سقراط‌شناسی در شش گزاره

سقراط‌شناسی در شش گزاره

در این مطلب می خواهیم شما را با شش گزاره از اندیشه‌های سقراط آشنا کنم.

کد خبر : ۱۶۵۳۶۰
بازدید : ۵۷

کریم کرمی، دکترای فلسفه نوشت: ماجرای نوشتن این جستار از خوانش مقاله سقراط در تاریخ فلسفه راتلج شروع شد. وقتی این بخش را خواندم دیدم نویسنده بسیار پیچیده اندیشه‌های سقراط را توضیح داده است و برای همین برای فهم شایسته آرای سقراط، تصمیم گرفتم آموزه‌های او را در شش گزاره صورت‌بندی کنم.

1-مسائل مرتبط با انسان، مهم‌تر از مسئله یافتن بنیان جهان است

این گزاره واکنشی است که سقراط نسبت به تلاش فکری فیلسوفان طبیعی داشت. پیش سقراطی‌ها در سنت ایونیایی تلاش می‌کردند تا ماده سازنده جهان (آرخه ) را بیابند و پیشنهادهای مختلفی چون آب ، هوا ، ماده نامتعین و … را به‌عنوان کاندید آرخه معرفی کردند.

سقراط معتقد بود مسائلی که ناظر به انسان است اهمیت بیشتری از پرسش چیستی آرخه دارد و برای همین در یک چرخش موضوعی، فلسفه خود را به‌جای تبیین طبیعی جهان، معطوف به انسان کرد.

مثال: یافتن پاسخ سؤال چگونه می‌توان مهربان بود ؟ از مسئله اینکه ماده سازنده جهان چیست ؟ پراهمیت‌تر است.

۲. ما نسبت به مسائل انسانی ناآگاه هستیم و باید تلاش کنیم تا در این حوزه تخصص پیدا کنیم.

گزاره دوم ناظر به رویکرد سقراط نسبت به جریان سوفیستی است. سقراط می‌دید که سوفیست ها با دریافت پول شیوه‌های بلاغت ، مباحثه را به افراد یاد می‌دانند و آن‌ها را در غلبه در دادگاه و دعاوی حقوقی یاری می‌دانند.

همچنین در یونان افراد مختلفی بودند که دیگران را در هنر جنگ ، مجسمه‌سازی ، معماری و … آموزش می‌دانند.

سقراط می‌دید که در یونان برای حوزه‌های مختلف متخصص وجود دارد و همه به دنبال آموزش و یادگیری هستند اما برای مسائل انسانی و پرسش مهم چگونه زیستن متخصصی نیست. او پی برده بود که یونانی‌ها در مورد مسائل انسانی بسیار ناآگاه هستند.

مثال : ما رانندگی، خانه‌سازی، خیاطی را بلدیم، اما بلد نیستیم که چگونه مهربان باشیم. ( چگونه فضیلت مهربانی را داشته باشیم؟)

۳. برای کسب تخصص در مسائل انسانی باید از ماهیت آن امر آگاه باشیم.

از منظر سقراط برای کسب یک فضیلت باید با چیستی آن آشنا شویم. ازآنجاکه هر انسانی برحسب ویژگی‌های فطری خود به دنبال کسب فضائل است، اگر از چیستی یک فضیلت آگاه باشد، دست به عمل می‌زند و آن فضیلت را در خود ایجاد می‌کند.

از نگاه او معرفت ما تنها عامل کسب فضیلت است و در این رابطه اراده نقشی ندارد زیرا اراده انسانی همیشه به دنبال کسب فضائل است.

مثال: برای اینکه فرد مهربانی باشیم باید بدانیم که مهربانی چیست (معرفت = کسب فضیلت)

۴. برای آگاهی از ماهیت یک امر باید تعریفی کلی از آن داشته باشیم.

از منظر سقراط برای آگاهی به چیستی یک امر باید از ویژگی‌های ذاتی آن شناخت داشته باشیم. همه ویژگی‌هایی که در کنار هم یک مفهوم کلی را تعین می‌بخشند.

سقراط معتقد بود ما چنین آگاهی از مفاهیم نداریم برای همین راه‌کار مشخصی را پیشنهاد داد.

مثال: برای اینکه بدانیم مهربانی چیست باید تعریفی از مفهوم مهربانی داشته باشیم.

۵. ما دسترسی به تعریف کلی نداریم پس باید از مصادیق جزئی استقرا کنیم.

راه‌کار سقراط بررسی مصادیق جزئی مفاهیم بود و با کمک استقرا، ویژگی‌های مشترک این مصادیق را پیدا کنیم. از این طریق می‌توان به ویژگی‌های مشترک در بین مصادیق یک مفهوم پی برد.

مثال: چون تعریف کلی از مهربانی نداریم با رجوع به افراد مهربان و استقرا از ویژگی‌های مشترک آن‌ها می‌توان به چیستی مهربانی پی برد.

با کسب تخصص در مسائل انسانی زندگی سعادتمندانه در انتظار ما است .

حال که ویژگی‌های مشترک مصادیق یک فضیلت را یافته‌ایم و همچنین معرفت همان کسب فضیلت است، با آگاهی، فضیلت در ما شکل می‌گیرد و متعاقب آن به سعادت در زندگی دست پیدا می‌کنیم.

مثال: ما همیشه در راستای خیر خودمان عمل می‌کنیم ، حال که می‌دانیم مهربانی چیست، دست به عمل می‌زنیم و فرد مهربانی می‌شویم و این‌چنین با کسب فضائل به زندگی سعادتمندانه (نیکی) می‌رسیم.

منبع: انصاف نیوز

۱
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید