جنگ رسانه‌های جدید؛ دیزنی پلاس در برابر نتفلیکس

جنگ رسانه‌های جدید؛ دیزنی پلاس در برابر نتفلیکس

معاملات هزینه‌های مصرفی بالا باعث شده است که شرکت‌های رسانه‌ای آمریکایی با بدهی ۵۰۰ میلیارد دلاری مواجه بشوند. در بحث بحران‌های اقتصادی، تاریخ دو نمونه دلسردکننده را یادآور می‌شود که چطور یک سرمایه‌گذاری موفق و با اولویت کاربران، می‌تواند به یک بحران تبدیل شود.

کد خبر : ۷۴۲۰۱
بازدید : ۱۳۳۶۹
برنده جنگ رسانه‌های جدید
آمریکا اغلب در دوره‌های مختلف شاهد رشد چشمگیر سرمایه‌گذاری بوده است. برای درک بهتر این موضوع به خطوط راه‌آهن در دهه ۱۸۶۰ فکر کنید یا صنعت خودرو در دیترویت در دهه ۱۹۴۰ یا تولید منابع جدید انرژی در قرن اخیر. امروزه آخرین منبع برای جذب سرمایه‌گذاری کاملا در تغییر است و به جای فولاد و سنگ‌های معدنی، به سمت فیلم‌نامه‌ها، صداها، صفحه‌های نمایش و ستاره‌های مشهور رفته است.
با این اوصاف است که شرکت بزرگ دیزنی هفته گذشته از سرویس پخش آنلاین ویدئوی خودش رونمایی کرد؛ سرویسی که قرار است فیلم‌هایی مانند جنگ ستارگان و دیگر محصولات پرطرفدار این شرکت را تنها با اشتراک ۹۹/ ۶ دلار برای یک ماه، برای کاربرانش پخش کند. این مبلغ حتی کمتر از هزینه لازم برای خرید یک دی‌وی‌دی است.

با اینکه شرکت نتفلیکس پیشروی این الگوی تجاری است، اما رقبای زیادی از این الگو تقلید کرده‌اند و به همین دلیل است که در حال حاضر بیش از ۷۰۰ میلیون کاربر سرویس‌های پخش آنلاین ویدئو در سراسر دنیا وجود دارد. از نظر هزینه هم امسال بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در زمینه محتوا سرمایه‌گذاری شده و این مبلغ تقریبا برابر میزان سرمایه‌گذاری امسال در صنعت نفت آمریکا است.
در مجموع صنعت سرگرمی در طول پنج سال گذشته دست‌کم ۶۵۰ میلیون دلار برای خرید و برنامه‌ریزی صرف کرده است. تکنولوژی‌ها و ایده‌های جدید صنعت موسیقی، بازی و حالا تلویزیون را متحول کرده و تغییر داده‌اند. امروزه بسیاری از مردم با کاهش استاندارد‌های زندگی خودشان و مواجهه با مسائلی مانند بیکاری، کلاهبرداری یا زندگی در فضای مجازی انحصاری شبکه‌های اجتماعی توانسته‌اند با تغییرات اقتصادی همراه شوند.
اما تجارت پرطرفدار پخش آنلاین و اشتراک ویدئو یادآور این است که بازار‌های پویا می‌توانند با هزینه‌های کمتر و کیفیت بیشتر، به کاربرانشان هم سود برسانند. دولت تا حالا کار زیادی برای این صنعت نکرده است. با این حال وقتی این صنعت رشد کند و بزرگ‌تر شود، دولت ناچار است که با تضمین آنکه این بازار همچنان پذیرا و پویا باقی می‌ماند، سهم خودش را از این بازی به‌عهده بگیرد.

صنعت سرگرمی به‌خاطر ماهیت پویا و پرجنب‌و‌جوش خودش، به سرعت در حال رشد است. این صنعت سرمایه‌های واقعی و محسوس چندان زیادی ندارد و برای پخش محصولاتش و جلب نظر کاربران جدید، به تکنولوژی وابسته است. ظهور صدا در دهه ۱۹۲۰ هالیوود را به‌عنوان مرکز تجارت فیلم جهان مطرح کرد.
با این حال صنعت سینما تا پایان قرن بیستم با همان روند از خودراضی پیش رفته است که سریال‌های نه چندان جذابی مانند «دوستان» در میان مردم جهان نفوذ کردند. صنعت سینما هنوز مبتنی بر تکنولوژی‌های قدیمی مانند سیستم پخش آنالوگ، ارتباطات اینترنتی کند، جریان سخت ذخیره صدا و تصویر روی سی‌دی‌ها، دی‌وی‌دی‌ها و هارددرایو‌ها است.
این رویکرد تجاری، مردم را با دریافت هزینه‌های اضافه برای ارائه محتوای کهنه و نه چندان جدید در مجموعه‌های بزرگ، فریب داده است. اولین لرزه‌ها در سال ۱۹۹۹ در صنعت موسیقی و با ورود سرویس‌های اینترنتی احساس شد که خیلی زود شرکت‌های موسیقی قدیمی مانند emi و Warner Music را تحت‌فشار قرار دادند.

در تلویزیون، اما این نتفلیکس بود که در سال ۲۰۰۷ با پخش آنلاین و فروش اشتراک ویدئو‌ها این تحولات را ایجاد کرد و خدماتش را با هزینه‌های بسیار کمتر از تلویزیون‌های کابلی در اختیار کاربرانش قرار داد. وقتی موبایل‌های هوشمند هم دسترسی به سرویس‌های نتفلیکس را بهتر و ساده‌تر کردند، این شرکت نقش واسطه و سازمان‌دهنده را در این رقابت به عهده گرفت، رقبای قدیمی را مجبور به کاهش هزینه‌ها و البته نوآوری بیشتر کرد و البته رقبای جدید را هم به راحتی پشت سر گذاشت.
این رشد ناگهانی باعث شد تا درآمد نویسندگان فیلم‌نامه‌ها آن‌قدر بالا برود که به غول‌های بازار سهام تبدیل شده و از نجیب‌زادگان و اشراف رسانه‌ای قرن بیستم مانند رابرت مرداک هم که در ماه مارس بیشتر امپراتوری خودش را به شرکت دیزنی فروخت، عبور کنند.

در میان این معاملات، طرح کلی یک الگوی تجاری جدید به‌تدریج مشخص می‌شود. این صنعت جدید به اینترنت پرسرعت، ابزار‌های دیجیتال - نه تلویزیون‌های کابلی - و البته تا حد زیادی به اشتراک‌ها وابسته است نه تبلیغات.
برخلاف موتور‌های جست‌وجو و رسانه‌های اجتماعی، هیچ شرکت تلویزیونی و پخش آنلاین ویدئو، بیش از ۲۰ درصد از سهم بازار از نظر درآمد را در اختیار ندارد. رقبای مهم در این عرصه شامل نتفلیکس، دیزنی، ای‌تی‌اندتی، تیم وارنر، کام‌کست و تازه‌وارد‌های کوچک‌تر هستند.
حالا سه شرکت تکنولوژی شامل یوتیوب (متعلق به شرکت آلفابت)، آمازون و اپل هم در این عرصه فعال هستند؛ هر چند مجموع سهم آن‌ها از بازار همچنان کم است. جالب آنجاست که صنعت موسیقی هم با بزرگ‌ترین شرکت خودش یعنی اسپاتیفای - که ۳۴ درصد از سهم بازار موسیقی آمریکا را در اختیار دارد- وارد این رقابت شده است.

سرویس‌های پخش آنلاین یک پیامد اقتصادی غیرمنتظره را هم ایجاد کرده‌اند؛ در نظر گرفتن کاربران در اولویت اول. حالا این کاربران انتخاب‌های متنوعی با قیمت‌های ارزان را پیش روی خودشان دارند و می‌توانند از میان سرویس‌های پخش آنلاین مختلف که هزینه اشتراک آن‌ها به کمتر از ۱۵ دلار - در مقایسه با هزینه اشتراک ۸۰ دلاری برای سرویس‌های کابلی - می‌رسد، یکی را انتخاب کنند.
در سال گذشته میلادی ۴۹۶ برنامه جدید ساخته شده است که این میزان دو برابر برنامه‌های ساخته شده در سال ۲۰۱۰ بوده. کیفیت این تولیدات به نحو محسوسی افزایش پیدا کرده و حتی تحت قضاوت داوران جشنواره‌های اسکار و امی هم قرار گرفته است. تعداد مشاغل مربوط به بخش‌های سرگرمی، رسانه، هنر و ورزش در آمریکا از سال ۲۰۰۸ تا حالا تا ۸ درصد رشد کرده و جالب اینکه درآمد این مشاغل هم پنج برابر آن زمان شده است.
این در حالی است که سرمایه‌گذاران هم دیگر چندان به‌دنبال سود‌های هنگفت و غیرعادی نیستند و ترجیح می‌دهند در شرکت‌های معتبر و موفق سرمایه‌گذاری کنند؛ به‌عنوان مثال یک دلار سرمایه‌گذاری در سهام شرکت ویاکام (Viacom) که در دهه گذشته انجام شده، در حال حاضر ارزش ۹۵ سنتی دارد. این رقم، اما برای نتفلیکس برابر ۳۷ دلار است.

با این حال همیشه هم شرایط این‌قدر خوب جلو نمی‌رود. نتفلیکس سالانه ۳ میلیارد دلار هزینه صرف می‌کند و برای تامین آن باید قیمت خدماتش را تا ۱۵ درصد افزایش بدهد؛ کاری سخت در زمانی که بیش از ۳۰ رقیب جدی در این حوزه وجود دارد. حالا این شرکت امیدوار است که بازار‌های بین‌المللی آن‌که به سرعت در حال رشد هستند، سودآوری خوبی هم برای آن به همراه بیاورند. به جز اشباع شدن بازار، خطر دیگر در این زمینه ورشکستگی است.
معاملات هزینه‌های مصرفی بالا باعث شده است که شرکت‌های رسانه‌ای آمریکایی با بدهی ۵۰۰ میلیارد دلاری مواجه بشوند. در بحث بحران‌های اقتصادی، تاریخ دو نمونه دلسردکننده را یادآور می‌شود که چطور یک سرمایه‌گذاری موفق و با اولویت کاربران، می‌تواند به یک بحران تبدیل شود.
رکت‌های مخابراتی و هواپیمایی در آمریکا در دهه ۱۹۹۰ شاهد آشوب‌های رقابتی جدید بودند که تنها به شکست‌های مالی منجر شدند و بعد باعث ایجاد انحصار چندجانبه‌ای شد که امروز به شکل خدمات بی‌کیفیت با قیمت‌های بالا دیده می‌شود.

این همان دلیلی است که نقش دولت را برای حفظ فضای رقابتی در صنعت سرگرمی نشان می‌دهد. قبل از هر چیز دولت باید از ورود هر شرکتی - حتی غول‌های تکنولوژی - به این عرصه برای خرید بیشترین سهام در تجارت محتوایی آن جلوگیری کند.
در مرحله بعد دولت به شرکت‌هایی نیاز دارد که ورودی‌ها و ابزار‌های خودشان برای تولید محتوا را داشته باشند؛ مانند بعضی شرکت‌های مخابراتی یا تولیدکنندگان گوشی‌های موبایل از جمله اپل که می‌تواند محتوا هم تولید کند. به این ترتیب دولت به سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های مدونی دسترسی خواهد داشت که می‌تواند در مواجهه با شرکت‌های خاص تولیدکننده محتوا از آن‌ها استفاده کند.
در نهایت دولت باید مطمئن شود که مشترکان می‌توانند اطلاعات شخصی خودشان را از یک شرکت به شرکتی دیگر منتقل کنند و مجبور به استفاده از یک سرویس خاص و معین نیستند.

طرح کلی داستان را از دست ندهید
افراد کمی به درس‌های اقتصادی هالیوود توجه می‌کنند، اما صنعت سرگرمی بازار‌های سرمایه پویا و فعال خودش را دارد. به این ترتیب است که بازار‌های سرمایه و شرکت‌های بزرگ به حضور و سرمایه‌گذاری در این صنعت که حالا شاهد نوآوری دوباره است، تمایل دارند. ستاره‌های این صنعت، کارآفرینان میلیاردری مانند «رید هاستینگز» مدیر نتفلیکس هستند.
مرز‌های باز و فضای پذیرنده این صنعت صحنه را برای حضور علاقه‌مندان از سراسر دنیا باز گذاشته است و درست به همین دلیل هم هست که بیشتر کاربران سرویس‌های پخش آنلاین ویدئو در خارج از آمریکا زندگی می‌کنند.
از نظر سیاسی، اما این عناصر در خطر هستند؛ چون بعضی سیاستمداران و رای‌دهندگان تمایل چندانی به تجارت و بازار‌های آزاد ندارند. برای آنکه این موضوع را بهتر درک کنید، تلویزیون یا هر دستگاه پخش‌کنند‌ه‌ای را روشن کنید و دکمه پلی را بزنید.

منبع: دنیای اقتصاد به نقل از اکونومیست
ترجمه: ندا لهردی
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید