"ابر بارانش گرفته" و پرستاری که زیاد میدانست
تجربیات او در حمایت از سینمای هنری کاملا قابلتأمل است؛ او در سالهای اخیر به تنهایی چراغ سینمای مستقل ایران را در جشنوارههای بزرگ سینمایی روشن نگه داشته است.
کد خبر :
۷۶۷۷۴
بازدید :
۱۹۳۴
مجید موثقی | «مجید برزگر» جزء معدود فیلمسازان مستقلی است که با فیلمهایش جریان کاملا نویی در سینمای ایران راه انداخته است. او علاوهبر فیلمسازی، تهیه و تولید فیلمهای کوتاه و بلندی را در سالهای اخیر برعهده داشته که این آثار در جشنوارههای بینالمللی و مهمی مانند «کن و برلین» مورد استقبال قرار گرفتهاند، اما یکی از دستاوردهای خوب او در سینمای ایران که برگ برنده او به شمار میآید، ساخت فیلم تأثیرگذار «پرویز» با بازی درخشان مرحوم «لوون هفتوان» است که برای اولینبار در سال ۱۳۹۱، آن هم به صورت محدود در بخش خارج از مسابقه جشنواره فجر نمایش داده شد و در همان سال نگاه بسیاری از منتقدان سینما و کارشناسان جدی سینما را بهعنوان یک فیلمساز مدرن و متفاوت به خود جلب کرد.
او با خلق شخصیت خارقالعادهای مانند «پرویز» و ایجاد فضاسازی بینظیر، یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران را به نام خود رقم زد که این فیلم بازتاب خوبی در خارج از ایران نیز داشته است. آخرین ساخته او «ابر بارانش گرفته»، فیلم شاعرانهای است که عنصر باران با «اندیشه وهمآلود نیمایی فیلم» پیوند خوبی برقرار کرده! موضوع فیلم، جهان پرآشوب پرستاری را نشان میدهد که مراقب بیماران لاعلاجی است که امیدی به زندهبودن آنها نیست.
«عمل برانگیزنده درام» با رفتار مشکوک این پرستار آغاز میشود. او بیماران خاصی را که بیش از حد درد میکشند با تزریق سرنگ راحت میکند. او مانند کاتالیزوری عمل کرده تا مرگ بیمارانی را که امیدی به زندهماندن آنها نیست تسریع کند! درام فیلم با یک «افشایی تدریجی» در روایت و حضور خوب «نازنین احمدی» مخاطب را به خوبی جذب میکند، اما آنچه این شخصیت را در کارگردانی میتوانست ویژهتر کند، علت و چرایی این عمل توسط اوست!
زیرا دلیل این اُتانازی (مرگیاری) در فیلمنامه و در عناصر سینمایی این فیلم به عینیت و قوام نرسیده است. شخصیت این پرستار مشخص نیست که از چه طریقی خیلی چیزها را میداند و درک میکند. اگر او انسانی غیرعادی است که خیلی چیزها را پیشبینی میکند، پس باید با جهانبینی خاص او، از طریق میزانسن و زبان تصویر بیشتر آشنا شد! درواقع مخاطب نمیتواند از طریق چشم و گوش این پرستار به جهان اطراف نگاه کند؛ فقدان عناصر ذکرشده باعث گنگشدن شخصیت این زن شده است!
کارگردان تسلط خوبی در فضاسازی و شکلگیری اتمسفر سرد این فیلم دارد که گاه یادآور فیلمهای «استاکر» و «آینه» از «آندره تارکوفسکی» است؛ بهعنوانمثال حرکت ناگهانی و کشیدهشدن یک لیوان روی میز، حرکت «تراکبک - حرکت دوربین به عقب» در راهروی بیمارستان و پرستاری که به دیوار تکیه داده و تکان نمیخورد، گواه تأثیرپذیری مجید برزگر از این فیلمساز فقید روسی است. «بتهوون» و استفاده از موسیقی کلاسیک در این فیلم، نشاندهنده ریسکپذیری بالای کارگردان از رهایی از آهنگسازی فیلم است!
وجود «Long Take - برداشت بلند» که در این فیلم همان حرکت نرم دوربین به سوی شخصیتهاست، نشاندهنده رهایی فیلمساز از دکوپاژ (عوضکردن زوایای دوربین) است، اما بازیگرانی که در این فیلم نقشهای کوچکی دارند، نتوانستهاند در این برداشتهای بلند، بازی نرمی از خود نشان دهند و به همین خاطر گاه روایت داستان در تدوین فیلم کند میشود؛ مجید برزگر فیلمساز کاربلدی است، زیرا فضاسازی و روایت در سینمای اندیشه را به خوبی میشناسد. تجربیات او در حمایت از سینمای هنری کاملا قابلتأمل است؛ او در سالهای اخیر به تنهایی چراغ سینمای مستقل ایران را در جشنوارههای بزرگ سینمایی روشن نگه داشته است.
۰