خوزستان خوزستان!

باید نتیجه گرفت که حداقل ۸۰ درصد مرگ و میر کرونایی روزانه کشور در استان خوزستان است، در حالی که جمعیت این استان کمتر از ۶ درصد جمعیت کشور است.

کد خبر : ۹۱۷۴۸
بازدید : ۷۱۲۸
عباس عبدی | هنگامی که به نقشه وضعیت کرونای استان‌های کشور نگاه می‌کنیم، فقط یک استان را قرمز می‌بینیم.

شاید این جمله آقای وزیر بهداشت بهتر از هر چیز دیگری تفاوت این استان را با سایر مناطق کشور ترسیم کند که گفت: «اگر خوزستان گرفتار موج کرونا نمی‌شد، الان آمار فوتی‌های کرونایی تک‌رقمی بود. آمار خوزستان، ما را به‌هم ریخت وگرنه امروز باید در حد مرگ و میر‌های تک‌رقمی بودیم.»

به عبارت دیگر باید نتیجه گرفت که حداقل ۸۰ درصد مرگ و میر کرونایی روزانه کشور در استان خوزستان است، در حالی که جمعیت این استان کمتر از ۶ درصد جمعیت کشور است. ۶ درصد جمعیت کشور ۸۰ درصد مرگ و میر روزانه کرونا را دارد! فراموش نکنیم که مساله فقط خوزستان نیست، بلکه مساله ملی است.

این آمار نشان می‌دهد که تفاوتی جدی در این استان با سایر مناطق کشور در مدیریت کرونا وجود دارد. شاید گفته شود به دلیل رفت و آمد با آن سوی مرز چنین شده است، ولی بعید است این عامل تعیین‌کننده باشد، زیرا استان‌های مرزی دیگری هم با عراق داریم.
به علاوه بیماری می‌توانست از این استان به سایر مناطق نیز سرایت و آنجا‌ها را نیز آلوده کند. پس عامل این تفاوت چشمگیر چیست؟ این پرسشی است که ستاد کرونا باید برای آن پاسخ روشنی داشته باشد ولی به نظر می‌رسد که یکی از دو علت زیر یا ترکیب آن‌ها عامل اصلی این وضع باشد.

ضعف مدیریت اپیدمی در استان و بی‌توجهی عمومی در رعایت دستورات احتیاطی. این یادداشت بیشتر درصدد است که به ارتباط این دو مساله با یکدیگر اشاره کند.

پیش‌تر در یک یادداشت توضیح داده‌ام که چرا برخی از مردم به دستورالعمل‌های مربوط به کرونا بی‌تفاوت هستند و آن را رعایت نمی‌کنند؟ برای اقناع مردم و جلب همراهی آنان باید همزمان از دو مسیر اقدام کرد؛ اول دستورات قانونی دولت و اجرای بی‌کم و کاست آنها.
دوم توصیه‌های عمومی که فاقد ضمانت اجرای حکومتی است، ولی مردم به دلایل گوناگون آن‌ها را می‌پذیرند و اجرا می‌کنند. به نظر می‌رسد که هر دو نوع دستور در این استان به زمین مانده است. هر کدام به دلایل خاص خود.

اجرای دستورات قانونی از سوی صادرکننده آن‌ها تضمین نمی‌شود، چون از یک‌سو مردم کمتر رعایت می‌کنند و از سوی دیگر نیرو‌های رسمی انگیزه چندانی برای اجرای آن ندارند. شاید سوابق تنش‌ها در دو سال گذشته در استان آن‌ها را محتاط‌تر کرده است.
شاید پرسنل آنان فاقد چنین انگیزه‌ای باشند. شاید نوعی ناهماهنگی در صدور و اجرای تصمیمات باشد، ولی در هر حال این مساله مشهود است، به ویژه هنگامی که درست یا نادرست نسبت به سیاست‌های رسمی در استان بی‌اعتمادی وجود دارد.
بنابراین اجرای کامل این دستورات قانونی از هر دوطرف با اشکال مواجه شده است، از طرف جامعه به علت فقدان اعتماد و نبود خوش‌بینی، انجام و رعایت نمی‌شود و از طرف دیگر ملاحظات و بی‌انگیزه بودن مجریان این دستورات نیز مزید بر مشکل شده و دستورات را در عمل غیر اجرایی کرده است. البته مساله در سطح مدیریت استان بدتر از این است.
اینجا استانی است که حتی ذوب‌شدگان حکومتی آن در سطح امام جمعه دومین شهر مهم استان، با صراحت اعلام می‌کند که سه‌بار به کرونا مبتلا شده و با مصرف داروی امام کاظم و امام رضا بهبود یافته سپس به دیگران هم مصرف این دارو را توصیه کرده است. با چنین مسوولانی چه انتظاری از مردم عادی داریم که دستورات علمی را رعایت کنند؟

نکته دوم شاید مهم‌تر است که دستورات و توصیه‌های عمومی نیز رعایت نمی‌شود. علت این است که مسوولان منطقه توجه ندارند که این توصیه‌ها باید از طریق مراجع معتبر و مورد قبول مردم و متناسب با فرهنگ و ادبیات محلی به مردم منتقل شود. مردم هر منطقه‌ای یا هر فردی، تابع مراجع اخلاقی و مدنی خود هستند.
استان خوزستان درست یا نادرست متفاوت از سایر مناطق است. ساختار طایفه‌ای میان هر دو گروه اعراب و بختیاری‌های منطقه رواج دارد. این ساختار حتی به عللی در سال‌های اخیر تقویت نیز شده است. هر دو گروه به دلایل خاص خود.
شاید یکی از مهم‌ترین علل تقویت آن فقدان کارایی نهاد‌های جدید از جمله نهاد‌های عمومی و دولتی در پاسخ به نیاز‌های مردم است. در چنین ساختاری باید کوشید که مراجع مورد قبول جامعه را وارد بازی کرد و از طریق آنان مردم را به رعایت دستورات تشویق کرد.
اگر این اتفاق بیفتد، بعید است که شاهد مراسم عروسی یا عزاداری صد‌ها نفری شویم، یا با بازار‌هایی متراکم از جمعیت مواجه شویم که کمتر کسی در آن از ماسک استفاده کند.

به علاوه مدیران استان و مسوولان ستاد مقابله با کرونا باید با گروه‌های گوناگون مردم به صورت مستقیم و حتی چهره به چهره گفتگو کنند تا اعتماد را بازسازی نمایند. شاید راحت باشد که بگوییم مردم مقررات و توصیه‌ها را رعایت نمی‌کنند.
حتی اگر این گزاره را بپذیریم این نیز مساله‌ای است که مدیریت استان و کشور باید آن را ریشه‌یابی کرده و برای آن چاره‌اندیشی کند. به نظر می‌رسد که اگرچه وضعیت در آنجا قرمز است به نحوی که ظرفیت بیمارستان‌های استان پر است، ولی این شرایط فرصتی است که به بازنگری سیاست‌های اجتماعی در این استان مهم کشور پرداخته شود.
اعتماد مردم با دادن قول‌های بی‌معنی زنده نمی‌شود. چرا باید گفت که تا پایان بهار مردم خوزستان واکسینه می‌شوند در حالی که همه می‌دانیم که وضعیت واکسن کشور چگونه است. این قول‌های پوچ مردم را بی‌اعتماد‌تر می‌کند. در هر حال امیدواریم برای روز‌های عید سیاست روشنی در خوزستان اعلام گردد که همه جوانب مزبور رعایت شود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید