آیا تمایلات جنسی غیراخلاقی اند؟

آیا تمایلات جنسی غیراخلاقی اند؟

اینجا یک مشکل وجود دارد. عقلانیت چیزی است که مردم را به خودی خود ارزشمند می کند و از نظر کانت این ویژگی آنها را مستحق احترام اخلاقی می سازد. تقلیل به شیء در رابطه جنسی عقلانیت را از فرد می گیرد، چرا که باعث می شود ما، وجه عقلانیت دیگران و دیگران وجه عقلانیت ما را نادیده بگیرند. قدرت این رابطه به اندازه ای است که عقلانیت ما را در خدمت خود می گیرد: عقلانیت ما وسیله ای برای دستیابی به اهداف این رابطه می شود. این قدرت در تاریخ باعث سقوط پادشاهان و رهبران زیادی شده؛ روابط زیادی را از بین برده، زمینه ساز دروغ های بیشتر برای پوشاندن یک دروغ بوده است. ما برای رسیدن به این لذت، دیگران را فریب می دهیم، از خود شخصیت دیگری را به نمایش می گذاریم و این کار را نه تنها در قبال دیگران بلکه حتی در حق خودمان هم می کنیم. ما برای رسیدن به این لذت عقلانیت دیگران را نادیده می گیریم و برای این کار انسانیت آنها را زیر پا می گذاریم. در این مواقع آنچه اهمیت پیدا می کند نه علاقه به افراد بلکه تنها بدن آنهاست.

کد خبر : ۴۱۸۷۲
بازدید : ۵۵۵۳۴
آیا تمایلات جنسی غیراخلاقی اند؟
فرادید | Raja Halwani ؛ ایمانوئل کانت، فیلسوف قرن هجدهمی، معتقد است که نوع بشر به بدی تمایل دارد. منظور او افرادی نیستند که با خوشحالی دست هایشان را به هم می مالند و دستور شکنجه یک اسیر جنگی را می دهند. منظور کانت تمایل اساسی انسان به تسلیم شدن در برابر کاری است که می خواهد انجام بدهد، به جای کاری که باید انجام بدهد. تسلیم شدن در برابر تمایلات به جای تسلیم شدن در برابر تعهدات و وظایف. از نظر کانت اخلاق نیرویی است که شکاف میان این دو را از بین می برد و ما را از خودخواهیِ بیشتر حفظ می کند.
به گزارش فرادید به نقل از ایان؛ هنگامی که تمایلات مورد تردید قرار می گیرند، تمایلات جنسی هم از این میان مستثنی نیستند. کانت به طور تلویحی قدرت غیرعادی انگیزه های جنسی و ظرفیت آنها برای انحراف ما از مسیر درست را مورد تایید قرار داده است. او معتقد است که تمایلات جنسی به ویژه از نقطه نظر اخلاقی محکوم هستند، زیرا تمرکز شهوت بر بدن افراد است نه بر عاملیت اخلاقی شان، زیرا ما افرادیی را که به آنها تمایل جنسی داریم در حد یک شیء صرف تقلیل می دهیم. در انجام چنین کاری ما آنها را ابزاری برای رسیدن به ارضاء شخصی مان در نظر می گیریم.
رفتار با مردم به مثابه یک شیء می تواند معانی مختلفی داشته باشد. این نحوه رفتار می تواند به معنی کتک زدن، حمله شدید و یا هتک حرمت آنها باشد. اما راه های دیگری برای تقلیل انسان ها به شیء وجود دارد که خشونت کمتری دارند. ممکن است با فردی تنها به عنوان وسیله ای برای لذت جنسی مان رفتار کنیم یا اگر بخواهیم از اصطلاحات قدیمی تر استفاده کنیم، برای ارضاء شهوت مان. این واقعیت که شخص مقابل ما، از این رابطه راضی است، تاثیری در این مسئله ندارد؛ ممکن است دو نفر با هم توافق کنند که از یکدیگر صرفا برای مقاصد جنسی استفاده کنند.
اما آیا مگر این طور نیست که ما همیشه از یکدیگر استفاده می کنیم؟ بسیاری از ما به شغلی مثل نظافت چی، باغبان، معلم و یا خواننده مشغول هستیم. آیا بهره برداری از خدمات، شخص ارائه دهنده خدمت را به یک شیء تقلیل می دهد و یا آیا خدمتکار، دریافت کننده خدمت را با گرفتن پول از او، به یک شیء تَنَزُّل می دهد؟ به نظر نمی رسد که این روابط به اندازه روابط جنسی باعث به وجود آمدن معضلات اخلاقی بشوند. چرا که از یک طرف این روابط مستلزم تقلیل انسان به شیء نیستند و از طرف دیگر تا حدودی تقلیل انسان به شیء در مورد این روابط به کار برده نمی شود.
کانت معتقد بود که در گذشته طرح این موضوع به طور واقعی مسئله ساز نبوده است. او میان «استفاده صرف» (که اساس تقلیل چیزی به شیء است ) و «بیش از استفاده صرف» تمایز قائل بود. ممکن است ما شخصی را برای انجام کاری استخدام کنیم و پرداخت حقوق به او را تقبل کنیم، اما از او به مثابه یک ابزار صرف استفاده نمی کنیم و علیرغم بکارگیری او به انسانیت او اذعان داریم.
اما تمایلات جنسی فرق دارند. بر اساس نظر کانت، وقتی که ما کسی را برای خواندن آواز استخدام می کنیم، تمایل ما معطوف به استعداد او است یعنی به فعالیتی که با صدایش انجام می دهد. اما وقتی که به کسی تمایل جنسی داریم، تمایل ما معطوف به بدن اوست نه به خدمتی که ارائه می دهد یا به استعدادی که دارد و یا به ظرفیت های فکری او، هر چند هر کدام از این ویژگی ها می تواند در افزایش میل ما به کسی که تمایل به رابطه جنسی با او داریم دخیل باشد. بنابراین وقتی تمایل ما معطوف به بدن یک شخص است، اغلب در طول رابطه جنسی بر قسمت های خصوصی بدن او تمرکز می کنیم.
اما ممکن است کسی اعتراض کند که: «ما به این خاطر با کسی رابطه جنسی برقرار می کنیم که با او رابطه عاشقانه داریم و به این خاطر هم از او می خواهیم که احساس لذت کنند.» البته همه ما همین کار را می کنیم. اما اگر یک بار از ابتدا نمی خواستیم که چنین رابطه ای داشته باشیم اما بعد دست به این رابطه زدیم، آنوقت نمی توانیم این رابطه را فراتر از تمایلات جنسی بدانیم. و اگر این رابطه فراتر از تمایلات جنسی برقرار نشده باشد، آنوقت مسئله تقلیل فرد به شیء مطرح می شود. ما می توانیم از داشتن رابطه جنسی با شخص دیگر لذت ببرید. اما می توانیم فرد مقابل مان را به عنوان یک ابزار پیچیده در نظر بگیریم: برای اینکه بیشترین لذت را از آن ببریم، باید از آن به خوبی نگهداری کنیم. تنها به این خاطر که باید ماشین مان را روغن کاری کنیم و از آن به خوبی مراقبت کنیم تا بهتر کار کند، به این معنی نیست که ماشین چیزی کمتر از یک ابزار است.
رابطه جنسی نه تنها شریک جنسی مان را در حد یک شیء تنزل می دهد بلکه این رابطه ما را هم به حد یک شیء تقلیل می دهد. وقتی غرق در تمایلات جنسی هستیم، به دیگران اجازه می دهیم که ما را هم در حد بدن مان تنزل بدهند، و از ما به عنوان یک ابزار استفاده کنند. کانت این روند خود-تقلیلی را به عنوان یک مسئله اخلاقی، به همان اندازه (اگر نگوییم بیشتر) جدی می بیند که تقلیل دیگران به شیء. من موظف هستم که دیگران را خوشبخت تر کنم، اما در قبال خودم هم وظیفه دارم که خودم را به لحاظ اخلاقی کامل کنم. بر اساس نظر کانت اگر اجازه بدهم که دیگران مرا در حد یک شیء تقلیل بدهند بر خلاف این رویکرد عمل کرده ام.
اما واقعا مسئله اصلی چیست؟ ممکن است برخی بگویند که: «بله، ما در رابطه جنسی همدیگر را در حد یک شیء تنزل می دهیم و به خودمان اجازه می دهیم که دیگران هم با ما همین کار را بکنند. چیزهایی بدتری تا حالا اتفاق افتاده است و در آینده هم اتفاق خواهد افتاد. در مقایسه با چیزهای بد دیگر، حداقل رابطه جنسی (اگر همه چیز خوب پیش برود) لذت بخش است و هر چیزی که در یک رابطه جنسی نادرست باشد لزوما بد نیست.»، اما آیا مطمئنیم که همین طور است؟
اینجا یک مشکل وجود دارد. عقلانیت چیزی است که مردم را به خودی خود ارزشمند می کند و از نظر کانت این ویژگی آنها را مستحق احترام اخلاقی می سازد. تقلیل به شیء در رابطه جنسی عقلانیت را از فرد می گیرد، چرا که باعث می شود ما، وجه عقلانیت دیگران و دیگران وجه عقلانیت ما را نادیده بگیرند. قدرت این رابطه به اندازه ای است که عقلانیت ما را در خدمت خود می گیرد: عقلانیت ما وسیله ای برای دستیابی به اهداف این رابطه می شود. این قدرت در تاریخ باعث سقوط پادشاهان و رهبران زیادی شده؛ روابط زیادی را از بین برده، زمینه ساز دروغ های بیشتر برای پوشاندن یک دروغ بوده است. ما برای رسیدن به این لذت، دیگران را فریب می دهیم، از خود شخصیت دیگری را به نمایش می گذاریم و این کار را نه تنها در قبال دیگران بلکه حتی در حق خودمان هم می کنیم. ما برای رسیدن به این لذت عقلانیت دیگران را نادیده می گیریم و برای این کار انسانیت آنها را زیر پا می گذاریم. در این مواقع آنچه اهمیت پیدا می کند نه علاقه به افراد بلکه تنها بدن آنهاست.
آیا می توان بدون تقلیل فرد به یک شیء رابطه جنسی برقرار کرد؟ البته. فاحشه ها همیشه این طور رابطه برقرار می کنند. زوج هایی که زمان زیادی از ازدواجشان گذشته هم همین طور هستند. با افرادی رابطه برقرار می کنند که تمایلی به برقراری رابطه ندارند. و وقتی تمایلی وجود ندارد در نتیجه تقلیلی هم در کار نیست. حتی عشق هم نمی تواند این مشکل را حل کند. وقتی که تمایل در بالاترین حد خود است، وقتی که غرق رابطه جنسی هستید، معشوق مان تبدیل به یک تکه گوشت می شود. (اگرچه عشق باعث می شود که گاه گاهی یکدیگر را نوازش کنیم، که خوب است) من با کانت موافقم که تمایل جنسی و تقلیل انسان به شیء از هم جداناپذیر هستند، و این تمایل نیرویی است که باید آن را در محاسبات اخلاقی مان به حساب آوریم. اما رابطه جنسی مثل همه دسرهای خوب است: خوشمزه است اما هزینه اش هم زیاد است.


۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    دقیقا فمنیست ها هم همین نظر دارن و بچه دارشدن زن را استثمار او میدونن
    باید دید هدف نهایی از این مقاله چیست؟
    ترویج ازدواج یا تضعیف ازدواج و تشکیل خانواده؟

    • ناشناس ارسالی در

      اصلا زنی که مادر نشه کلا برای چی پا به این دنیا پا گذاشته؟!؟واقعا که آموزه های فمنیستی خیلی خیلی با عقل و منطق در تضاده
      فرادید!سانسور نکن و بچاپ لطفا

    • ناشناس ارسالی در

      مردها چرا پا به این دنیا گذاشتند؟! که خشونت و جنگ ایجاد کنند؟!

    • ناشناس ارسالی در

      کلا آدمهای بی سواد و کم عقل بیشتر از همه هم از عقل و منطق می گویند!! بعید می دانم اصلا این نوشته را درک کرده باشید که حالا بخواهید ایراد بگیرید!

    • ناشناس ارسالی در

      این یه مثاله برای نقض این مقاله هستش.مرد عاشقی که به دلیل مسافرت مدت 30 شبانه روز زنشو ندیده و وقتی برمیگرده خونه با وجود نیاز شدید جنسی به دلیل اینکه زنش عادت ماهانه هستش تحمل می کنه دقیقا نشون میده که اخلاق و عقل حتی می تونه شهوت هم کنترل بکنه چیزی که در این متن برعکسش گفته شده یعنی وقتی شهوتی شدی عقلت و اخلاقت میره کنار. در مورد ربطه جنسی هم همین طور است.خیلی وقتاها نوع برخورد زوجین در ارتباط جنسی سرشار از خودگذشتگی و برخوردهای اخلاقی هستش.اقای کانت در دوره ای زندگی می کرد که زن را گوشت می دانستند و وسیله پس این اظهاراتش عجیب نیست ولی درست هم نیست.این مقاله بدون در نظر گرفتن مفهوم اخلاقی به نام دوس داشتن کاملا درسته ولی رابطه زن و شوهری اکنده از دوس داشتنه و دوست داشتن یک مفهوم اخلاقیست.

  • ناشناس ارسالی در

    در ابراز این نظریه باید فاکتور بسیار مهم زمان را هم لحاظ کرد.درست است که کانت فیلسوف بسیار بزرگی بوده اما بی تردید فراتر از زمان خود نمی توانسته ابراز نظر کند.در این نظریه قید و بند مردسالاری به طرز چشمگیری خود نمایی می کند و تعبیر گوشت و شئ همگی مختص زنان است و نه مردان.
    شاید اگر کانت زنده بود و تغییر ذائقه مردم امروزی را می دید،کمی از این ابراز نظر عدول می کرد و اظهاراتش را با احتیاط بیشتری می گفت.
    نتیجه:در حال حاضر استفاده یک طرفه و نزول یک "تن"در حد یک شئ به تاریخ پیوسته و زمزمه های برابری جنسیتی کاری کرده که اگر بنا باشد یک طرف ماجرا یک شئ باشد،دومی هم در همان حد نزول می کند و این رابطه و یا ظلم علی السویه،شاید غیر اخلاقی یا سوء استفاده تلقی نشود.

  • ناشناس ارسالی در

    آقا اگه شما فهمیدی مقاله رو منمممممم فهمیدم.خب به زبون ساده بنویس دو خط هم بنویس ساده و روان

  • ناشناس ارسالی در

    آفرین به این مقاله زیبا

  • ناشناس ارسالی در

    واقعا این نظریه اشتباه هست و اصلا این طور نیست که همه ی مردم در حین رابطه جنسی، طرف مقابل رو یک جسم در نظر بگیرن و فقط دنبال ارضای شهوت خودشون باشن.
    هم مردها و هم به خصوص زن هایی هستند که به هیچ وجه حین رابطه این طور فکر نمیکنن و همیشه برای طرف مقابلشون ارزش انسانی قائل اند.

    • ناشناس ارسالی در

      در مقاله گفته که هم طرف مقابلمون رو در حد شی پایین میاریم هم خودمون رو. علاوه بر اون گفته که وقتی به طرف مقابلمون لذت میدیم مثل اینه که ماشین رو روغن کاری می کنیم تا همچنان بهمون کار بده

  • ناشناس ارسالی در

    ناشناس اول این مقاله اصولا هیچ ارتباطی به مقوله ازدواج و بچه دار شدن نداره !

  • رضا اكبری ارسالی در

    دوستان دقت نكردید از این منظر روابط افلاطونی رد شد و رومنس به روغنكاری معشوق و نگهداری جهت حفظ راندمان تقلیل داده شد!

  • Amir ارسالی در

    اينجا نوشته شده كه تمايل باعث سقوط تعهد عقلاني و ازشمند ؟ ايا تمايل نيس كه باعث تعهد ميشه ؟ اين كه بدنت رو بفروشي تنزل نيست اما از روي طبيعت عمل كني بي اخلاقي ؟ با اين حساب سير شدن و غذا خوردن ام ما رو تنزل ميده ديگه ارزشمون به حدي مياد پايين كه نيازمند شي ميشم

  • ناشناس ارسالی در

    با این اوصاف ازدواج و متعاقب اون فرزندآوری هم کار غیراخلاقی محسوب میشه درسته؟ چرا که هر دو وابسته به امری غیراخلاقی هستند. اون وقت پیشنهاد جناب کانت برای حل مشکلات ناشی از کنار گذاشتن این امر عیراخلاقی چیه؟

    • ناشناس ارسالی در

      1- اگر رابطه جنسی به قصد بچه دار شدن باشد اساسا موضوع تقلیل فرد به شیء منتفی خواهد شد. چرا که قصد افراد دیگر لذت بردن نیست بلکه مشارکت در یک عمل خواهد بود. بنابراین از این منظر غیر اخلاقی نخواهد بود.
      2- وظیفه کانت و هر فیلسوف دیگر اساسا بیان راه حل برای مسائل مطروحه نیست. اگر با مسئله مطرح شده مخالفید، نظر مخالف تان را بیان کنید و اگر هم موافقید، به دنبال راهی برای حل این مسئله بگردید.

  • خوزستانی ارسالی در

    صرفنظر از اینکه موضوع در بسترهای بومی و دینی ما چگونه بهش نگاه میشه
    انصافا بحث بسیار جالب و واقعی و علمی بود
    هرچند منابع آن اندکی قدیمی بود . یعنی ما فقط باید ببینیم کانت چه گفته؟ خیلی از جامعه شناسان کنونی هم نظرات جالبی ارائه کرده اند

  • ناشناس ارسالی در

    این مساله به هرحال یک نیاز طبیعی است
    چه افراد بخواهند بچه دار بشوند چه نشوند. زن و شوهر کم نیستن که بچه نخوان، هم رو دوست دارند تازه، ولی بچه نمی خوان
    یعنی اونا هم شی هستند؟

  • ناشناس ارسالی در

    در اسلام و تمام تمدن های عقلانی ازدواج امری مقدس و با ارزش است. اینکه نیازی طبیعی را سرکوب کنیم تا تنزل شخصیت نیابیم یا اینکه نیاز طبیعی را از راهی غیر از ازدواج برآورده کنیم شکست هایی است که این عقل گراها مسبب آن در جوامع بوده اند و غلط بودن حرف آنان سالهاست که به اثبات رسیده. بیان این اشتباه مردود تاریخی به عنوان یک مطلب علمی چه وجهی دارد؟!

  • حمیدزمانی ارسالی در

    ژان کریستف در رومان ی از رومن رولان به همین نام، در جایی که روابطش با معشوقه ش رو توصیف میکنه پس از شرح روابط احساسی وعاطفی(به قولی اخلاقی) با اون فرد، میگه: در این بین بدنهامون هم سهم خودشون ازین رابطه رو میخواستن. به عبارتی میشه گفت قسمت فیزیکی رابطه جنسی که امری غریزی است وتکلیفش معلومه اما بخش عاطفی واحساسی اون هست که در صورت تعمیم به سایر لحظات دیگر زندگی فارغ از دغدغه ارتباط جنسی ارزش اخلاقی وانسانی بهش میده.

    • ناشناس ارسالی در

      اولین کامنت درست و حسابی و مرتبط

  • ناشناس ارسالی در

    رابطه جنسی یه رابطه اخلاقی میتونه باشه اگه ما خودمون رو متعهد و ملزم به برآوردن احتیاج طرف مقابل بدونیم و به اون متعهد باشیم
    قائدتا ما دوست نداریم با هر کسی رابطه داشته باشیم و انتخاب میکنیم با کسی که دوسش داریم شریک بشیم نه هر کسی و این اخلاقیه

    • ناشناس ارسالی در

      خیلیها اینطوری نیستن.

  • س ارسالی در

    اگر بر اساس این مقاله بخواهیم به موضوع نگاه کنیم که حتی رابطه به منظور فرزندار شدن هم گونه ای دیگر از شیء دانشتن زن می شود چرا که تنها ابزاریست که از او برای تولید انسانی دیگر استفاده شده پس همان بهتر که به سراغ آموزه های دینی خودمان برویم و چه زیبا که پیامبر هم زن را یکی از بهترین موارد هستی و از موارد اندک این جهان که بسیار دوست می دارد دانسته.

  • Nasrin ارسالی در

    مقاله جالبی بود
    به نظرم منظور کانت اسارت هست اگر نوع بشر به هر چیزی اسیر بشه خودشو تبدیل به شی کرده حالا اسارت به هر چیزی ممکنه : نیازهای جنسی ،پول ،تنبلی و...

  • ناشناس ارسالی در

    وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند و با هم رابطه جنسی هم بر قرار می کنند تا بدین گونه هر دو لذت ببرند این با اخلاق منافاتی ندارد و تقلیل فرد به شیئ هم نیست. چرا که اگر غیر از این بود هر کس با هر غریبه ای ارتباط برقرار می کرد و به لحاظ روحی هم برایش مشکلی پیش نمی آمد.

  • ناشناس ارسالی در

    به نظرمن بایید این مباحث در سطح جامعه یبشتر شود و از حالت تابو بیرون بیاد
    اون وقت طرح این مسایل فقط مخنص به دانشمندان و روشنفکران محدود نمیشود و توده و مردم نیز اگاه میشوند

  • ناشناس ارسالی در

    مزخرف بود،انتظار بیشتری از سایتتون داشتم

  • یک شهروند ارسالی در

    این نوشته یه توصیف از یک واقعیت هست.
    چرا به خودتون میگیرید؟
    یه جورایی توجه داده که بیشتر فکر کنیم نه اینکه کاری و ترک کنیم.
    من که برام جالب بود. منطقی که فکر میکنم حتی موافقم با نویسنده.

  • رضا ارسالی در

    اولا ) به این پاراگراف دقت کنید:
    "اما تمایلات جنسی فرق دارند. بر اساس نظر کانت، وقتی که ما کسی را برای خواندن آواز استخدام می کنیم، تمایل ما معطوف به استعداد او است یعنی به فعالیتی که با صدایش انجام می دهد. اما وقتی که به کسی تمایل جنسی داریم، تمایل ما معطوف به بدن اوست نه به خدمتی که ارائه می دهد یا به استعدادی که دارد و یا به ظرفیت های فکری او، هر چند هر کدام از این ویژگی ها می تواند در افزایش میل ما به کسی که تمایل به رابطه جنسی با او داریم دخیل باشد. بنابراین وقتی تمایل ما معطوف به بدن یک شخص است، اغلب در طول رابطه جنسی بر قسمت های خصوصی بدن او تمرکز می کنیم."

    خب این چه جور استدلال و سفسطه ای هست؟ آواز خوندن استعداد هست اما زیبایی اندام نیست؟ احیانا رسوندن هردوی اینها (صدای خوش و اندام زیبا) به کمال، بستگی به کمی داشته های ژنتیکی و بسیاری فعالیت و تمرین مستمر نداره؟
    صدای آواز با بدن آدم و ناحیه مشخصی از بدنش تولید نمیشه؟ از آسمون میاد؟ فقط فعالیت جنسی هست که متمرکز بر بدن و ناحیه مشخصی هست؟
    الان این مقایسه قراره چی رو اثبات کنه؟ جمع کنید بابا این بساط کاسبی رو..
    نوع بشر یه موجود زنده و پویا هست که در طول تاریخ هر روز خودش رو گسترش داده و با این نسخه های پوسیده و مستعمل نمیشه قضاوتش کرد..

    دوما ) چقدر بدبختیم ما که حرف زدن در مورد ابتدایی نیازهامون اینقدر تابو هست که به جز 1-2 مورد حتی حاضر نیستیم با یه اسم جعلی نظراتمون رو بیان کنیم. همه شدیم ناشناس!!

  • ناشناس ارسالی در

    غریزه و گرایشهای جنسی، طبیعی هستند و نمی توان آنها را سرکوب و محدود کرد.

  • عبدالحسین ارسالی در

    کانت انسان بزرگی بود و لذا هرکجا از کانت سند آورده میشود باید با احتیاط نظر داد
    اما مساله تقلیل به شی و نیز خود شی بیش از این نیاز به تعریف دقیق تر دارد
    زیرا پزشکی که مشغول عمل جراحیست هم دقیقا مشغول کار بر روی گوشت و استخوان است و با بیهوش کردن فرد عملا او را به شی تقلیل میدهد اما سپس حیات او را ادامه دار میکند
    یا وقتی تحت قوانین راهنمایی و رانندگی عمل میکنیم در حالیکه از آن راضی نیستیم هم همینطور و بطور کلی قانون هم نقش فراوانی بر تقلیل به شی آدمی دارد
    یا هنگامیکه به نوزاد یا سالمند افتاده بر روی تخت رسیدگی میکنیم
    لذا اینکه تقلیل به شی همیشه بد است بحث بیشتری می طلبد
    به نظرم اینکه انسان در رابطه ای اعم از رابطه مراقبت, اعمال قانون, خدمت در ارتش, درمان گری و امثال آن به اضافه رابطه جنسی تقلیل به شی را تجربه شدنی می بیند ذاتا امر غیر اخلاقی نباشد
    مضافا اینکه در همین مطلب فاحشه ها بدلیل اینکه قبلا امر «تمایل» در مورد آنها زیر سوال رفته است مشمول تقلیل به شی نشده اند
    در حالیکه عمل آنها هم از منظر اخلاق تحلیلی عقلی و هم از منظر اخلاق فردی و اجتماعی غیر قابل قبول و ضد اخلاقی است . . .
    لذا مدخلیت تقلیل به شی در معیار بودن برای عمل اخلاقی یا ضد اخلاقی بیش از این محل بحث است . . .
    البته شاید اگر جناب کانت متاهل می بودند و تا پایان عمر در تجرد نمی زیستند تحلیل دیگری بر موضوع ارائه میکردند

  • محمد ارسالی در

    من فکر میکنم این مقاله فقط ابعاد مختلف این موضوع رو از چند منظر توضیح داده و تقریبا همه افرادی که مقاله رو میخونن با بخشی موافق و با قستی مخالف هستند.
    رابطه جنسی اگه توام با طتمیع روحی نباشه دلزدگی و تنوع طلبی پیش میاره.
    پس اگر ما دقت کنیم و چه از لحاظ ظاهری و روحی بدنبال اونچه میخواهیم باشیم انتخاب بهتری کنیم و خودمون رو هم با خواسته های شریک جنسیمون تطبیق بدیم. اون رابطه لذتبخش، ماندگاره بوده و درش تعهد بوجود میاد. اما اگر واقعا به شکلی که در توضیح ابتدای مقاله گفته شد به موضوع بپردازیم، واقعا انسان در حد شی تنزل پیدا میکنه.

  • شعبون بامخ ارسالی در

    نظريه فرويد رو تقريباً قبول دارم و نظريه آبراهام مازلو رو ، چون انساني كه عقده جنسي داشته باشه نميتونه به تكامل روحي برسه، مازلو اين طور ميگه كه تا زماني كه ما نيازهاي جسمي و مادي رو تأمين نكنيم ، نميتونيم به پله هاي معنوي تكامل برسيم و هرم مازلو اينگونه است كه انسان از نيازهاي ابتدايي حيات شروع و به تكامل روح ميرسه. كانت يك رياضي دان است و دنيا رو مادي ميبينه و قدرت استفاده از دلش رو نداره.

    • ناشناس ارسالی در

      ابن سینا و حافظ و خیام و.... هم مسلمون بودن هم ازدواج نکردن و رابطه جنسی هم نداشتن چون براشون ارزشی نداشت اونا رسیدن به قله هرم مازلو ولی فتحعلی شاه که بیشتر از هزار تا زن صیغه ای داشت نرسید .
      ابعاد انسانی خیلی ناشناخته ست این نظریه درست نیست .

    • استاددانشگاه ارسالی در

      آقای ناشناس 05.04براساس کدام مدارک این اظهارات بیان می کنی همه این هاازدواج کردند وبعدشکست عشقی خوردند..درکتابهای معتبربه وضوح این مسئله بیان شده است..ثانیا بااین صراحت بیان می کنید که هیج رابطه ی جنسی وعاطفی نداشتند مگرشما آن زمان بوده اید..الان هم نمی توان به صراحت درخصوص یکنفرقضاوت کردچه برسد یه هفتصد سال پیش
      موفق باشید
      ازفرادید بابت مطالب ارزنده شون ممنونم

  • راهب ارسالی در

    بحث خیلی پیچیده ای ،چون اساسا کانت به عنوان فیلسوف اخلاقی میشناسن.
    فقط یه مطلب اگه تمایلات جنسی نبودند،آنوقت نه کانت وجود داشت و نه ما که اظهار نظر کنیم،شاید منظور نویسنده الینه شدن انسانهاست(انسان بی خود ) در مورد این تمایلات ،واین مطلب نیز میتواند در مورد رد ادعای همجنسبازان و....صادق باشد،واین عمل پلید بخوبی نشانه گرفته باشد.تشکر ازنویسنده

  • ناشناس ارسالی در

    مهمترین چیزی که در این مقاله و این نوع دیدگاه نادیده گرفته میشود این است که رابطه ی جنسی در میان همه ی موجوداتی که امکان آن را دارند تنها برای تولید مثل و حفظ بقای نسل و نوع است. حتی فروید هم این موضوع را مورد تأکید قرا میدهد و بر مبنای آن به تحلیل رابطه ی جنسی میپردازد. آنچه در میان انسانها اتفاق می افتد اینگونه است که پس از رابطه ی جنسی با هدف تولید مثل (چه تولید مثل انجام بشود یا به هر علتی نشود) به تدریج اعتیاد به انجام آن به وجود می آید زیرا عمل جنسی به طور مستقیم بر سامانه ی عصبی انسان تأثیرگذار است و در ست مانند مواد مخدر عمل میکند. اینکه هر چه از زمان ازدواج میگذرد وضعیت رابطه ی جنسی زوجین تغییر میکند دقیقا به این علت است.

  • ناشناس ارسالی در

    من به طور کلی با بحث این مقاله مخالفم و دلیلش هم به نظر من تعریف نادرست کانت از اخلاقه و کاملا فلسفه مسیحیت در این نظر و تعریف کانت از اخلاق و عقل مشهوده مخصوصا مسیحیت قرون وسطایی که دنیا و لذت های اون رو اساسا بد میدونه به طوری که یک روحانی مسیحی نباید ازدواج کنه...به طور کلی به نظر من چون انسان عقل داره واخلاقو تشخیص میده پس لذت هایی مثل لذت جنسی انسان رو به شی تقلیل میده هم کاملا اشتباهه به قول دوستمون مگه اونی که صدای خوبی داره از آسمون میاد! اگ بخواهیم اینطوری به اخلاق نگاه کنیم که خیلی کارهای انسان غیر اخلاقیه حتی غذا خوردن چون ما داریم حیات یک موجود دیگه چه حیوان و چه گیاه رو ازش میگیریم..رابطه جنسی هم لازمه بقای موجوداته واگر میل جنسی نباشه هیچ موجودی باقی نمیمونه واینکه چون ما دارای عقل هستیم و اخلاق رو میفهمیم دلیل نمیشه نیاز های ابتدایی ما که باسایر موجودات مشترک هست رو غیر اخلاقی بدونیم

  • حسین ارسالی در

    میل جنسی طبیعی و لذا مقدس است. همه ی موارد کنترلی از جمله اخلاق، قانون و اداب ارتباط می تواند مانع و حجاب محسوب شوند.

  • دانشجو ارسالی در

    کانت کلا در مورد اخلاق بحث میکند و مواردی را اخلاقی میداند وی در زمانی که برای رفتن به پارک برای قدم زدن میرفت مردمی که او را هر روز میدیدم در یک ساعت معین بود و او میگفت اخلاق حکم میکند که انسان دقیق و وقت شناس باشد و دیگر مطلبی را این گونه مطرح میکند که اخلاق حکم میکند که چنانچه در جزیره ای کوچک زندگی میکند و این جزیره قرار است تا شب در اثر بلای سماوی ویران شود و چنانچه فردی گناهکار است میباید او را به سازی اعمالش برسانید بعد جزیره را ترک کنید در غیر این صورت نباید جزیره را ترک کرد چون اخلاقی نیست وی تا آخر عمرش ازدواج نکرد کتاب عقل محض و....از اوست

  • ناشناس ارسالی در

    به نظرم ،که البته پشتوانه تحقیقی هم دارد، زنان در رابطه جنسی بیشتر از مردان احساس علقه و عاطفه و تعهد دارند و اصولا تا این احساس را نداشته باشند به این رابطه تن نمی دهند و در حین رابطه هم این حسشان افزایش می یابد و موضوع مطرح شده یعنی نگاه شی گونه در مورد مردان صادق تر است ... در مجموع به نظرم مثل هر نیاز غریزی دیگر محلی برای پاسخ داشته باشد خوب است ولی با نیازهایی مانند خوردن و خوابیدن و ... قابل قیاس نیست چون شخصیت و ابعاد رو حی را هم کاملا تحت تاثیر قرار می دهد... قطعا مانند شمشیر دو لبه است... کنترل و تسلط بر آن قطعا به بار شخصیتی انسان می افزاید...

  • ناشناس ارسالی در

    فکر نمیکنید این مقاله خیلی سطحش بالاتر از مخاطبان شماست؟؟؟
    Raja Halwani
    Professor of Philosophy, School of the Art Institute of Chicago. Moral (esp. Virtue Ethics) and Political Philosophy, Philosophy of Art, Philosophy of Sex and Love, LGBT Philosophy

    • ناشناس ارسالی در

      حماقت ملت در کامنتها متبلوره
      ولی من این روند مقالات فرادید رو میپسندم
      امیدوارم در دراز مدت سطح مخاطب رو ارتقا بده

  • علی ارسالی در

    مقاله بی سر و ته و متناقضی بود. من واقعن متوجه مقصودش نشدم.

  • زیبا احمدپور از تبریز ارسالی در

    فمنیست ها خیلی احمق هستند زن باید مطیع دستورات شوهرش باشه

  • ناشناس ارسالی در

    چرت و پرت بود همش

  • فاطمه ارسالی در

    به نظر من کانت احساس و عواطف نداشته.مزخرفه هر چی کفته

  • فاطمه ارسالی در

    وقتی خدا نیازی در انسان به ابعاد عاطفه و میل به حیات و ادامه زندگی وهر چیزی رو زوج افریده کانت کیه که نظر بده در این مورد.

  • مهرداد ارسالی در

    میل جنشی کثیف ترین وپست ترین است وآدمهای قوی وهوشمند از آن دوری می کنند وزیباتر زندگی می کنند این میل برای حیوانات واقعا زیباست زیرا برای آن هزینه ای نمی دهند وبرای انسان موجب آلودگی او می شود وراه هم بجایی نمی برد بزرگان زیادی ازدواج نکردند تا از دنیا رفتند وپاک زیستند

  • رحیم ارسالی در

    بعد از سی و نه سال که از انقلاب میگذره حالا یادت افتاده این سوال را مطرح کنی!!!؟ ظاهرا تازه از خواب بیدار شدی!!!
    در رابطه با چیزی که خداوند در وجود انسان نهاده و بایستی از آموزش و پرورش شروع شود ما چه اظهار نظری می توانیم بکنیم!!!
    متاسفانه در خانواده های ایرانی امکان صحبت و طرح موضوع وجود ندارد تا شب ازدواج؟؟؟
    خیلی ها هم لذت می برند دختر یا پسرشان تحصیلات دانشگاهی را گرفته و یا حتی دکترا را هم گرفته ولی تا به حال در خصوص غرایز و تمایلات جنسی هیچگونه صحبتی نکرده!!! که باید بگویم دختر یا پسر شما مریض است و نیاز به روانپزشک دارد!!!
    یا بعضی ها که خو تجربه کرده اند و دارای تشکیلات خانواده هستند و به عنوان مشاور عمل می کنند نسخه می پیچند که در زمان های مورد نیاز برو ورزش یا برو مسجد تا از سرت بپرد یکی نیست به اینها بگوید شما که ازدواج کرد هاید ....!!!!

  • ناشناس ارسالی در

    همه چیز اعتدالش خوب است

  • دوباره بخوان ارسالی در

    امانوئل کانت میگه وقتی شما میخواهید به اوج لذت برسید، چه بخواهید چه نخواهید، در آن لحظه شریک خود را وسیله ای برای رسیدن به اوج لذت میبینید. وسیله یعنی شی

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید