وقتی کلیه فروخته شده ایدز داشت!

وقتی کلیه فروخته شده ایدز داشت!

گمان می‌کردیم بیماری ایدز به دلیل آلوده‌بودن وسایل و تجهیزات اتاق عمل به او منتقل شده، اما وقتی روشن شد قصوری از سوی بیمارستان صورت نگرفته است، ظن ما متوجه فروشنده کلیه شد.

کد خبر : ۷۰۸۸۶
بازدید : ۱۲۰۸۳
پیوند کلیه؛ زندگی زوج جوان را نابود کرد
۱۳ سال بعد از مرگ مهندس جوان که به دلیل دریافت کلیه آلوده به ایدز جانش را از دست داد و همسرش نیز به این بیماری مبتلا شد، دادگاه عامل فروش کلیه را به پرداخت دو فقره دیه محکوم کرد.
خبر این مرگ غم‌انگیز سال ۸۵ به مأموران پلیس داده شد و خانواده مهندس جوان اعلام کردند به‌تازگی متوجه شده‌اند علت مرگ فرزندشان کلیه آلوده‌ای بوده که فرد فروشنده به مهندس جوان داده است.

پرونده با شکایت این خانواده به جریان افتاد و تحقیقات بعدی نشان داد نه تنها مهندس جوان، بلکه همسرش نیز به ایدز مبتلا شده است.

همسر مهندس جوان به بازپرس گفت: شوهرم ۳۶ ساله بود که کلیه‌هایش از کار افتاد و به عمل پیوند کلیه نیاز داشت. او را در بیمارستان بستری کردیم و کلیه‌ای را به مبلغ چهار میلیون تومان از یک فرد خریدیم. چند ماه بعد از عمل پیوند حال محمد بد شد.
وی که از ضعف عمومی شدید رنج می‌برد، بار دیگر در بیمارستان بستری شد، ولی پزشکان به‌علت بی‌حالی عمومی او پی نبردند. محمد به بیمارستان دیگری منتقل و با تکمیل آزمایش‌ها معلوم شد او به بیماری ایدز مبتلا شده است.

این زن ادامه داد: این ماجرا شوک بزرگی برای ما بود. اولین شکایت خود را در دادسرای امور پزشکی علیه بیمارستانی که در آن عمل پیوند صورت گرفته بود، مطرح کردیم، چون گمان می‌کردیم بیماری ایدز به دلیل آلوده‌بودن وسایل و تجهیزات اتاق عمل به او منتقل شده، اما وقتی روشن شد قصوری از سوی بیمارستان صورت نگرفته است، ظن ما متوجه فروشنده کلیه شد.

شاکی در ادامه گفت: این در حالی بود که هیچ ردی از فروشنده کلیه به نام بهنام و خانواده‌اش در دست نداشتیم. سرانجام با گذشت ۱۷ ماه از عمل جراحی پیوند کلیه، همسرم جانش را از دست داد.

پلیس در تحقیقات متوجه شد احتمالا اهداکننده کلیه برای انجام آزمایش‌ها یک فرد سالم را به بیمارستان معرفی کرده تا بتواند بیماری‌اش را پنهان کند. در حالی که هیچ ردی از این فرد و خانواده‌اش در دست نبود، خواهر محمد سرنخ خوبی ارائه داد. وی به‌خاطر آورد روزی که عمل جراحی پیوند صورت گرفته بود برای نخستین بار با پدر اهداکننده روبه‌رو شده و دریافته بود این مرد سال‌ها قبل با او در وزارت نفت همکار بوده است.

این زن با مراجعه به بایگانی وزارت نفت پرونده پدر بهنام را یافت و فهمید این مرد قبل از بازنشستگی دوبار درخواست وام بلاعوض را مطرح کرده بود. یک بار به دلیل ابتلای پسرش به بیماری ایدز و یک بار هم برای برگزاری مراسم ختم پسرش که مدتی پیش به دلیل بیماری ایدز جان سپرده بود. با این سرنخ نشانی از خانواده بهنام به دست آمد و این در حالی بود که بهنام چند ماه قبل به دلیل بیماری ایدز جان سپرده بود.

با توجه به اینکه بهنام هنگام فروش عضو مجرد بود و پدر و مادرش رضایت خودشان را از انجام عمل پیوند اعلام کرده بودند، پدر بهنام به جرم مخفی نگه‌داشتن واقعیت بازداشت شد.

این مرد گفت: قبول دارم ما وضع مالی خوبی نداشتیم، ولی نمی‌دانم چرا پسرم تصمیم گرفت کلیه‌اش را بفروشد. او پول کلیه را برای خودش می‌خواست و از من خواسته بود بیماری او را از دریافت‌کننده کلیه و خانواده‌اش پنهان کنم.

به این ترتیب، پدر بهنام با حکم قضائی به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او با گذراندن دوسوم دوران محکومیتش توانست از عفو مشروط بهره ببرد و آزاد شود.

در این میان، مشخص شد همسر محمد نیز به ایدز مبتلا شده است. به این ترتیب، پرونده بار دیگر به جریان افتاد و خانواده محمد که اولیای دم محسوب می‌شدند، به همراه همسر بیمار وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند و به تشریح شکایت‌شان پرداختند.

در این جلسه که همسر محمد حضور داشت، وکیل‌مدافع وی به قضات گفت: با توجه به اینکه وزارت بهداشت مسئول احراز هویت اهداکننده و دریافت‌کننده اعضا در عمل‌های جراحی پیوند است، به نظر می‌رسد در این مسئولیت قصور کرده و متوجه آزمایش‌های اشتباهی اهداکننده کلیه نشده است. از این‌رو، چون وزارت بهداشت دارای ردیف بودجه است چنانچه این موضوع اثبات شود، به خاطر مرگ محمد و همچنین بیماری همسر وی درخواست دریافت دیه داریم.

وی ادامه داد: همسر محمد در این سال‌ها که با بیماری ایدز دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، به‌سختی زندگی‌اش را می‌گذراند. او خسارت زیادی را متحمل شده و بهنام و پدرش مقصر اصلی این ماجرا هستند به‌همین‌دلیل ما درخواست دریافت دیه کامل محمد و دیه جبران خسارت‌های همسرش را از صندوق بیت‌المال داریم.

در پایان جلسه هیئت قضائی وارد شور شد و پدر بهنام را به پرداخت دو فقره دیه محکوم کرد. رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و در دیوان عالی کشور نقض شد. این بار پرونده به شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران رفت.
متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت و گفت: من فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بیفتد درست است پنهان‌کاری کردم، اما فکر نمی‌کردم دریافت‌کننده کلیه هم به ایدز مبتلا شود. ضمن اینکه فروشنده پسرم بوده و من نبوده‌ام و او خطا را مرتکب شده است حالا مرده و من مسئولیتی ندارم.

گفته‌های متهم مورد قبول قرار نگرفت و قضات یک بار دیگر متهم را به پرداخت دو فقره دیه کامل در حق زن جوان و اولیای‌دم محمد محکوم کردند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید