در محل کار اعتماد جلب کنید!
در اینجا ۲۰ عبارت هست که به شما برای کسب اعتماد همکاران، رییس، مشتریان، و هر کس دیگری که با او کار میکنید، کمک خواهدکرد.
کد خبر :
۱۹۲۸۴
بازدید :
۳۸۰۳
در اینجا ۲۰ عبارت هست که به شما برای کسب اعتماد همکاران، رییس، مشتریان، و هر کس دیگری که با او کار میکنید، کمک خواهدکرد.
بگذارید با یک جملهی سلبی آغاز کنیم: دارلین پرایس، رییس شرکت وِلسِد و مولف کتاب "ارائهها و مکالمههای به ثمر رسیدهی ولسِد"، میگوید: واژگان به تنهایی اعتماد نمیآورند. اعتماد یعنی کسی باورکند به آنچه میگویید عمل میکنید، یا حرف و عملتان یکی است. بالاخره اعمالتان مشخص میکنند آیا میتوانید اعتماد شخص دیگری را بهدست آورید یا نه."
اما، واژهها میتوانند سنگ بنای اعتماد را بگذارند.
واژگان درست مردم را مشتاق میکند تا به شما اعتماد کنند - آنها را متقاعد میکند به شما فرصتبدهند ثابت کنید شخص قابلاعتمادی هستید. ضربالمثلِ حکیمانه و قدیمیِ دوصد گفته چون نیم کردار نیست بیدلیل نبوده است."
ترغیب مردم به اعتماد کردن امری ضروری است - و بخصوص در محیط کاری بسیار صدق میکند.
پرایس میگوید: "آیا چیزی، کسی، یا کسب و کاری را که به آن اعتماد ندارید باور میکنید؟ احتمالا پاسخ منفی است. به خاطر آنکه پایهی یک رابطهی سالم و کارآمد اعتماد است. درواقع، واژهی اعتماد از کلمهی نورسیِ تریستا، گرفتهشده است که به معنای باورکردن یا یقینداشتن است. آنطور که از قدیم گفتهاند رابطهی بدون اعتماد مثل ماشین بدون بنزین است؛ هر چهقدر بخواهید میتوانید در آن بمانید اما به جایی نخواهید رسید."
به عنوان یک حرفهای، جلب اعتماد کسی که با او کار میکنید بسیار ضروری است. پرایس میگوید: مثلا به عنوان یک کارمند، لازم است کاری کنید رییستان پیش از ترفیعدادن، به شما اعتماد کند. به عنوان یک مدیر، اعضای تیمتان برای پیروی از شما باید به قدرت رهبریتان اعتماد داشتهباشند. به عنوان یک گوینده یا ارائهدهنده، مخاطبتان برای واکنش نشان دادن به توصیههای شما باید به پیامتان باور داشته باشد."
وقتی افراد به شما اعتماد میکنند، احتمال باورشان به شما، پیوندشان با شما و خریدشان از شما بسیار بیشتر میشود.
"میتوانید به من/ ما برای انجام این کار اعتماد کنید."
پرایس توضیح میدهد: " پژوهشگران پیبردند آوردن این جمله در انتهای آگهی یک شرکت خدمات خودرو موجب شد آمار اعتماد مشتریان تا ۳۳% افزایش یابد. این واژگان متعهدانهی قدرتمند افزایشهای چشمگیری در حوزههای اجرایی خاص - از قیمت و رفتار منصفانه گرفته تا کیفیت و صلاحیت - ایجاد کردند.
وقتی میخواهید دیگران به شما اعتماد کنند از بیان بدیهیات نترسید - به آنها یادآوری کنید که میتوانند به شما اعتماد کنند.
"بله" یا "حتما" یا "یقینا" یا "موجب خوشحالی من است"
پرایس میگوید: "اگر صلاح دیدید، وقتی دیگران واقعا درماندهاند و درخواست کمک میکند، به آنها پاسخ مثبت بدهید. تصور کنید رییستان بپرسد میتوانی طرحات را تا فردا برای من بفرستی؟ برای جلسهی مشتریان لازماش دارم. یا مشتری بپرسد میتوانید در حل این مشکل به من کمک کنید؟ یا یکی از همکاران بپرسد میتوانی جای من کار کنی، بچهام مریض شده. "بله" گفتن به دیگران وقتی به کمکتان احتیاج دارند نشان میدهد به رابطهتان بها میدهید. این کار راهی مطمئن برای جلب اعتماد آنها و افزایش حسننیت است."
از دادن پاسخهای نامطمئن و حسادتبرانگیز مثل "واقعا سرم شلوغ است اما تلاشم را میکنم"، یا "شاید… بگذار ببینم چهکار میتوانم بکنم" اجتناب کنید."
او توضیح میدهد: "استفادهکردن از واژههایی مثل سعی و شاید موجب خراب و کمرنگ کردن حس اعتمادِ طرف مقابل میشود. بدتر از آن عبارتهایی هستند که اعتماد را به مخاطره میاندازند از جمله این مشکل من نیست یا خب، به من مربوط نمیشود."
"ممنونام. واقعا قدردان زحمات شما هستم" یا "بدون شما انجام این کار ممکن نبود"
پرایس میگوید وقتی کس دیگری را میشناسید که سختکوش است و صادقانه قدردانِ کاری خوب شما است، زمینهی اعتمادسازی را فراهم کنید. در این صورت به او نشان دادهاید میتواند برای برخورداری از عزت و احترام به شما اعتماد کند."
"معنیاش برای شما این است که…" یا " مهمترین چیز برای شما این است…" یا "مزایای آن برای شما…" یا "اینها چیزهایی هستند که وقتی…. بهدست خواهید آورد"
برای جلب اعتماد کسی، طرف باید بداند که شما مهمترین علایق آنها را در نظر گرفتهاید. پرایس توصیه میکند که: "از فروش یک محلول یا تقاضای بودجه، تا رهبری یک ملت یا دلبردن از معشوق، باید مطمئن شوید که به مخاطب نحوهی بهرهمند شدن از پیشنهاد یا نظریهتان را گفتهاید. مردم بر اساس نفع شخصی عمل میکنند. وقتی نشان بدهید نفع آنها را در نظر گرفتهاید، احتمال اعتماد کردنشان به شما بیشتر میشود."
"چه فکر میکنید؟" یا "شما تصمیم بگیرید - من به شما اعتماد دارم" یا "ایدهی خوبی است - بیایید انجاماش بدهیم."
وقتی به کسی نشان میدهید به او اعتماد دارید، احتمال اعتماد کردنشان به شما بیشتر میشود.
پرایس میگوید: "دستآوردهای مهم بهندرت کاری انفرادی هستند. رسیدن به بهترین نتایج به کارکردن افراد با هم بستگی دارد. بنابراین، اعتماد خیابانی دوطرفه است. از دیدگاه "خودت انجامش بده" بپرهیزید؛ راهی پیدا کنید که به دیگران در محلکاراعتماد کنید. به آنها نشان بدهید که برای کارشان ارزش قائل هستید و قدر آنرا میدانید و فرصت بدهید اعتماد شما را جلب کنند."
"میفهمم" یا "متاسفم که این را میشنوم" یا "میدانم چقدر سخت است که…"
پرایس توضیح میدهد که همدلی توانایی درک احساسات دیگری و شریک شدن با او در این احساسات است و حس پذیرش، شفقت، و مراقبت را میرساند.
او میگوید: "برخی از روانشناسان ادعا میکنند که عمیقترین نیاز عاطفی انسان شنیده و درکشدن است. اگر این حرف درست باشد، گوش دادن پویا و همدلی واقعی کلیدهای اصلی اعتمادسازی در یک رابطه هستند.
منبع: بیزنس اینسایدر
ترجمه: سایت بازده
بگذارید با یک جملهی سلبی آغاز کنیم: دارلین پرایس، رییس شرکت وِلسِد و مولف کتاب "ارائهها و مکالمههای به ثمر رسیدهی ولسِد"، میگوید: واژگان به تنهایی اعتماد نمیآورند. اعتماد یعنی کسی باورکند به آنچه میگویید عمل میکنید، یا حرف و عملتان یکی است. بالاخره اعمالتان مشخص میکنند آیا میتوانید اعتماد شخص دیگری را بهدست آورید یا نه."
اما، واژهها میتوانند سنگ بنای اعتماد را بگذارند.
واژگان درست مردم را مشتاق میکند تا به شما اعتماد کنند - آنها را متقاعد میکند به شما فرصتبدهند ثابت کنید شخص قابلاعتمادی هستید. ضربالمثلِ حکیمانه و قدیمیِ دوصد گفته چون نیم کردار نیست بیدلیل نبوده است."
ترغیب مردم به اعتماد کردن امری ضروری است - و بخصوص در محیط کاری بسیار صدق میکند.
پرایس میگوید: "آیا چیزی، کسی، یا کسب و کاری را که به آن اعتماد ندارید باور میکنید؟ احتمالا پاسخ منفی است. به خاطر آنکه پایهی یک رابطهی سالم و کارآمد اعتماد است. درواقع، واژهی اعتماد از کلمهی نورسیِ تریستا، گرفتهشده است که به معنای باورکردن یا یقینداشتن است. آنطور که از قدیم گفتهاند رابطهی بدون اعتماد مثل ماشین بدون بنزین است؛ هر چهقدر بخواهید میتوانید در آن بمانید اما به جایی نخواهید رسید."
به عنوان یک حرفهای، جلب اعتماد کسی که با او کار میکنید بسیار ضروری است. پرایس میگوید: مثلا به عنوان یک کارمند، لازم است کاری کنید رییستان پیش از ترفیعدادن، به شما اعتماد کند. به عنوان یک مدیر، اعضای تیمتان برای پیروی از شما باید به قدرت رهبریتان اعتماد داشتهباشند. به عنوان یک گوینده یا ارائهدهنده، مخاطبتان برای واکنش نشان دادن به توصیههای شما باید به پیامتان باور داشته باشد."
وقتی افراد به شما اعتماد میکنند، احتمال باورشان به شما، پیوندشان با شما و خریدشان از شما بسیار بیشتر میشود.
"میتوانید به من/ ما برای انجام این کار اعتماد کنید."
پرایس توضیح میدهد: " پژوهشگران پیبردند آوردن این جمله در انتهای آگهی یک شرکت خدمات خودرو موجب شد آمار اعتماد مشتریان تا ۳۳% افزایش یابد. این واژگان متعهدانهی قدرتمند افزایشهای چشمگیری در حوزههای اجرایی خاص - از قیمت و رفتار منصفانه گرفته تا کیفیت و صلاحیت - ایجاد کردند.
وقتی میخواهید دیگران به شما اعتماد کنند از بیان بدیهیات نترسید - به آنها یادآوری کنید که میتوانند به شما اعتماد کنند.
"بله" یا "حتما" یا "یقینا" یا "موجب خوشحالی من است"
پرایس میگوید: "اگر صلاح دیدید، وقتی دیگران واقعا درماندهاند و درخواست کمک میکند، به آنها پاسخ مثبت بدهید. تصور کنید رییستان بپرسد میتوانی طرحات را تا فردا برای من بفرستی؟ برای جلسهی مشتریان لازماش دارم. یا مشتری بپرسد میتوانید در حل این مشکل به من کمک کنید؟ یا یکی از همکاران بپرسد میتوانی جای من کار کنی، بچهام مریض شده. "بله" گفتن به دیگران وقتی به کمکتان احتیاج دارند نشان میدهد به رابطهتان بها میدهید. این کار راهی مطمئن برای جلب اعتماد آنها و افزایش حسننیت است."
از دادن پاسخهای نامطمئن و حسادتبرانگیز مثل "واقعا سرم شلوغ است اما تلاشم را میکنم"، یا "شاید… بگذار ببینم چهکار میتوانم بکنم" اجتناب کنید."
او توضیح میدهد: "استفادهکردن از واژههایی مثل سعی و شاید موجب خراب و کمرنگ کردن حس اعتمادِ طرف مقابل میشود. بدتر از آن عبارتهایی هستند که اعتماد را به مخاطره میاندازند از جمله این مشکل من نیست یا خب، به من مربوط نمیشود."
"ممنونام. واقعا قدردان زحمات شما هستم" یا "بدون شما انجام این کار ممکن نبود"
پرایس میگوید وقتی کس دیگری را میشناسید که سختکوش است و صادقانه قدردانِ کاری خوب شما است، زمینهی اعتمادسازی را فراهم کنید. در این صورت به او نشان دادهاید میتواند برای برخورداری از عزت و احترام به شما اعتماد کند."
"معنیاش برای شما این است که…" یا " مهمترین چیز برای شما این است…" یا "مزایای آن برای شما…" یا "اینها چیزهایی هستند که وقتی…. بهدست خواهید آورد"
برای جلب اعتماد کسی، طرف باید بداند که شما مهمترین علایق آنها را در نظر گرفتهاید. پرایس توصیه میکند که: "از فروش یک محلول یا تقاضای بودجه، تا رهبری یک ملت یا دلبردن از معشوق، باید مطمئن شوید که به مخاطب نحوهی بهرهمند شدن از پیشنهاد یا نظریهتان را گفتهاید. مردم بر اساس نفع شخصی عمل میکنند. وقتی نشان بدهید نفع آنها را در نظر گرفتهاید، احتمال اعتماد کردنشان به شما بیشتر میشود."
"چه فکر میکنید؟" یا "شما تصمیم بگیرید - من به شما اعتماد دارم" یا "ایدهی خوبی است - بیایید انجاماش بدهیم."
وقتی به کسی نشان میدهید به او اعتماد دارید، احتمال اعتماد کردنشان به شما بیشتر میشود.
پرایس میگوید: "دستآوردهای مهم بهندرت کاری انفرادی هستند. رسیدن به بهترین نتایج به کارکردن افراد با هم بستگی دارد. بنابراین، اعتماد خیابانی دوطرفه است. از دیدگاه "خودت انجامش بده" بپرهیزید؛ راهی پیدا کنید که به دیگران در محلکاراعتماد کنید. به آنها نشان بدهید که برای کارشان ارزش قائل هستید و قدر آنرا میدانید و فرصت بدهید اعتماد شما را جلب کنند."
"میفهمم" یا "متاسفم که این را میشنوم" یا "میدانم چقدر سخت است که…"
پرایس توضیح میدهد که همدلی توانایی درک احساسات دیگری و شریک شدن با او در این احساسات است و حس پذیرش، شفقت، و مراقبت را میرساند.
او میگوید: "برخی از روانشناسان ادعا میکنند که عمیقترین نیاز عاطفی انسان شنیده و درکشدن است. اگر این حرف درست باشد، گوش دادن پویا و همدلی واقعی کلیدهای اصلی اعتمادسازی در یک رابطه هستند.
منبع: بیزنس اینسایدر
ترجمه: سایت بازده
۰