عباس کیارستمی؛ فقدانی غیر قابل جبران

میگویند فیلمهای تاثیرگذار فیلمهایی هستند که به زمان اکران محدود نشوند و پروندهشان باز باشد. عباس کیارستمی مرگش هم همچون فیلمهایش در چارچوب زمان محدود نمیشود و پرونده آن باز است. در باره پرونده پزشکی این فیلمساز فقید اگر چه سخنها گفته شده است، اما حق آن هنوز ادا نشده است و قصه آن ادامه دارد.
کد خبر :
۶۱۸۸۵
بازدید :
۳۱۵۷

نرگس عاشوری | میگویند فیلمهای تاثیرگذار فیلمهایی هستند که به زمان اکران محدود نشوند و پروندهشان باز باشد. عباس کیارستمی مرگش هم همچون فیلمهایش در چارچوب زمان محدود نمیشود و پرونده آن باز است. در باره پرونده پزشکی این فیلمساز فقید اگر چه سخنها گفته شده است، اما حق آن هنوز ادا نشده است و قصه آن ادامه دارد.
در چنین شرایطی پسر ارشد این فیلمساز در تصمیمی متفاوت و این بار با نگاه تشویقی به راهاندازی سایتی برای معرفی پزشک برتر اقدام کرده است. آن طور که احمد کیارستمی میگوید این سایت با عنوان «عافیت» قرار است محلی برای ارزشیابی خدمات ارائه شده توسط پزشکان و مراکز بهداشتی و درمانی و مرکزی برای ثبت و به اشتراکگذاری تجربههای مثبت و منفی مراجعین برای دریافت این خدمات باشد.

احمد کیارستمی
در روزهایی که حکم مجازات پزشک متخلف این پرونده حتی از درج در نشریه سازمان پزشکی به نصب در تابلوی اعلانات این سازمان در زمانی نامعلوم ختم شده با احمد کیارستمی در باره سایت «عافیت» و بنیاد کیارستمی به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
آثار عباس کیارستمی در ستایش زندگی بود حتی اگر از تلخترین موضوعات از فقدان، مرگ، حوادث طبیعی و ... صحبت میکرد. آنچه از شخصیت عباس کیارستمی در خلال صحبتها، مستندها و فیلمها بر میآید این است که شور زندگی در او جریان داشت. به نظر درونمایه راه اندازی این سایت نیز در ستایش مقوله زیستن و زندگی آدمها باشد. چقدر این روحیه و وجهه بارز کیارستمی در ایده راهاندازی این سایت مورد توجه قرار داشت؟
نکتهای که میفرمایید کاملا صحیح است، شور زندگی در او بسیار جریان داشت. نکته دیگر در فیلمهای او این است که هیچکدام «بد من» نداشتند. حتی اگر شخصیتها دچار لغزشی میشدند، وجوه دیگر و انسانی آنها هم نشان داده میشد.
آثار عباس کیارستمی در ستایش زندگی بود حتی اگر از تلخترین موضوعات از فقدان، مرگ، حوادث طبیعی و ... صحبت میکرد. آنچه از شخصیت عباس کیارستمی در خلال صحبتها، مستندها و فیلمها بر میآید این است که شور زندگی در او جریان داشت. به نظر درونمایه راه اندازی این سایت نیز در ستایش مقوله زیستن و زندگی آدمها باشد. چقدر این روحیه و وجهه بارز کیارستمی در ایده راهاندازی این سایت مورد توجه قرار داشت؟
نکتهای که میفرمایید کاملا صحیح است، شور زندگی در او بسیار جریان داشت. نکته دیگر در فیلمهای او این است که هیچکدام «بد من» نداشتند. حتی اگر شخصیتها دچار لغزشی میشدند، وجوه دیگر و انسانی آنها هم نشان داده میشد.
در هیچکدام از فیلمهای او نمیتوانید یک شخصیت فقط منفی بیابید. طبیعتا من در خودآگاه و ناخودآگاهم نکات بسیاری را از پدرم گرفتهام، که حتما در کارها و زندگی من خودشان را نشان میدهند. ولی سایت «عافیت» بطور مستقیم ارتباطی با کار یا شخصیت پدرم ندارد و فقط تلاش و راهحل من است برای اینکه اتفاقات ناخوشایند دو سال گذشته، در حد امکانات، نتیجهای مثبت و سازنده داشته باشد.
برای ماجرای مرگ عباس کیارستمی که یک اشتباه پزشکی در آن دخیل بود و کسی مسئولیت آن را بر عهده نگرفت کارهای فرهنگی بسیاری مثل جشنواره فیلمسازی، عکاسی، شعر و ... با همین محوریت میشد راهاندازی کرد، اما ایده انتخاب پزشک برتر، ایده خلاقانه و متفاوتی است. آیا قرار است با انتخاب پزشک برتر یک یادآوری غیرمستقیم از خطایی باشد که جامعه پزشکی انجام داد یا تشویق و ترمیم اعتماد برای جامعه پزشکی باشد که با بحران اعتماد مردم رو به رو شده است؟
درسته. در دو سال گذشته برنامههای متعددی در نقاط مختلف دنیا برای بزرگداشت پدرم برگزار شد که در خیلی از آنها به مشکلات پزشکی پیشآمده هم اشاره شد. پدرم یک شخصیت عمومی و بینالمللی بود و هر کسی به هر شکلی که مناسب میدانست برنامهای برگزار کرد که من شخصا از همه آنها سپاسگزارم.

عباس کیارستمی دهه 50
ولی سایت «عافیت» بیشتر از آنکه برای یادآوری اتفاقات تلخ گذشته راهاندازی شده باشد، با نگاه به آینده و امید به بهبود سیستم موجود طرحریزی شده است. شاید شرح چگونگی شکلگیری «عافیت» خارج از موضوع نباشد. در مراسم تشییع پدرم در کانون پرورش فکری کودکان، تعداد شرکتکنندگان خیلی بیشتر از ظرفیت سالن بود و چندین هزار نفر در گرما در محوطه باز کانون و در خیابان ایستاده بودند.
برای احترام به این دوستان من هم در تمام مدت مراسم بیرون از سالن و در کنار دروازه ورودی کانون ایستادم. بعد از تمام شدن مراسم شاید صدها نفر، هر یک به شکلی به من گفتند که آنها هم با مشکلات مشابهی دست و پنجه نرم کردهاند، ولی به نتیجه نرسیدهاند، و از من میخواستند اگر من میتوانم کاری انجام دهم. آنجا بود که فهمیدم داستان بسیار بزرگتر و وسیعتر از مشکل ماست.
در گیر و دار پیگیری پرونده پزشکی پدرم متوجه شدم که بخشی از مشکل، سیستم ناکارآمد قانونی و برخورد نامناسب نظام پزشکی است. از جناب آقای دکتر علیرضا زالی، رئیس وقت نظام پزشکی درخواست جلسهای کردم تا درباره ایده سایت «عافیت» و امکان همکاری نظام پزشکی در راهاندازی این سیستم، با ایشان صحبت کنم.
تصور من بر این بود که بعنوان مرکز اصلی متولی امور پزشکان در ایران، آنها هم قاعدتا باید بخواهند اشتباهات چند پزشک به پای همه نوشته نشود و این مشکلات و سوءتفاهم عمومی بین پزشکان و هنرمندان دامنگیر همه نشود.
این مطلبی بود که چندین پزشک هم شخصا به من گفته بودند، و از اینکه سازمان نظام پزشکی با جانبداری از یک پزشک باعث این همه مشکل شده بود، عصبانی بودند. ولی ضمنا هیچکدام حاضر نبودند به شکل عمومی در این باره صحبت کنند.
آقای دکتر زالی بدون هیچ قول مشخصی وعده همکاری دادند، که البته هیچ وقت عملی نشد و در ادامه با توجه به سابقه و تخصص من در رشته کامپیوتر شاید پیشنهاد دادند که در سیستم دیگری که قرار بود راهاندازی شود بعنوان پیمانکار با آنها همکاری کنم، که برخلاف سایت «عافیت» غیرانتفاعی هم نبود و درآمد خوبی هم داشت. آنجا بود که من مطمئن شدم برای کمک به شفافیت و مسئولیتپذیری خدمات درمانی، پروژه ما باید یک سایت غیرانتفاعی و کاملا مردمی باشد، و اگر چه که ما از همکاری با هر مرکزی استقبال میکنیم، از وزارت بهداشت تا سازمان نظام پزشکی تا هر نهاد دیگری، سایت «عافیت» باید بصورت کاملا مستقل اداره شود.

عباس و احمد کیارستمی
شما با راهاندازی این سایت پیگیر چه هدف مشخصی هستید؟ ایده انتخاب پزشک برتر چه کمکی به هدف نهایی شما خواهد کرد؟
ما در سایت «عافیت» به دنبال شناسایی پزشکان متعهد و دلسوز هستیم، نه جایزه دادن به آنها. جدا از اینکه عافیت (یا هر سایت دیگری) قادر نیست جایزهای متناسب با خدمات یک پزشک مسئول ارائه کند، فرض من بر این است که پزشکان هم منتظر جایزهای از این قبیل برای کار خود نیستند.
سلامتی بیماران آنها بزرگترین جایزهای است که هر پزشک متعهدی میتواند بگیرد. ضمنا طبیعت این کار هم از جنس مسابقه نیست که بخواهیم بگوییم کدام پزشک از بقیه بهتر است. هدف ما این است که پزشکان و مراکز درمانیای که خدمات خوبی به بیماران ارائه میکنند شناسایی شوند، که البته در کنار آن مشکلات خدماتی سایر پزشکان و مراکز درمانی هم مطرح خواهد شد.
در شرایطی که در دنیای جدید ارتباطات تمام سرویسهای خدماتی و رفاهی و حتی کالاهای فرهنگی از سوی مخاطبان ارزیابی میشود و حتی امتیازات و نظرات مردم در تصمیمگیری دیگران هم تاثیرگذار است جای خالی چنین نظرخواهی در سیستم پزشکی احساس میشود. آیا سایت «عافیت» قرار است جای خالی چنین سیستمی را پر کند و یا این که در این سایت صرفا موارد تشویقی از نحوه خدمات درمانی لحاظ خواهد شد و اعتراضها و گلایهها به آن راهی ندارد؟
سایت «عافیت» دقیقا همین سیستمی است که شما ذکر کردید؛ محلی برای ارزشیابی خدمات ارائه شده توسط پزشکان و مراکز بهداشتی و درمانی و مرکزی برای ثبت و به اشتراکگذاری تجربههای مثبت و منفی مراجعین برای دریافت این خدمات.
مسلما مردم عادی از تکنیکهای پزشکی و روند اصولی درمان شناختی ندارند. برای ارزیابی پزشک برتر آیا این موارد هم در نظر گرفته شده و یا این که مولفهها بیشتر روی اخلاق پزشکی و گزینههایی همچون شفافیت در ارائه اطلاعات، مناسبات مالی، پیگیریهای لازم، حسن خلق و. متمرکز شده است؟
اتفاقا این مسأله بزرگترین چالش ما برای طراحی این سیستم بود. شاید همراهی که بیمارش را از دست داده همه مشکل را از چشم پزشک یا بیمارستان ببیند، در حالی که در واقعیت امکان نجات این بیمار وجود نداشته است و یا برعکس، پزشک به اشتباه آزمایشهایی با هزینه گزاف تجویز کرده، و بیمار از اینکه، بعنوان مثال، سرطان ندارد خوشحال و راضی است و شکایتی ندارد (این مورد متاسفانه بیشتر از آن اتفاق میافتد که فقط اشتباه باشد).
راهحل ما این بود که ارزیابی را محدود به سوالاتی بکنیم که نه تنها در حیطه دانش بیماران است، بلکه در منشور حقوق بیماران در ایران، مورخ ۱۰ آبان ۱۳۸۸ هم آمدهاند. این سوالات عبارتند از: نحوه رفتار با بیمار، توضیح کامل مشکل، نحوه پاسخدهی، توضیح کامل انتخابهای نحوه درمان، توضیح مخاطرات نحوه درمان، زمان انتظار، و بهداشت محیط.
شاید برایتان جالب باشد که در پرونده پدرم در بیش از یک مقطع، رعایت همین چند نکته ظاهرا ساده میتوانست نتیجه متفاوتی را حاصل کند و ممکن بود الان مخاطبین شما به جای گفتوگوی من درباره سایت «عافیت»، در حال خواندن اخبار فیلم بعدی پدرم بودند.

مجلس ختم عباس کیا رستمی
در این دو سال کار ویژهای برای جمع آوری آثار پدرتان داشتهاید؟ عباس کیارستمی در این خصوص توصیه و سفارشی داشته است؛ این که کتابها، جوایز، دستنوشتهها و در مجموع آثارش در جایی گردآوری شود؟
بله. شاید مهمترین کار این بود که با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تمامی فیلمهای تولید شده ایشان در این مرکز به خارج از ایران منتقل شد تا با همکاری شرکتهای MK۲ فرانسه و ژانوس فیلم (کرایتریان) امریکا با بهترین کیفیت ترمیم و بازسازی شوند.
بله. شاید مهمترین کار این بود که با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تمامی فیلمهای تولید شده ایشان در این مرکز به خارج از ایران منتقل شد تا با همکاری شرکتهای MK۲ فرانسه و ژانوس فیلم (کرایتریان) امریکا با بهترین کیفیت ترمیم و بازسازی شوند.
این فیلمها از سال ۲۰۱۹ در نقاط مختلف جهان نمایش داده خواهد شد و بعد هم بصورت مجموعه دیویدی و آنلاین در اختیار علاقمندان قرار خواهند گرفت.
کار مهم دیگری که انجام شد اتمام فیلم آخرعباس کیارستمی با عنوان «۲۴ فریم» بود که سال گذشته در سالن اصلی (کاخ) جشنواره کن رونمایی شد و بعد هم کرایتریان پخش آن را به عهده گرفت. من شخصا خیلی خوشحال بودم که قرار بود عید گذشته و همزمان با شروع پخش عمومی فیلم در نیویورک، ۲۴ فریم در تهران هم توسط مرکز هنر و تجربه به نمایش دربیاید، که متاسفانه ۲ یا ۳ فریم از ۲۴ فریم اجازه نمایش نگرفت و پخش ایران منتفی شد.
خوشبختانه با توجه به شبکههای زیرزمینی پخش فیلم در ایران، بعد از قابل دسترس شدن فیلم در خارج از کشور، حتما علاقمندان در ایران هم به آن دسترسی خواهند داشت. فقط متاسفم که زحمات شایان توجه آقای علی کمالی و خانم انسیه ملکی روی صدا و تصویر این فیلم آن طور که باید در ایران دیده و شنیده نخواهد شد. به غیر از این دو، بخشی از مجموعه عکس «به من نگاه کن» با همکاری موزه لوور فرانسه در بهار امسال در موزه ملی ایران به نمایش درآمد؛ و دیگر اینکه من بنیادی به نام بنیاد کیارستمی تاسیس کردهام و همه این کارها به همراه چند کار دیگر تحت نام بنیاد کیارستمی انجام شده و یا در حال انجام است.
فقدان عباس کیارستمی برای سینمای ایران غیرقابل جبران است. در این سالها دوستان او و علاقهمندان به سینمایش به بهانه بزرگداشتها و مراسمهای مختلف درباره کیارستمی و فقدانش بسیار سخن گفتهاند. با فقدان کیارستمی بزرگ و هنرمند بر زندگی فرزندانش چه حال و هوایی حاکم شده است؟
عباس کیارستمی برای من دو بخش دارد: یکی عباس پدرم و یکی عباس کیارستمی فیلمساز و هنرمند. تجربه بخش پدری حتما مانند بسیاری از فرزندانی است که پدرشان را از دست دادهاند، و موضوعی کاملا شخصی است. در مورد فقدان عباس کیارستمی هنرمند هم در این مدت همه سعیام بر این بوده که مسئولیتم را در قبال پدرم و در قبال علاقمندان پدرم در حد توان انجام دهم، از جواب دادن بیش از ششهزار پیام بعد از فوت ایشان، حتی در حد یک جمله یا یک کلمه، تا انجام کارهایی که ذکر کردم، تا حضور در حد مقدور در مراسمی که برای ایشان بود.
با توجه به کم شدن حجم این کارها، امیدوارم نگهداری تعادل انجام مسئولیتهای شخصی و زندگی خودم و مسئولیتهای کارهای پدر آسانتر از دو سال گذشته باشد و این کارها در آینده هم ادامه پیدا کند.
منبع: روزنامه ایران
۰