قدرت پنهان انسانهای پیرامون ما
افراد ممکن است ناخودآگاه رفتارها و سبک زندگی دوستانشان را الگو قرار دهند، این الگوبرداری شامل استفاده از اصطلاحات و تکهکلامها و نوع پوشش مشابه میشود.
فرادید | افکار و رفتارهای انسانهای پیرامون شما روی پتانسیل شما اثر میگذارد و این فقط یک حدس و گمان نیست. پویایی اقتصادی یک فرد تاحدزیادی توسط مکان زندگی او تعیین میشود. شانس درآمد بالا برای کودکان جوامع کمدرآمد نسبت به همسالان خود در جوامع پردرآمد کمتر است. گسستن از محیط پیرامون کار دشواری است.
به گزارش فرادید؛ به نقل از جیم ران (Jim Rohn) کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی:
«شما میانگین ۵ نفری هستید که بیشتر وقت خود را با آنها میگذرانید.»
وقتی اطراف خودمان را با انسانهای قوی و بلندپرواز احاطه کنیم احتمال شبیه شدن ما به آنها بیشتر میشود. ازسوی دیگر تاثیر منفی معاشرت با انسانهای ناامید، شکستخورده و تنبل را تصور کنید. اگر پنج نفر از بهترین دوستان شما به زندگی دیدگاه منفی داشته باشند و عملکردشان ضعیف و پایینتر از سطح استاندارد باشد، احتمال انتقال ویژگیهای منفی آنها به شما زیاد است.
تاثیر دیگران به راحتی نادیده گرفته میشود
برای بهبود زندگیتان با افرادی معاشرت کنید که استاندارهایشان از شما بالاتر باشد. اگر از خودتان انتظارات بالا داشته باشید و با افرادی معاشرت کنید که آنها هم انتظارات جسورانهای دارند، کیفیت زندگیتان روزبهروز بهتر خواهد شد. هرچیزی که به زندگیتان راه میدهید و هر عملی که انجام میدهید منعکسکنندهی هویت شماست. به نقل از تونی رابینز نویسنده، سخنران، مربی و بازیگر آمریکایی:
«اجازه دهید کار شما بازتابی از استانداردهایی باشد که برای خودتان تعیین کردهاید.»
این گفته به این معنا نیست که باید شغل مدیریتی یا شیکترین وسایل و امکانات را داشته باشید، بلکه به معنای اینست که با هر امکاناتی که دارید نهایت تلاشتان را بکنید. لازم نیست آدم پرنفوذ شرکت باشید تا نهایت تلاشتان را کرده باشید. لازم نیست ثروتمند باشید تا بتوانید امور را سازماندهی کنید. همین که نهایت تلاشتان را بکنید به سطح بعدی موفقیت میرسید.
اگر احساس میکنید در موقعیت کنونیتان دچار رکود شدهاید، شاید زمان تغییر رسیده است. رشد و تغییر زمانی اتفاق میافتد که آگاهانه دربارهی محیط خود دست به انتخاب بزنید. فرای اشتیاق به بهبود محیط، انتخاب درست افرادی که با آنها معاشرت میکنید در رسیدن به اهدافتان بسیار اثرگذار است. برای مثال اگر دوستان شما زمان زیادی از وقتشان را با تلفن و رسانههای اجتماعی هدر میدهند شما هم ممکن است به آن چرخهی حواس پرتی کشیده شوید یا اگر سلامتی برای شما مهم است، اما همسالان و دوستان شما در مصرف تنقلات و هلههوله زیادهروی میکنند، رعایت رژیم غذایی سالم در جوار آنها برای شما دشوار خواهد شد.
از سوی دیگر، اگر پیرامون شما افراد حین کار تمرکز میکنند، شما هم به تمرکز کردن عادت میکنید. اگر هرگز این نوع انگیزه را تجربه نکردهاید، حتماً نزدیک امتحانات به یک کتابخانه سر بزنید تا از اتحاد اعضاء برای موفقیت انگیزه بگیرید.
به نقل از تیم سَندِرز، مدیر سابق یاهو: «شبکهی شما ارزش خالص شماست.»
انرژی کسانی که استانداردهای بالایی دارند به اطرافیانشان نیز منتقل میشود.
انگیزه و پشتکار مسری است
تصور کنید با تیمی کار میکنید که ۸۰ درصد اعضاء آن انگیزهی بالا و ۲۰ درصد اعضاء آن از زیر کار درمیروند. کسانی که از زیر کار درمیروند جزو اقلیت هستند و توسط افراد بلندپرواز و هدفمند احاطه شدهاند. برای آن ۲۰ درصد تنها دو گزینه وجود دارد. آنها نمیتوانند کار متوسط تحویل بدهند، چون ۸۰ درصد بقیه کار متوسط را قبول ندارند. پس آن ۲۰ درصد یا تحت تاثیر آنها کارشان را بهتر میکنند یا کارشان را ترک میکنند، چون تمایل ندارند پابهپای بقیه تلاش کنند. درنهایت، ۱۰۰ درصد باقیمانده تیم همگی از انگیزهی بالا برخوردارند.
اگر درصد افراد بلندپرواز و تنبل را جابهجا کنیم نتیجه متفاوت خواهد شد. اگر ۸۰ درصد اعضاء تیم انگیزهی پایینی داشته باشند و فقط ۲۰ درصد آنها بلندپرواز باشند، خروجی تیم کیفیت پایینی خواهد داشت. بلندپروازها دو راه بیشتر ندارند، یا استانداردهای خودشان را پایین بیاورند یا از دست ۸۰ درصد بقیه کلافه شوند و تیم را ترک کنند. در نهایت، عملکرد تمام اعضاء باقیماندهی تیم ضعیف خواهد بود.
عملکرد شما بهتر از آن چیزی خواهد شد که خودتان فکر میکردید
اگر با افرادی احاطه شده باشید که استانداردهای پایینی دارند، احساس نمیکنید به کار اضافی نیاز دارید. شاید با خودتان فکر کنید به اندازهی کافی خوب هستید، چون کار خودتان را با افرادی مقایسه نمیکنید که پیشرفت مستمر هدفشان است.
به عبارت دیگر، حتی اگر عملکرد شما بهتر از افراد معمولی گروه همسالانتان باشد، حتی به سطح کاملی از پتانسیلهای خودتان هم نرسیدهاید. انسانهای باانگیزه مدام در حال پیشرفت و بهتر شدن هستند و بودن در کنار آنها این حس را در شما هم القاء میکند که هنوز جای زیادی برای رشد کردن دارید. درنتیجه، بسیار بهتر از آن چیزی که تصور میکردید عمل میکنید.
برای مثال، من زمانی که کالج بودم زبان اسپانیایی خواندم. بیشتر همکلاسیهای من اهمیت زیادی به اسپانیایی نمیدادند. زمانی که قرار بود ترجمههایمان را در کلاس مرور کنیم، من همیشه بین تنبلها گیر میکردم. بهنظر میرسید جای بهتر شدن برای من نبود، چون چیزی از آنها یاد نمیگرفتم. ترجمهی خودم آنقدر خوب بود که نمرهی خوب بگیرم، اما آنقدر که در توانم بود پیشرفت نمیکردم. استاد خوبی داشتیم که خوشبختانه متوجه شد من از کار گروهی بهره چندانی نمیبرم؛ بنابراین من را با دانشجوی برتر کلاس جفت کرد. عملکرد هر دوی ما بهتر شد، چون ۱۰۰ درصد گروه دو نفرهی ما روی مطالعاتمان سرمایهگذاری میکردیم.
استانداردهای بالای او من را وادار به کار بیشتر و فکر عمیقتر میکرد و تمایل و اشتیاق من به یادگیری سبب میشد او مهارتهایش را با بحث کردن با من دربارهی کار تقویت کند.
وقتی محیط خودتان را کنترل کنید، زندگیتان خودبهخود کنترل خواهد شد
تاثیر مثبت عادتهایی که هرروز به آنها متعهد هستید بیشتر از تاثیر پول بر زندگی شماست. همسالانی که زندگی شما را با حضور و اعمالشان غنی میکنند در عمل شما را به اهدافتان نزدیکتر میکنند.
یکی از دوستان من هنرمند بااستعدادی است. او میتواند چیزهایی را که بقیه آشغال فرض میکنند به مجسمههای خارقالعاده تبدیل کند. او در خانوادهای بزرگ شد که از استعدادش حمایت نمیکردند. محتاج غذا و لباس و سرپناه نبود، اما رسماً بدبخت بود و از تمام رویاهایش دست کشیده بود تااینکه در دانشگاه با هنرمندان دیگری آشنا شد. در آن محیط آکادمیک با استادان و دانشجویانی معاشرت داشت که به قدرت دگرگونکنندهی هنر ایمان داشتند. او تمرینات روزانه را شروع کرد و امروز از راه هنرش امرارمعاش میکند. زندگی خانوادگی او سمّی بود. گرچه خانواده همهی نیازهای او را برآورده میکرد، اما استعداد او تا قبل از ورود به دانشگاه و آشنایی با افرادی که از او انتظارات زیادی داشتند، شکوفا نشده بود.
دوستانی پیدا کنید که برای تعالی تلاش میکنند
با کسانی معاشرت کنید که هم برای خودشان و هم برای دیگران استانداردهای دقیق دارند. با آنها درمورد نحوهی رسیدن به سطح موفقیتشان صحبت کنید. شاید آنها فلسفه یا طرزفکری داشته باشند که بتوانید برای پیشرفت خودتان آن را اتخاذ کنید. سعی کنید دیدگاه آنها را دربارهی کار، روابط و زندگی یاد بگیرید. طرز تفکر آنها را تجزیه و تحلیل کنید.
به مرور میتوانید دیدگاههای خودتان را با آنها به اشتراک بگذارید و بازخورد آنها را جویا شوید. تقلید رفتارهای مثبت آنها میتواند نگرش شما را تغییر دهد. این کار درست شبیه اینست که لبخند بزنید تا شادی را در خودتان القاء کنید یا ژست قدرتمند بگیرید تا اعتمادبهنفستان را بیشتر کنید و البته به معنای تقلید کورکورانه نیست، بلکه تحلیل متفکرانه دربارهی عوامل موفقیت دیگران و الگوبرداری از آنها در زندگی شخصی خودتان است.
هر رابطهای باید شما را وادار کند بهترین نسخهی خودتان باشید
حفظ استانداردهای بالا در تمام جنبههای زندگی مهم است. به دنبال همکاران، دوستان و حتی یک شریک عاطفی باشید که موجب رشد و شکوفایی شما شوند. با حذف سموم از زندگی و جستجوی افرادی که به کمتر از تعالی و کمال رضایت نمیدهند، خودتان را برای رسدین به رویاهایتان آماده میکنید.
منبع: lifehack