سفر در تاریخ؛ رضاشاه برخلاف ظاهر پرهیبتش صدایی نرم و نازک داشت

رضا شاه گفت: پیشرفتهای گرانسنگ ژاپن نوین را میستایم و ژاپن را پیشدار سزاوار تحسین کشورهای شرقی و آسیایی میدانم ژاپن و ایران از نظر جغرافیایی از هم، دورند اما دلهای مردم آنها بسیار به هم نزدیک است.
سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجبزاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.
رضاشاه پهلوی که شاهنشاه خوانده میشد ۵۶ یا ۵۷ سال داشت و با تن قوی و ورزیدهاش همچون مجسمهای از برنز نشان میداد پوستش گندمگون مینمود. بینی بزرگ سبیل انبوه و چشمانی درخشان و نافذ همچون چشمهای شاهین داشت. او در نگاه نخستین همچون شاه گنجفه به نظرم آمد، و نیز مانند ژنرال کوروکی " فرمانده ژاپنی و فاتح جنگ روس و ژاپن نیز تصویر ارمیا در کتاب ارمیای نبی در تورات از خاطرم گذشت قامت و اندام او به خوبی گویای حال و کارش بود.
در این هنگام رضاشاه دست خود را دراز کرد و با من دست داد. دست او زمخت و گرم بود، و دست کوچکم را همه در خود گرفت. در اینجا تقدیم رسمی اعتبار نامهام پایان یافت آنگاه به صورت تشریفاتی یک یک اعضای سفارت ژاپن را که در کناری ایستاده بودند به شاه معرفی کردم.
رضا شاه گفت: پیشرفتهای گرانسنگ ژاپن نوین را میستایم و ژاپن را پیشدار سزاوار تحسین کشورهای شرقی و آسیایی میدانم ژاپن و ایران از نظر جغرافیایی از هم، دورند اما دلهای مردم آنها بسیار به هم نزدیک است. ما برای پیشرفت آسیا در هر زمینه آماده تعاون و تلاشیم چون این دو کشور با هم رابطه معنوی دارند، باید از هر کشور ثالثی به هم نزدیکتر بشوند. این نه فقط به خاطر مناسبات ایران و ژاپن که برای صلح پایدار در مشرق زمین است مایه خوشوقتی فراوان است که دو کشور ما به افتتاح مناسبات و مبادله سفیر توفیق یافتهاند.
پس از چند گفت و شنود رضاشاه به جای فارسی به ترکی روان آغاز به سخن کرد و خطاب به من گفت گویا شما پیش از این در مأموریت ترکیه بودید. بیایید به ترکی صحبت کنیم در سیمای شاه که تا کنون آهنین و بی حرکت، همچون مجسمهای مفرغی نشان میداد چنانکه گویی باد بهاری وزیده باشد نرم رفتاری و حال و هوای دوستانه پیدا شد.
رضاشاه در مازندرانزاده شد. در این ایالت روستاهایی هست که اهالی آن ترک زبانند من ترکی خوب نمیدانستم، اما ته ذهنم را کاویدم و کوشیدم تا چند کلمهای به ترکی بگویم و بی واسطهای پاسخ سخنان شاه را دادم برای نخستین بار سایه لبخندی بر چهره خشک او نمایان شد.
رضاشاه برخلاف ظاهر پرهیبتش صدایی نرم و نازک داشت. اگر چشمها را بسته و فقط صدای سخنش را شنیده بودم گمان میکردم که زن جوانی، هیجده - نوزده ساله، حرف میزند. شنیدهام که بیسمارک و ولینگتون هم صدای نازکی داشتهاند. هیچ تصور نمیکردم که اعلیحضرت رضاشاه که پیشتر سردار لشکری با مهابت بود و سران و سربازان قوای سهگانه را تشویق یا توبیخ میکرد، صدایی چنین نرم و نازک داشته باشد. اثر نخستین دیدار ایرانیان مانند چینیان ادبیات بسیار زیبا و لطیف دارند و نیز زبانی که در بیان از معنی فرا میرود ایرانیها چند دقیقهای که با هم به صحبت مینشینند، خوشتر دارند که از ابیات شاعران و امثالِ رایج در سخن خود بیاورند. بسیارند خدمتگارها هم که به زبان ادبی یا لفظ قلم حرف میزنند با اینهمه رضاشاه بی مکث و آسان و روان سخن میگفت رفتار و گفتارش طبیعی و بی تکلف بود.
به سابقه سه سال در اقامت و تجربهام در ایران میتوانم بگویم که این خصوصیت برجسته را فقط اعلیحضرت رضاشاه میشد. یافت آقای. ن که به نمایندگی ژاپن در ایران مأمور بود، پنج روز پس از رسیدنم به ایران در اینجا در گذشته بود اعلیحضرت مرگ او را تسلیت گفت و کمی در این باره گفت و گو شد. سپس دست بزرگش را دراز کرد و با من دست داد و به آرامی تالار را ترک گفت قامت او از پشت سر متناسب و ورزیده، شکوهمند و با وقار مینمود کفشهای او... بیصدا از روی قالی نرم و نفیس گذشت و از نظر ناپدید شد.
نخستین باریابیم نزد رضاشاه فقط حدود سی دقیقه طول کشید اما این دیدار اثر بسیار عمیقی در من گذاشته است. پس از آن در مقر ولیعهد در همان کاخ گلستان دفتر سلام و عرض احترام را امضا کردم نسبت به سایر اعضای خاندان سلطنت نیز به همین شیوه، احترام به جا آوردم. چون ایران از عهد باستان کشوری بوده است با سیصد گونه آداب و سه هزار گونه مراسم دقیق تشریفاتی پادشاه آن عنوان افتخاری بلندی دارد که هوشوجی نیوء دوء کامپاکو دایجو دایجین هم تاپ ایستادن در برابر آن ندارد. در متن میثاق مودت میان ایران و آلمان امضا شده در سال ۱۸۷۳، از قیصر آلمان به نام خداوندِ رحمان امپراتور آلمان یاد شده که عنوانی است بسیار ساده؛ اما شاه ایران اعلیحضرت خورشید، لوا قدسی و قدوسی القاب سلطان مالک الرقاب شاهنشاه ایران خوانده شده است.
اسناد دیگر نیز که با دولتهای خارجی امضا شده است عناوین بالا بلند برای شاه ایران دارد در میثاق قدیمی دیگری در آیین باریابی سفیر نوشته است که سفیر خارجی هنگام باریافتن نزد شاه ایران باید چندین بار به احترام و تواضع تعظیم کند پادشاه ایران شأن و شکوه شاهنشاه روی زمین را به خود میگرفت. این سخن گرگور طبیعی مینماید که تصویر آیینی بهشت که از دین موسی به مسیحیت انتقال یافت و صحنهای را نشان میدهد که بسیاری از قدیسان آماده خدمت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی دیده میشوند، در عهد عتیق از نمونه واقعی دربار ایران الگو گرفته شد است.
منبع: انتخاب