ذوالقرنین کیست؟

اثری که بر پیوند «هویت دینی» و «هویت ملی» ما ایرانیان تأکید دارد
کد خبر :
۶۹۵۱۵
بازدید :
۵۱۵۹

مهسا رمضانی | کتاب «کوروش؛ یا ذوالقرنینِ قرآن و تورات» نوشته مولانا ابوالکلام آزاد، بتازگی با ترجمه و تعلیقات مسلم زمانی و علیاصغر قهرمانی مقبل از سوی نشر نی روانه بازار نشر شده است. نویسنده این اثر، ابوالکلام آزاد، متفکری هندی و مفسر قرآن و نخستین وزیر فرهنگ هند بعد از استقلال آن است.
مسأله «ذوالقرنین» موضوع پیچیدهای است که از دیرباز مورخان و مفسران را سرگشته و سردرگم کرده است. این نام در کتاب مقدس و قرآن کریم آمده است؛ قرآن کریم «ذوالقرنین» را یکی از پادشاهان کهن میداند و از وی به نیکی یاد میکند در سده معاصر، مولانا ابوالکلام آزاد، کوشیده تا برای این پرسش تاریخی که «ذوالقرنین کیست؟» پاسخی مستدل بیابد، او کوروش را مصداق ذوالقرنینِ مذکور در قرآن و تورات معرفی کرده است.
نخستینبار این اثر در سال ۱۳۳۰ توسط استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تاریخدان و استاد دانشگاه تهران به فارسی ترجمه شد، اما ترجمه مجدد آن بعد از ۶۸ سال ما را بر آن داشت تا در گفتگو با یکی از مترجمان آن، از دلایل ترجمه دوباره آن و اهمیت کتاب برای نسل امروز بپرسیم. از این رو، به سراغ دکتر علیاصغر قهرمانی مقبل، دانشیار گروه زبان و ادبیات عرب دانشگاه خلیجفارس رفتیم.
جناب دکتر قهرمانی، کتاب کوروش سالها پیش توسط دکتر باستانی پاریزی ترجمه شده بود، پس از گذشت شش دهه، چه نیازی دیدید تا مجدداً ترجمه و تعلیقاتی بر این اثر داشته باشید؟
این کتاب سال ۱۳۳۰ هنگامی که مؤلف (ابوالکلام آزاد) میخواست به ایران بیاید، توسط دکتر باستانی پاریزی ترجمه شد، ولی بنا بر نظر خود استاد باستانی پاریزی، این کتاب ظرف کمتر از سه چهار روز در آن زمان ترجمه شد و این شتابزدگی باعث شد تا در ترجمه آن اشکالاتی بروز کند.
از آنجا که این اثر، کتاب بسیار ارزشمندی است و دکتر باستانی پاریزی هم بدون شک تلاش بسیاری برای ترجمه آن داشتند، کوشیدیم تا اشکالات احتمالی آن را برطرف کنیم.
فارغ از ترجمه، تعلیقاتی هم در کتاب داشتید، این تعلیقات چه ضرورتی داشت؟
دکتر باستانی پاریزی مقدمه بسیار مفصلی را در ابتدای کتاب ارائه کردهاند چنانکه برای خواننده این پرسش پیش میآید که این مقدمه از خود ایشان است یا از ابوالکلام آزاد؟ و تفکیک چندانی برای مخاطب صورت نگرفته بود به همین خاطر ما کوشیدیم تا مقدمه استاد پاریزی و متن کتاب را از هم تفکیک کرده و متن کتاب را حفظ کنیم.
کار دیگری که در بخش تعلیقات صورت دادیم، توضیح برخی از واژهها، بویژه بخش اعلام بود که احتمال میدادیم برای مخاطب دشوار باشد. از این رو، این واژهها را با علائمی مشخص کردیم و بدون آنکه تسلسل خوانش برای مخاطب از بین رود، در بخشی مجزا، تحت عنوان تعلیقات آوردیم تا توضیحات بیشتری را در خصوص اسمها، آیات و ابیات و... ارائه کنیم.
کتاب «کوروش» چه اهمیتی دارد؟ به چه نیازی از جامعه امروز ما پاسخ میدهد؟
کوروش یک بحث مهم و تأثیرگذار در جامعه ما است و برای ما بعدی ملی و جهانی دارد. از طرف دیگر، در قرآن، از فردی تحت عنوان «ذوالقرنین» نام برده شده است که شخصیت بسیار خوشنامی است و از قضا، مصداق یکی از شخصیتهای ایرانی است. این انطباق را میتوان در خدمت وحدت ملی ما بهکار گرفت؛ چراکه هویت ایرانیان دربردارنده دو بعد «ایرانی» و «اسلامی» به شکلی توأمان است، شخصیت کوروش میتواند این دو بعد «ملی» و «دینی» هویت ایرانی را بهم پیوند زند.
معمای ذوالقرنین چگونه شکل گرفت؟
واژه «ذوالقرنین» سه بار در قرآن مطرح شده است و قرآن کریم او را یکی از پادشاهان کهن میداند و از وی به نیکی یاد میکند. معمای ذوالقرنین از زمانی شروع میشود که یهود به قریش میآموزد که از پیامبر (ص) بپرسند ذوالقرنین کیست و میخواستند ببینند پیامبر اکرم (ص) برای آن چه پاسخی دارد.
اینکه چه اندیشهای در پس مفهوم «ذوالقرنین» نهفته است دغدغه من شد، در مقالهای که سال ۹۰ در یکی از مجلات منتشر کرده بودم، کوشیدم تا واژه «قرن» را که معمای شخصیت ذوالقرنین در آن نهفته است، بررسی کنم، به همین دلیل نیاز داشتم که به کتاب مقدس مراجعه کرده و بررسی کنم که در زبان عربی و عبری واژه «قرن» چه دلالتهایی میتواند داشته باشد. به این رسیدم که «قرن» در معنای ظاهریش «شاخ» معنا میشود، اما در کتاب مقدس به معنای فرزند، نسل، قدرت و شکوه هم به کار رفته است و ذوالقرنین کسی است که توانسته شرق و غرب عالم را به سیطره خود بگیرد؛ به تعبیری، یک شاخش به سمت غرب و یک شاخش به سمت شرق است و توانسته بر آنها مسلط شود. اگر ویژگیهایی را که برای ذوالقرنین در کتاب مقدس و قرآن کریم آمده است از لحاظ تاریخی بررسی کنیم درخواهیم یافت که «کوروش کبیر» بیشترین انطباق را با ذوالقرنین دارد.
برای خود ابوالکلام آزاد این دغدغه از کجا شکل میگیرد و چرا به سراغ کشف مصداق ذوالقرنین میرود؟
ابوالکلام آزاد فارغ از اینکه همرزم گاندی و یک فعال اجتماعی بود، مفسر قرآن هم بوده است و گویا در حال تفسیر قرآن به زبان اردو بود که وقتی به سوره کهف میرسد و با آیات مربوط به ذوالقرنین مواجه میشود ترجیح میدهد این بخش را به زبان عربی هم در جایی منتشر کند. از طرفی، چون مطالعاتی هم راجع به تاریخ ایران داشت و پاسارگاد، تختجمشید و زرتشت را بخوبی میشناخت، این تطابق در ذهن او نقش بست.
علامه طباطبایی بهعنوان یکی از برجستهترین مفسران قرآن، اصطلاح «ذوالقرنین» و تطابق آن با کوروش کبیر را تصدیق کردهاند، ایشان به این پرسش تاریخی «ذوالقرنین کیست؟» چطور پاسخ دادند؟
علامه طباطبایی در کتاب ارزشمند تفسیرالمیزان بخش اعظمی از مقالات ابوالکلام آزاد را نقل مستقیم میکند البته علامه طباطبایی صددرصد پاسخی را در خصوص ذوالقرنین مطرح نمیکند، اما معتقد است که با توجه به این نظریاتی که ابوالکلام آزاد بیان کرده میتوانیم بگوییم که بهترین مصداق تاکنون برای ذوالقرنین «کوروش» است.
فارغ از اینکه بسیاری همچون علامهطباطبایی استدلالهای ابوالکلام را تصدیق میکردند، عده زیادی هم به این استدلالها نقد داشتند، این نقدها اغلب چه بودند؟
بدون شک این نقدها وجود دارد حتی در خود هند هم کسانی هستند که ذوالقرنین را نه «کوروش» بلکه «داریوش» و برخی «اسکندر» میدانند؛ البته تطابق ذوالقرنین با اسکندر را خود ابوالکلام آزاد رد میکند و استدلال او این است که با توجه به آنچه در قرآنکریم آمده است ذوالقرنین یک شخصیت خوشنام است که از قضا سد هم بنا کرده است و در این راستا، تأکید میکند که اسکندر نه خوشنام بود و نه سدی بنا کرده بود.
کتابهای زیادی در مورد کوروش نوشته شده است. به اعتقاد شما، امتیاز این اثر نسبت به کتابهای هم ردیف آن چیست؟
من مورخ نیستم که به این سؤال پاسخ درستی بدهم. اما به اعتقاد من در این کتاب چیزی نهفته است که امروز جامعه ما بیش از هر چیزی بدان نیاز دارد و آن «پیوند بعد ملی و دینی» ما ایرانیان است.
در پایان، مخاطب کتاب را چه طیفی از افراد جامعه میدانید؟
با توجه به مقدمهای که نوشتیم، نثر روانی که سعی کردیم در ترجمه متن مراعات کنیم و همچنین تعلیقات آن، معتقدم مخاطبان کتاب، صرفاً متخصصان تاریخ نیستند هر چند که آنان هم میتوانند بهره ببرند، اما مخاطب این کتاب، همه جامعه کتابخوان هستند؛ آنانی که علاقهمند به مسائل اجتماعی، تاریخی و باستانیاند.
منبع: ایران
۰