فرسایش توان و تصمیم‌گیری

فرسایش توان و تصمیم‌گیری

انسان اقتصادی طبق تعریف اقتصاد مرسوم، فردی است که همواره به‌دنبال انتخاب‌هایی است که مطلوبیت او را حداکثر کند.

کد خبر : ۴۰۹۵۸
بازدید : ۱۳۹۷
فرسایش توان و تصمیم‌گیری
انسان اقتصادی طبق تعریف اقتصاد مرسوم، فردی است که همواره به‌دنبال انتخاب‌هایی است که مطلوبیت او را حداکثر کند. فرض می‌شود که او دارای اطلاعات کامل، ذهن نامحدود و قدرت بالای پردازش اطلاعات است، ولی آیا در دنیای واقعی، انسان این‌گونه رفتار می‌کند؟ اقتصاد رفتاری به‌عنوان یک علم بین‌رشته‌ای، خطاهایی را در تصمیم‌گیری مشخص می‌کند که به‌خاطر آن، فرد نمی‌تواند انتخاب بهینه‌ای را انجام دهد.
در این متن سعی داریم به یکی از موانعی که به انسان اجازه نمی‌دهد عقلایی فکر کند و بهترین گزینه را انتخاب کند، بپردازیم. فرسایش توان اراده یا ego depletion پدیده‌ای شناخته شده در حوزه روانشناسی است که طی آن مغز به علت انجام کارهای ذهنی مختلف، از جمله تصمیم‌گیری یا کنترل خود برای جلوگیری از بروز برخی احساسات و اعمال، با کاهش منبع انرژی روبه‌رو می‌شود و خود کنترلی فرد کاهش می‌یابد.
خود کنترلی یاself-control فرآیندی ذهنی است که در تنظیم رفتار فرد برای رسیدن به اهداف خاص، ضروری است. به این توانایی کنترل خود در اصطلاح، اراده(willpower) گفته می‌شود. اراده مانند ماهیچه‌ای ا‌ست که اگر زیاد از آن استفاده کنید، خسته می‌شود.

در این زمینه روانشناسی به نام «رُی بائومیشتر Roy Baumeister» به همراه دیگر همکارانش آزمایش جالبی را انجام دادند. در این آزمایش شرکت‌کنندگان به سه گروه تقسیم شدند. در اتاقی که به‌عنوان محل آزمایش انتخاب شده بود، کیک‌های شکلاتی پخته بودند؛ به‌طوری‌که بوی آن، فضای اتاق را پر کرده بود.
برای دو گروه از شرکت‌کنندگان که در اتاق حضور داشتند، دو نوع خوراکی روی میز قرار دادند، یک ظرف حاوی کیک شکلاتی و یک ظرف حاوی تربچه‌های قرمز و سفید. گروه سوم که به‌عنوان گروه کنترل درنظر گرفته شده بود در این اتاق حضور نداشت و فقط در قسمت آزمون حل معما شرکت کردند. از هر گروه شرکت‌کننده در اتاق خواسته شد که تنها یکی از خوراکی‌ها را استفاده کنند.
بعد از چند دقیقه از آنها خواسته شد که به حل معمایی که طراحی شده بود، بپردازند. در این آزمایش متوسط زمان دست کشیدن از حل معما اندازه‌گیری شد. گروهی که تربچه مصرف کرده بودند نسبت به گروهی که کیک مصرف کرده بودند و گروه کنترل، سریعتر از حل معما دست کشیدند؛ چراکه آنها با صرف انرژی برای خودداری از خوردن کیک، قسمتی از انرژی ذهنی خود را از دست داده و دچار خستگی ذهنی شده بودند.

انتخاب کردن نیز همچون کنترل خود برای جلوگیری از وسوسه شدن برای انجام کاری که از آن منع شده‌ایم، نیاز به تلاش ذهنی و صرف انرژی دارد. از آنجا که ظرفیت مغز محدود است، تصمیم‌گیری‌های متعدد باعث ایجاد پدیده‌ای به نام خستگی تصمیم‌گیری (decision fatigue) می‌شود و این امر، خراب‌تر شدن تصمیم‌گیری‌های بعدی فرد را در طول روز در پی خواهد داشت. همه ما هر روز تصمیمات زیادی می‌گیریم.
بعضی تصمیمات کوچک هستند؛ مانند اینکه امروز صبحانه چه بخورم، چه چیزی بپوشم و…. بعضی از تصمیمات بزرگ هستند مانند اینکه برای تحصیل چه رشته‌ای را انتخاب کنم، در کجا خانه بخرم و…. معمولا افراد غافل از این هستند که منبع انرژی مغز آنها محدود است و تصمیمات زیاد هرچند کوچک در طی یک روز می‌تواند باعث خستگی ذهن و کاهش خود کنترلی شود. به‌طور معمول در زمان خستگی افراد به دو شیوه تصمیم‌گیری می‌کنند: یا انتخابی انجام نمی‌دهند یا از روی بی‌احتیاطی انتخاب می‌کنند.

خستگی تصمیم‌گیری در قضات در هنگام بررسی پرونده‌های قضایی و در پزشکان هنگام تجویز آنتی‌بیوتیک نیز دیده شده است. مطالعه‌ای برای پاسخ به این سوال که آیا تنها قوانین و حقایق بر تصمیم‌های قضایی تاثیر دارند، نشان داد که عوامل دیگری همچون فاکتورهای مرتبط به روانشناسی نیز می‌تواند بر تصمیم‌های قضایی اثر بگذارد.
به این صورت که در مورد قضات، در طی یک روز و با گذشت زمان، شانس اینکه پرونده‌ای مشمول عفو مشروط شود و نتیجه به نفع زندانی تمام شود، کاهش می‌یابد. یا در مورد پزشکان، با گذشت زمان احتمال تجویز آنتی‌بیوتیک در موارد غیر‌لازم افزایش می‌یابد.
از آنجا که پزشکان روزانه تصمیمات زیادی در مورد نوع درمان برای بیماران می‌گیرند، دچار تخلیه انرژی ذهنی می‌شوند و توانایی آنها برای مقابله با تصمیمات نامناسب در طول روز کاهش می‌یابد. طبق مطالعه‌ای نشان داده شد که با گذشت زمان در یک روز، میزان تجویز نامناسب آنتی‌بیوتیک توسط پزشکان افزایش می‌یابد. مکانیزم‌هایی برای فرسایش توان اراده پیشنهاد شده‌اند که برخی از آنان در سطح بیولوژیک هستند.
محققان نشان داده‌اند که فعالیت ذهنی در قسمتی از مغز (anterior cingulate cortex) که با شناخت در ارتباط می‌باشد، در افرادی که دچار فرسایش توان اراده شده‌اند، کاهش پیدا کرده است. شواهد دیگر نشان می‌دهد که این کاهش در اراده به علت کاهش سوخت‌رسانی به مغز است. مغز یکی از ارگان‌های با مصرف زیاد انرژی است که همواره توسط مقدار مشخصی از گلوکز تغذیه می‌شود.
محققان این فرض را مطرح کرده‌اند که مغز زمانی که فعالیت‌های خودکنترلی را اعمال می‌کند، سرعت مصرف قند آن بیشتر از سرعت جایگزینی قند مصرف شده است. حال اگر به زندگی خود بنگریم، خواهیم دید که ما نیز تا حدودی با این پدیده درگیر هستیم. پس توصیه می‌شود که تصمیم‌گیری‌های مهم، در ابتدای روز و زمانی که منبع انرژی ذهن هنوز کاهش چشمگیری نیافته، انجام شود.

* پژوهشگر در زمینه‌ی اقتصاد رفتاری - دانشجوی دکترای اقتصاد و مدیریت دارو دانشگاه علوم پزشکی تهران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید