چگونه همسرمان را به خیانت سوق می‌دهیم؟
به تازگی نامزد کرده اید، کمی سردرگم هستید نمی دانید تا چه حدی شریک زندگی تان باید از فعالیت ها و درون تان مطلع باشد؟ آیا داشتن فضای خصوصی در ارتباط با همسر لازم است؟
کد خبر :
۳۶۳۰
بازدید :
۳۰۳۵
سعیده سلیمانی کارشناسی ارشد روانشناسی و مشاور خانواده در سایت تبیان نوشت: به تازگی نامزد کرده اید، کمی سردرگم هستید نمی دانید تا چه حدی شریک زندگی تان باید از فعالیت ها و درون تان مطلع باشد؟ آیا داشتن فضای خصوصی در ارتباط با همسر لازم است؟
مدتی است که روابط عاطفی مریم و نامزدش امیر سرد شده و ماجرا از وقتی شروع شد که امیر نسبت به استفادۀ مریم از وسایل ارتباطی جدید مثل ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی حساس و شکاک شده بود، او به این بهانه که در یک رابطۀ صادقانه و عاشقانه هیچ چیز مخفی بین زوج نباید وجود داشته باشد، اصرار دارد که کلمه‌های عبور مریم را داشته باشد و تلفن همراه او را چک کند. مریم بخاطر دیر جواب دادن تماس های امیر و گاهی رفتارهای معمولی اش توسط او مواخذه می شود، احساس می کند دیگر نمی تواند به این شیوه ادامه بدهد...
بسیاری از روانشناس ها اعتقاد دارند که زوج ها باید درباره ی انتظاراتشان از فضای خصوصی بطور مستقیم صحبت کنند. اینکه چقدر باید شفاف باشند؟ چه چیز بی وفایی محسوب می شود؟ و از نظر آنها خیانت چیست؟ ولی پیش از آن مهم است که مشخص شود، فرد چرا به این حد از شفافیت و فضای خصوصی نیاز دارد. این منصفانه نیست کسی بخاطر ضربه هایی که از رابطه قبلی اش خورده است، شریک جدیدش را در تنگنا بگذارد و دائم برای یافتن سرنخ هایی از بی وفایی او جستجو کند و تصورات منفی خود را از رابطه به او فرافکنی کند. زیرا برای ذهن بیمار یا آسیب دیده گاهی مسائل خنثی هم می توانند اشتباه تعبیر شوند و رابطه را رو به زوال ببرد.
فردی که بخاطر زمینه ذهنی قبلی اش شکاک است، مانند انسانهای کنترلگر رفتار می کند و رفتارش موجب می شود، دیگران از او فاصله بگیرند زیرا کسی تحمل اینکه دائم برای هر رفتاری مورد سوء ظن واقع شود و توضیح بدهد را ندارد.
وفاداری 5 دقیقه ای
مورد خیانت واقع شدن یکی از وحشتناکترین اتفاقاتی است که در یک رابطه ممکن است، اتفاق بیافتد و معمولا تا یک جایی آگاهانه نیست. با پیشرفت تکنولوژی آشنایی با جنس مخالف آسان تر شده و به همین میزان تهدید برای تخریب رابطه ها. مشکل عمده آنجاست که فرد در مرحله ی فکر بسیار متعالی است و در عمل وقتی دلش می خواهد کاری کند که وسوسه شده است از حیوانات کنترل کمتری بر خود دارد و شدیدا افت می کند.
در کل وقتی حلقه های اولیه ی خیانت در رابطه ی زناشویی یا دوستانه تشکیل می شود و رابطه آسیب پذیر می شود که فرد صمیمیتی را که باید به سمت شریکش جهت دهی کند به سمت دیگری می برد. این فرد شروع به پنهان کردن ارتباطات و رفتارهایش می کند که در ابتدا بنظر خودش خنثی است و معنای خاصی ندارد مثل وقتی که به یک همکار پیامک هایی ادبی و لطیف می فرستد و ظاهرا چیز شخصی ای در آن وجود ندارد اما خودش بخوبی می داند، چنانچه شریکش مطلع شود ناراحت خواهد شد.
در این شرایط فرد سعی می کند در دو دنیای متفاوت همزمان زندگی کند و تجربه نشان داده بزودی در هر دو به شدت خرابکاری می کند و دائم باید مراقب رفتارش باشد و نگران کاوش از طرف همسرش. در این مواقع بهتر است فرد قانون وفاداری 5 دقیقه ای را اجرا کند. یعنی درست زمانی که هیجان زده است و پاسخ پیامکی را می خواهد با پیامک جالب تر دیگری بدهد یا ایمیل بفرستد، تلاش کند فقط 5 دقیقه به شریکش وفادار باشد. در این 5 دقیقه به این فکر کند آیا وفاداریش اجازه می دهد این پیامک بازی را ادامه بدهد یا اصلا آنچه می خواهد بفرستد در حیطه ی وفاداری به رابطه اش توجیه شده است؟ اغلب اگر بتواند 5 دقیقه با این وسوسه مقابله کند کنترل بیشتری بر رفتارش می یابد.
وقتی اعتماد بین فردی از بین می رود و یا خدشه دار می شود و فضای خصوصی افراد مورد هجمه قرار می گیرد و احتمال وقوع خیانت که گاهی به زعم فرد یافتن کسی است که به حرفهایش گوش بدهد وباورش کند را بیشتر می کند
چگونه همسرمان را به خیانت سوق می‌دهیم
اما پیش از اینکه بی وفایی رخ بدهد، با شریکمان مانند متهم رفتار کنیم تا از بی وفایی احتمالی اش جلوگیری کنیم، تصور غلطی است که در بسیاری موارد طرف مقابل را به ارتکاب آن چه از آن منع می شده ترغیب می کند. وقتی اعتماد بین فردی از بین می رود و یا خدشه دار می شود و فضای خصوصی افراد مورد هجمه قرار می گیرد و احتمال وقوع خیانت که گاهی یافتن کسی است که به حرفهایش گوش بدهد وباورش کند را بیشتر می کند. عموما افراد از ابتدا تصمیم به خیانت ندارند ولی در طول رابطه ی بین فردیشان کج فهمی های دوطرفه و عدم تلاش برای شفافیت آن و سپس افت باور پذیری به یکدیگر لذت بخش بودن حمایت گر بودن و بسنده بودن رابطه را برای افراد از بین می برد و فرد خارج از این رابطه به دنبال مرهمی موقتی می گردد و اکثرا در ابتدا فقط یک هم صحبت می خواهد که گاهی شیطنتی کرده باشد اما سرانجام منجر به خیانت می شود.
آیا چک کردن از بی وفایی پیشگیری می‌کند؟
هیچکدام از ما انسانهای کاملی نیستیم و زمینه هایی در ذهنمان داریم که در یک رابطه دونفره می تواند مخرب باشد، اگر نسبت به این زمینه های مخرب خلق خود آگاهی داشته باشیم و زوج خود را از آنها مطلع کنیم بسیاری از خطاهایی که رابطه ی عاشقانه مان با شریک زندگی مان را رو به انهدام می برد را از خود دور می کنیم. تا وقتی که شریکمان بی وفایی نکرده، نباید با او رفتارهای یک فرد خاطی را داشته باشیم. چک کردن دائمی گوشی همسر و توضیح خواستن های همیشگی درباره ارتباطات وی و سرک کشیدن در ایمیل و فیسبوک و... بی دلیل است. اینکه گاهی با اجازه ی همسرمان از گوشی اش استفاده کنیم، شفافیت بین فردی ما را نشان می دهد ولی در خفا زیر و رو کردن گوشی فقط نشان از تردیدهای بیمارگونه ما دارد.
دفتر خاطرات، رازهای دوستان، حوادث دراماتیک خانوادگی و خیلی چیزهای شخصی دیگر جزء فضای خصوصی است
دفتر خاطرات، رازهای دوستان، حوادث دراماتیک خانوادگی و خیلی چیزهای شخصی دیگر جزء فضای خصوصی است. برخی آمارها نشان میدهد 35 درصد زوج ها به این سرک کشیدن اعتراف کرده اند که فقط 25 درصد زوجشان فهمیده که چنین می کنند و جالب اینکه فقط 9 درصد آنها نشانه هایی دال بر بی وفایی شریکشان یافته اند. و این سرک کشیدن در فضای خصوصی زوج در افراد زیر35سال بیشتر است بنظر می رسد برای مردان و زنان بالای 35 سال فضای خصوصی مفهوم بیشتری دارد و آن را بیشتر از جوانتر ها محترم می شمارند.
شفافیت تا چه حد؟
اینکه فضای خصوصی دقیقا چه چیزی را در بر می گیرد بستگی تام و تمام به خود زوج ها دارد اما متاسفانه این مطلب مورد بحث و گفتگو قرار نمی گیرد تا زمانیکه یکی از طرفین یا با رفتار کنترلگرش یا با گذر کردن از مرزهای فضای خصوصی طرف مقابل به او آسیب می زند. در واقع بهترین ازدواج ها آنهاییست که در آن هر دو نفر نسبت به موقعیت های مشترکشان با هم شفاف هستند. هر چه افراد بیشتر درباره هم بدانند و درباره ی مرزهای آسیب پذیریشان با هم شفاف تر صحبت کنند، نیازهای احساسی یکدیگر را بیشتر می شناسند و از ارتکاب خطاهای منهدم کننده رابطه ی عاطفی شان دور تر می شوند. در این شرایط در تصمیم گیری های مشترک می فهمند که چگونه باید مراعات زمینه های آسیب پذیر یکدیگر را بکنند و کمتر رفتار خودخواهانه بروز می دهند این وضعیت جذابیت فرد و رابطه را بالا می برد و در عین حال احترام قلبی بین آنها را تضمین می کند.
مدتی است که روابط عاطفی مریم و نامزدش امیر سرد شده و ماجرا از وقتی شروع شد که امیر نسبت به استفادۀ مریم از وسایل ارتباطی جدید مثل ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی حساس و شکاک شده بود، او به این بهانه که در یک رابطۀ صادقانه و عاشقانه هیچ چیز مخفی بین زوج نباید وجود داشته باشد، اصرار دارد که کلمه‌های عبور مریم را داشته باشد و تلفن همراه او را چک کند. مریم بخاطر دیر جواب دادن تماس های امیر و گاهی رفتارهای معمولی اش توسط او مواخذه می شود، احساس می کند دیگر نمی تواند به این شیوه ادامه بدهد...
بسیاری از روانشناس ها اعتقاد دارند که زوج ها باید درباره ی انتظاراتشان از فضای خصوصی بطور مستقیم صحبت کنند. اینکه چقدر باید شفاف باشند؟ چه چیز بی وفایی محسوب می شود؟ و از نظر آنها خیانت چیست؟ ولی پیش از آن مهم است که مشخص شود، فرد چرا به این حد از شفافیت و فضای خصوصی نیاز دارد. این منصفانه نیست کسی بخاطر ضربه هایی که از رابطه قبلی اش خورده است، شریک جدیدش را در تنگنا بگذارد و دائم برای یافتن سرنخ هایی از بی وفایی او جستجو کند و تصورات منفی خود را از رابطه به او فرافکنی کند. زیرا برای ذهن بیمار یا آسیب دیده گاهی مسائل خنثی هم می توانند اشتباه تعبیر شوند و رابطه را رو به زوال ببرد.
فردی که بخاطر زمینه ذهنی قبلی اش شکاک است، مانند انسانهای کنترلگر رفتار می کند و رفتارش موجب می شود، دیگران از او فاصله بگیرند زیرا کسی تحمل اینکه دائم برای هر رفتاری مورد سوء ظن واقع شود و توضیح بدهد را ندارد.
وفاداری 5 دقیقه ای
مورد خیانت واقع شدن یکی از وحشتناکترین اتفاقاتی است که در یک رابطه ممکن است، اتفاق بیافتد و معمولا تا یک جایی آگاهانه نیست. با پیشرفت تکنولوژی آشنایی با جنس مخالف آسان تر شده و به همین میزان تهدید برای تخریب رابطه ها. مشکل عمده آنجاست که فرد در مرحله ی فکر بسیار متعالی است و در عمل وقتی دلش می خواهد کاری کند که وسوسه شده است از حیوانات کنترل کمتری بر خود دارد و شدیدا افت می کند.
در کل وقتی حلقه های اولیه ی خیانت در رابطه ی زناشویی یا دوستانه تشکیل می شود و رابطه آسیب پذیر می شود که فرد صمیمیتی را که باید به سمت شریکش جهت دهی کند به سمت دیگری می برد. این فرد شروع به پنهان کردن ارتباطات و رفتارهایش می کند که در ابتدا بنظر خودش خنثی است و معنای خاصی ندارد مثل وقتی که به یک همکار پیامک هایی ادبی و لطیف می فرستد و ظاهرا چیز شخصی ای در آن وجود ندارد اما خودش بخوبی می داند، چنانچه شریکش مطلع شود ناراحت خواهد شد.
در این شرایط فرد سعی می کند در دو دنیای متفاوت همزمان زندگی کند و تجربه نشان داده بزودی در هر دو به شدت خرابکاری می کند و دائم باید مراقب رفتارش باشد و نگران کاوش از طرف همسرش. در این مواقع بهتر است فرد قانون وفاداری 5 دقیقه ای را اجرا کند. یعنی درست زمانی که هیجان زده است و پاسخ پیامکی را می خواهد با پیامک جالب تر دیگری بدهد یا ایمیل بفرستد، تلاش کند فقط 5 دقیقه به شریکش وفادار باشد. در این 5 دقیقه به این فکر کند آیا وفاداریش اجازه می دهد این پیامک بازی را ادامه بدهد یا اصلا آنچه می خواهد بفرستد در حیطه ی وفاداری به رابطه اش توجیه شده است؟ اغلب اگر بتواند 5 دقیقه با این وسوسه مقابله کند کنترل بیشتری بر رفتارش می یابد.
وقتی اعتماد بین فردی از بین می رود و یا خدشه دار می شود و فضای خصوصی افراد مورد هجمه قرار می گیرد و احتمال وقوع خیانت که گاهی به زعم فرد یافتن کسی است که به حرفهایش گوش بدهد وباورش کند را بیشتر می کند
چگونه همسرمان را به خیانت سوق می‌دهیم
اما پیش از اینکه بی وفایی رخ بدهد، با شریکمان مانند متهم رفتار کنیم تا از بی وفایی احتمالی اش جلوگیری کنیم، تصور غلطی است که در بسیاری موارد طرف مقابل را به ارتکاب آن چه از آن منع می شده ترغیب می کند. وقتی اعتماد بین فردی از بین می رود و یا خدشه دار می شود و فضای خصوصی افراد مورد هجمه قرار می گیرد و احتمال وقوع خیانت که گاهی یافتن کسی است که به حرفهایش گوش بدهد وباورش کند را بیشتر می کند. عموما افراد از ابتدا تصمیم به خیانت ندارند ولی در طول رابطه ی بین فردیشان کج فهمی های دوطرفه و عدم تلاش برای شفافیت آن و سپس افت باور پذیری به یکدیگر لذت بخش بودن حمایت گر بودن و بسنده بودن رابطه را برای افراد از بین می برد و فرد خارج از این رابطه به دنبال مرهمی موقتی می گردد و اکثرا در ابتدا فقط یک هم صحبت می خواهد که گاهی شیطنتی کرده باشد اما سرانجام منجر به خیانت می شود.
آیا چک کردن از بی وفایی پیشگیری می‌کند؟
هیچکدام از ما انسانهای کاملی نیستیم و زمینه هایی در ذهنمان داریم که در یک رابطه دونفره می تواند مخرب باشد، اگر نسبت به این زمینه های مخرب خلق خود آگاهی داشته باشیم و زوج خود را از آنها مطلع کنیم بسیاری از خطاهایی که رابطه ی عاشقانه مان با شریک زندگی مان را رو به انهدام می برد را از خود دور می کنیم. تا وقتی که شریکمان بی وفایی نکرده، نباید با او رفتارهای یک فرد خاطی را داشته باشیم. چک کردن دائمی گوشی همسر و توضیح خواستن های همیشگی درباره ارتباطات وی و سرک کشیدن در ایمیل و فیسبوک و... بی دلیل است. اینکه گاهی با اجازه ی همسرمان از گوشی اش استفاده کنیم، شفافیت بین فردی ما را نشان می دهد ولی در خفا زیر و رو کردن گوشی فقط نشان از تردیدهای بیمارگونه ما دارد.
دفتر خاطرات، رازهای دوستان، حوادث دراماتیک خانوادگی و خیلی چیزهای شخصی دیگر جزء فضای خصوصی است
دفتر خاطرات، رازهای دوستان، حوادث دراماتیک خانوادگی و خیلی چیزهای شخصی دیگر جزء فضای خصوصی است. برخی آمارها نشان میدهد 35 درصد زوج ها به این سرک کشیدن اعتراف کرده اند که فقط 25 درصد زوجشان فهمیده که چنین می کنند و جالب اینکه فقط 9 درصد آنها نشانه هایی دال بر بی وفایی شریکشان یافته اند. و این سرک کشیدن در فضای خصوصی زوج در افراد زیر35سال بیشتر است بنظر می رسد برای مردان و زنان بالای 35 سال فضای خصوصی مفهوم بیشتری دارد و آن را بیشتر از جوانتر ها محترم می شمارند.
شفافیت تا چه حد؟
اینکه فضای خصوصی دقیقا چه چیزی را در بر می گیرد بستگی تام و تمام به خود زوج ها دارد اما متاسفانه این مطلب مورد بحث و گفتگو قرار نمی گیرد تا زمانیکه یکی از طرفین یا با رفتار کنترلگرش یا با گذر کردن از مرزهای فضای خصوصی طرف مقابل به او آسیب می زند. در واقع بهترین ازدواج ها آنهاییست که در آن هر دو نفر نسبت به موقعیت های مشترکشان با هم شفاف هستند. هر چه افراد بیشتر درباره هم بدانند و درباره ی مرزهای آسیب پذیریشان با هم شفاف تر صحبت کنند، نیازهای احساسی یکدیگر را بیشتر می شناسند و از ارتکاب خطاهای منهدم کننده رابطه ی عاطفی شان دور تر می شوند. در این شرایط در تصمیم گیری های مشترک می فهمند که چگونه باید مراعات زمینه های آسیب پذیر یکدیگر را بکنند و کمتر رفتار خودخواهانه بروز می دهند این وضعیت جذابیت فرد و رابطه را بالا می برد و در عین حال احترام قلبی بین آنها را تضمین می کند.
۰
