نیچه و فلسفۀ دوستی؛ «شاید روزی بیگانه شویم اما . . .»

در این نوشتار، مفهوم «دوستیهای ستارهای» از دیدگاه نیچه بررسی میشود. او در کتاب «حکمت شادان» (۱۸۸۲) توضیح میدهد که دور شدن از دوستان گذشته امری طبیعی و بدون شرم است.
فرادید| مدتزمانی که از عمر دوستی میگذرد گواه استواری و تعهد هر دو نفر به هم است. برخی دوستیها ممکن است زمانی اندکی دوام بیاورند و با ورود هر یک از طرفین به مراحل متفاوتی از زندگی، به پایان برسند. در حالی که اگر شرایط متفاوت بود، شاید چنین دوستیهایی رشد میکرد و به روابط دیرپا و ارزندهای میانجامید که ارسطو آنها را «دوستیهای مبتنی بر فضیلت» توصیف کرده است.
به گزارش فرادید، اما در بیشتر موارد، یکی از دو نفر نقل مکان میکند یا وقتش را صرف شریک زندگی یا خانواده جدید میکند یا کار جدیدی را آغاز میکند که اولویتهایش را تغییر میدهد. دوستی ممکن است به دلیل شرایطی خارج از کنترل هر یک از طرفین به تدریج کمرنگ شود. پس از گذشت چندین سال، ممکن است دو نفر یکدیگر را اتفاقی ببینند و به خودشان بیایند که آنقدر از هم دور شدهاند که اگر خاطرات مشترک قدیم نبود، امروز هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.
فیلسوف آلمانی فریدریش نیچه در کتاب «حکمت شادان» (۱۸۸۲) چنین دوستیهایی را «دوستیهای ستارهای» توصیف کرده است. دوستیها همچون دو کشتی که در یک بندر و زیر آفتابی مشترک کنار هم پهلو گرفتهاند در روشنایی مشترک آغاز میشود، اما پس از ترک بندر، قرار گرفتن در معرض دریاها و آفتابهای متفاوت، آنها را دستخوش تغییر میکند.
آنطور که نیچه میگوید، ما در رویارویی با چالشهای گوناگون و جستجوی مسیرهای شخصی، از یکدیگر بیگانه میشویم، اما این چیزی نیست که بهخاطرش شرمنده باشیم، چون یاد دوستی و خاطرات گذشته میتواند مقدس باقی بماند. اگرچه امروز هر یک از ما بر اساس ارزشهای متفاوتی زندگی میکنیم، شاید هنوز در هماهنگی با الگویی بزرگتر باشیم، چیزی که هیچکدام بهروشنی نمیبینیم.
حتی اگر امروز میان ما فاصله افتاده باشد، حتی اگر حس رقابت یا کدورت در دوستی ما رخنه کرده باشد، پتانسیلی که در دوستی گذشته ما وجود داشته هنوز قدرت پیوند دادن ما را دارد. شاید گونهای از دوستی آرام و پنهان همچنان بتواند باقی بماند: یاد یا حضور دیگری، درهای خاطرات را میگشاید، ما را به زنده کردن روزهای درخشان گذشته امیدوار میکند و اندیشههای شیرین و تلخی را در دلمان بیدار میکند از اینکه زندگیمان چگونه میتوانست به شکل دیگری رقم بخورد.
اگر مفهوم «دوستی ستارهای» نیچه برایتان آشنا و دلنشین است، خواندن کامل این بخش از اثر «حکمت شادان» او تجربهای جذاب خواهد بود:
«ما روزگاری دوست بودیم و اکنون بیگانه شدهایم. اما این دور از انتظار نبود. پس نباید آن را پنهان کنیم یا از آن شرمنده باشیم. ما دو کشتی هستیم که هر یک هدف و مسیر خاص خودش را دارد، شاید مسیرهایمان تلاقی کند و به همین مناسبت جشن بگیریم، چنانکه همین کار را کردیم. چنان آرام در یک بندر و زیر آفتابی مشترک آرمیدیم که گویی به مقصد رسیدهایم و مقصدی مشترک داشتیم. اما در واقعیت، نیروی عظیم وظایف ما را به دریاها و مناطق آفتابی متفاوت میراند و شاید هرگز یکدیگر را نبینیم، شاید هم دوباره ملاقات کنیم، اما نتوانیم یکدیگر را بیاد آوریم: قرار گرفتن ما در معرض دریاها و آفتابهای متفاوت، ما را دگرگون خواهد کرد! اینکه روزی بیگانه شویم، قانونی ورای قدرت ماست و درست به همین دلیل، باید برای هم احترام بیشتری قائل شویم و یاد خاطرات پیشین باید مقدستر شود! شاید یک مدار ستارهای عظیم اما نادیدنی وجود داشته باشد که راهها و هدفهای بسیار متفاوت ما، به سان اجزایی کوچک، بخشی از آن مسیر باشند. پس بیایید اینگونه بیندیشیم! چون عمر ما بهقدری کوتاه و دید ما بهقدری محدود است که شاید نتوانیم به چیزی فراتر از دوستی و این امکان والا بیندیشیم. پس بیایید به دوستی ستارهایمان ایمان داشته باشیم، حتی اگر ناچار شویم در زمین دشمن یکدیگر باشیم.»
مترجم: زهرا ذوالقدر