امید را به نوجوانان برگردانید

امید را به نوجوانان برگردانید

بعد از انتشار ویدیوی ضبط‌شده دو دختر اصفهانی قبل از اقدام به خودکشی، بسیار دشوار است که این نوشتار را بدون اندوه و حسرت و تنها در کسوت یک محقق و با کلمات سرد به رشته تحریر درآورد. اگر چه در این نوشتار قصد مرثیه‌سرایی ندارم، اما تک‌تک جملاتی که آن دو دختر نوجوان در آن ویدیو گفتند، مرثیه‌ای بود بر گور ارزش‌ها و هنجارهای از دست رفته ما. جای پرسش است که چرا هیچ ‌یک از مسئولان فرهنگی، از نهادهایی که نام «فرهنگ» را یدک می‌کشند، احساس مسئولیت نکرده و استعفا یا دست‌کم عذرخواهی نمی‌کنند؟ و پرسش تلخ‌تر این‌که تا چه میزان وضع روحی و روانی این دو نوجوان، وضع روحی و روانی نوجوانان دیگر در جامعه است و چه اقداماتی جهت پیشگیری از تکرار این فجایع انجام شده یا خواهد شد؟

کد خبر : ۴۵۸۰۰
بازدید : ۲۲۰۱
بعد از انتشار ویدیوی ضبط‌شده دو دختر اصفهانی قبل از اقدام به خودکشی، بسیار دشوار است که این نوشتار را بدون اندوه و حسرت و تنها در کسوت یک محقق و با کلمات سرد به رشته تحریر درآورد. اگر چه در این نوشتار قصد مرثیه‌سرایی ندارم، اما تک‌تک جملاتی که آن دو دختر نوجوان در آن ویدیو گفتند، مرثیه‌ای بود بر گور ارزش‌ها و هنجارهای از دست رفته ما. جای پرسش است که چرا هیچ ‌یک از مسئولان فرهنگی، از نهادهایی که نام «فرهنگ» را یدک می‌کشند، احساس مسئولیت نکرده و استعفا یا دست‌کم عذرخواهی نمی‌کنند؟ و پرسش تلخ‌تر این‌که تا چه میزان وضع روحی و روانی این دو نوجوان، وضع روحی و روانی نوجوانان دیگر در جامعه است و چه اقداماتی جهت پیشگیری از تکرار این فجایع انجام شده یا خواهد شد؟

امید را به نوجوانان برگردانید

سن نوجوانی
سنین نوجوانی خود به خود و در همه کشورهای دنیا با بحران همراه است. نوجوانی بازه زمانی انتقالی از سنین کودکی به بزرگسالی است که مثل هر دوره گذار دیگری همراه با آشفتگی هویتی و شخصیتی است. مطالعه‌ای در نیوزیلند نشان داده است که ٢١درصد نوجوانان در ١٥سالگی و ٣٦درصد آنها در ١٨سالگی درگیر اختلالات ذهنی (افسردگی، مصرف مشروبات الکلی و ترس و فوبیای اجتماعی) بوده‌اند.

در ایران اگر چه ما کودکان طبقات پایین را پیش از رسیدن به سن بلوغ به میدان کار بزرگترها می‌فرستیم، اما در مورد کودکان طبقه متوسط تصور برعکسی داریم که این تصور نیز به نوبه خود مشکلات دیگری را باعث می‌شود. این کودکان حتی بعد از سنین کودکی تا مدت‌ها با مهارت‌های دنیای بزرگسالی آشنا نمی‌شوند و به‌ عنوان موجوداتی معصوم و بدون مسئولیت تصور می‌شوند. بی‌گمان مقدس‌سازی تابلوی «مادری» که به خاطر زحمات بیش از حد فداکارانه برای همسر و کودکانش بهشت را زیر پای‌اش تضمین‌شده میبینیم، در شکل‌گیری این کودکیِ خام نقش اساسی دارد؛ اما دنیای واقعی بزرگسالی و انتظاراتی که جامعه از یک فرد بزرگسال دارد کاملا متفاوت از خیال‌پردازی‌های کودکانه است.

کودکان طبقه متوسط بین این دو حد نهایی (کودکی و بزرگسالی) بیشترین تنش را احساس کرده و مهارت‌های لازم را جهت ورود به دنیای بزرگسالی کسب نمی‌کنند. از طرف دیگر کودکان با شنیدن اخبار روزانه اختلاس‌ها، نابرابری‌های طبقاتی، نابرابری‌های جنسی، اخبار هر روزه جنگ که از خود جنگ ویرانگرتر است، بیکاری، افزایش آمار طلاق‌های رسمی و بدتر از آن طلاق‌های عاطفی، تجاوز و بدتر از آن سوءاستفاده‌های جنسی، جسمی و عاطفی امید به آینده و تصور نقش‌آفرینی در تغییر شرایط را از دست می‌دهند.

خودکشی نوجوانان
خودکشی در میان نوجوانان و کودکان در دنیا مدت‌ها آمار پایینی داشته است. هنوز خودکشی در کودکان زیر ١٢‌سال بسیار ناچیز است و کمتر گزارش شده است؛ اما آمار خودکشی در چند دهه گذشته، به‌ویژه در کشور آمریکا و به دلیل در دسترس‌بودن سلاح‌های گرم رو به افزایش است و عامل مشترک تأثیرگذار در خودکشی نوجوانان در جوامع مختلف افسردگی است. مسأله مهم در این خصوص این است که بسیاری از محققان جلوگیری از خودکشی در بین نوجوانان را بسیار آسان‌تر از مانع‌شدن از خودکشی در میان بزرگسالان می‌دانند اما متأسفانه در ایران آمار قابل استنادی وجود نداشته یا به دلایل واهی در اختیار محققان قرار نمی‌گیرد تا بدانیم کدام عوامل یا الگوهای سنی، قومی، اجتماعی و فرهنگی در این امر تأثیرگذارند.

نشانه‌ها و رفتارهای مرتبط به خودکشی در نوجوانان
حرف‌زدن از مرگ: نوشتن یا به اشتراک‌گذاشتن شعر، عکس‌نوشته یا متن‌های مختلف درباره مرگ و پوچی زندگی.

فقدان و از دست‌دادن: از دست‌دادن یک عزیز و فرد نزدیک، جدایی عزیزان یا پدر و مادر، از دست‌دادن و جدایی از دوستانِ همجنس یا ناهمجنس.

تغییر در شخصیت: ناراحتی، حساس و زودرنج‌شدن، اضطراب، احساس خستگی، نداشتن شفقت با محیط یا اطرافیان، بی‌تفاوتی و رها‌کردن زندگی.

تغییر در رفتار: عدم تمرکز بر درس، کار یا کارهای روزمره و روتین، رها‌کردن عادات و تفریحات مورد علاقه، شرکت‌نکردن در جمع‌های دوستانه یا فامیلی.

تغییر در الگوهای خواب: بی‌خوابی، زود بیدار‌شدن، زیاد خوابیدن و دیدن کابوس.

پایین‌آمدن عزت نفس، اعتمادبه‌نفس و ارزش خود: داشتن این احساس از سوی نوجوان که زندگی‌اش برای کسی ارزشی ندارد، خجالت‌کشیدن در جمع، نفرت از خود و میل به آسیب‌زدن به خود، احساس گناه، احساس این‌که اگر او نباشد، بقیه شادتر و خوشبخت‌تر خواهند بود.

نداشتن امید نسبت به آینده: اعتقاد به این‌که اوضاع هرگز بسامان و بهتر نخواهد شد، اعتقاد به این‌که او هیچ قدرتی در تغییر شرایط ندارد.

همچنین مسائلی همچون مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی، قربانی سوءاستفاده جنسی یا عاطفی‌بودن، بولی‌شدن (تحقیر توسط همسالان)، مسائل مربوط به جهت‌گیری جنسی، مشکلات درسی، مشکلات یا خشونت خانوادگی و عدم دریافت توجه از سوی اطرافیان یا مقایسه‌شدن با همسالان موفق‌تر برای کودکانی که هنوز مهارت‌های لازم را جهت مقابله با دشواری‌های زندگی و مدیریت آنها نیاموخته‌اند، بسیار تعیین‌کننده هستند. یکی از مسائل مهم که با زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی ما بیشتر مرتبط است، مسأله بد فهمیده‌شدن یا فهمیده‌نشدن است. در بسیاری از گفت‌وگوها و اخبار و تحلیل‌های فضای مجازی این جمله به چشم می‌خورد «که برای چه چیز بی‌ارزشی خودکشی کرده‌اند! چون دوست‌پسرشان یک ماه است از آنها خبری نگرفته است؟!».

واقعیت این است که یکی از مهمترین مشکل نوجوانان و جوانان ما در جامعه کنونی تفاوت فهمی است که میان مسئولان فرهنگی و نوجوانان از طرفی و والدین و فرزندانشان از طرف دیگر وجود دارد. مسئولان فرهنگی بدون تلاش برای به دست‌آوردن کمترین فهم مشترک فقط و فقط به فکر حذف، قطع و سرکوب علاقه‌مندی‌های نوجوانان و موأخذه، ترساندن و چسباندن انواع و اقسام انگ‌ها به آنها هستند و از فهم واقعیت‌ها و نیازهای این گروه سنی عاجزند.

از طرف دیگر این اختلاف در فهم در میان بزرگسالان و مخصوصا خانواده‌ها و فرزندانشان به دلیل نبود آموزش‌های لازم توسط مشاوران و رسانه‌ها بیداد می‌کند. طردشدن از گروه دوستان در مدرسه یا شکست در یک مسابقه ورزشی ممکن است در دنیای بزرگسالان امری پیش پا افتاده به نظر برسد؛ اما در دنیای نوجوانان این مسأله ممکن است در مرکز روایت شخصی افراد از زندگی، هویت و ارزش و تعریف از خودشان باشد.

خودکشی و مسأله آموزش
تحقیقات نشان داده‌اند که خودکشی عملی تصادفی یا بر مبنای یک تصمیم مقطعی نیست. نشانه‌هایی که در بالا ذکر شد، نیز تأیید می‌کنند که فکر خودکشی قبل از عمل خودکشی به سراغ فرد می‌آید. یک عمل خودکشی موفق، آخرین حلقه از زنجیره اقدامات متعدد خودکشی ناموفق است.

برخی از محققان در حوزه خودکشی نوجوانان معتقدند یک عمل خودکشی موفق بعد از ٢٥ عمل ناموفق خودکشی از راه می‌رسد. نکته این است که چگونه ممکن است که در خانه، در مدرسه و در جمع‌های فامیلی و دوستانه این دو نوجوان اصفهانی هیچ یک از رفتارهای مرتبط با خودکشی را بروز نداده باشند و یک زندگی نرمال و طبیعی را پشت سر گذاشته باشند؟! بدتر از همه این‌که چطور ممکن است یک دختربچه که نتوانسته در راه زندگی یک شریک، یا کسی که او را درک کند و بفهمد، پیدا کند می‌تواند در راه نابودی خودش یک شریکِ تا پایِ جان آماده بیابد! به احتمال بسیار زیاد این دو نوجوان این رفتارهای مربوط به خودکشی را در زندگی روزمره بروز داده‌اند اما نه مدرسه نه خانواده و نه دوستان اطلاعات کافی را نداشته یا مسئولیت‌پذیری لازم را جهت انجام اقدامات پیشگیرانه انجام نداده‌اند.

در این حوزه متاسفانه هیچ برنامه‌ریزی مشخصی برای آموزش مفید و کاربردی در سطح مراقبت شخصی، خانوادگی و مشاوره در مدارس وجود ندارد. در کشورهای پیشرفته علاوه بر مشاوره‌های تخصصی، از آن‌جا که می‌دانند افراد در معرض خودکشی و به‌ویژه نوجوانان با پای خود جهت دریافت مشاوره به مراکز روانی مراجعه نمی‌کنند، مراکزی تحت عنوان «واک این سرویس» (walk-in services)، طراحی شده است. این مراکز همه ساعته و بدون نیاز به وقت قبلی آماده ارایه انواع خدمات موقت پزشکی و روانی هستند.

همچنین از آن‌جا که خودکشی در میان نوجوانان ممکن است بر اساس یک تغییر مود صورت پذیرد، بسیار مهم است که مراکزی از این دست که ساختار آنها منطبق با نیازها و روحیات نوجوانان باشد در دنیای واقعی یا به شکل تلفنی و مجازی به خدمت‌رسانی مشغول باشند. اما بدبختانه حتی یک سایت به زبان مردم و نوجوانان که در آن مشاورانی به شکل شبانه‌روزی آماده ارایه خدمات باشند و یک شماره تلفن مشخص برای تماس در مواقع بروز بحران‌های روحی و عاطفی در ایران وجود ندارد. در برخی از کشورها حتی این شماره تلفن بر ستون‌های پل‌هایی که احتمال خودکشی در آنها وجود دارد، نوشته شده است.

اما مسأله فقط در سطح فردی و فقدان آموزش و مشاوره‌های لازم نیست، بلکه مسأله تلخ‌تر این است که بروز این اختلالات رفتاری و شخصیتی امروزه در اکثر نوجوانان ما در سطح اجتماعی دیده می‌شود که نشانگر کم‌کاری و عدم شایستگی نهادهای فرهنگی از نظر دانش، فهم و اجرا است. دلیل این حجم وسیع ابراز احساسات و شوکه‌شدن مردم از دیدن این فیلم کوتاه دو دختر اصفهانی این است که هر بیننده‌ای خواهر، برادر یا دختر و فرزند خود را پشت صورت این دو نوجوان اصفهانی می‌بیند.

این دو دختر «شبیه» بیشتر دخترانِ نوجوانی هستند که در اطراف ما زندگی می‌کنند. بی‌دلیل نیست که امروزه روانشناسان تا این حد از تقلید الگوی خودکشی این دو نوجوان توسط نوجوانان دیگر در هراسند؛ چرا چون وضع زیستِ روانی و اجتماعی نوجوانان ما بدبختانه در پایین‌ترین سطح کیفی ممکن قرار دارد و دخالت نهادها و افراد غیرمتخصص در حوزه‌های تخصصی علوم‌انسانی وضع را هر روز بدتر از دیروز می‌کند. شوخی این دو دختر با مرگ و زندگی و برخی از ارزش‌های کلیشه‌ای و رسمی به جز نشان‌دادن ناکارآمدی و بی‌‌محتوایی این ارزش‌ها و نیاز به به‌روزرسانی آنها، نشانه‌ای از مرگ و نابودی وسیع‌تر در لایه‌های زیرین جامعه بود.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید