جهان سینمای ایران را چگونه میبیند؟
شاید سالی که موفقیت واقعی بینالمللی سینمای ایران رقم خورد، سال 1368 بود. نمایش فیلم خانه دوست کجاست به کارگردانی عباس کیارستمی، در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو که در همان سال برگزار شد، به چشم آمد. اولین فیلم از سهگانه کوکر کیارستمی که در سال 1986 ساخته شد و برای اولین بار در سال 1988 در جشنواره نانت به نمایش درآمد، یک پلنگ برنزی و چهار جایزه دیگر را در لوکارنو دریافت کرد.
ایران، مانند بسیاری از کشورها، تاریخ سیاسی و اجتماعی پیچیده و پرتلاطمی را طی کرده، که چشمانداز سینمایی آن را شکل دادهاست. یکی از فصلهای محوری این روایت، سینمای موج نوی ایران است. سینمای موج نوی ایران اصطلاحی است، که برای توصیف دورهای از سینمای ایران به کار میرود، که در دهه 1960 ظهور کرده و تا دهه 1970 ادامه یافتهاست. این دوره از سینمای ایران با دور شدن از ساختارهای روایی سنتی و تمرکز بر رئالیسم اجتماعی، مشخص میشود.
سینمای موج نو ایران یکی از شاخصترین و تاثیرگذارترین حرکتهای تاریخ سینمای ایران به شمار میرود. کارگردانان سینمای موج نوی ایران اغلب جوان، تحصیلکرده و آگاه سیاسی بودند. عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی و سهراب شهیدثالث بهترین کارگردانان این دوره بودند. این کارگردانان به دلیل استفاده از بازیگران غیرحرفهای و نابازیگر هم، معروف شدند و همین پدیده بر واقعگرایی فیلمهایشان میافزود.
جنبش سینمای موج نوی ایران اگرچه پایان یافتهاست، اما تأثیر آن را هنوز میتوان در سینمای معاصر ایران مشاهده کرد، که همچنان به بررسی مسائل اجتماعی و سیاسی به سبک رئالیستی میپردازد.
بیتردید تاریخ سینمای ایران آمیزهای از آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی کشور است. عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، سعید روستایی، مجید مجیدی و بسیاری دیگر از بهترین کارگردانان ایرانی در سراسر جهان به دلیل سبکهای سینمایی منحصربفرد و فیلمهای قابل تاملشان، شناخته میشوند. فیلمهای این هنرمندان هم از نظر تجاری موفق و هم موردتحسین منتقدان قرار گرفتهاند و جوایزی را در جشنوارههای بینالمللی فیلم به دست آوردهاند.
ورود سینمای ایران به صحنه جشنوارههای اروپایی
همانطور که گفتیم سینمای ایران در دهه 1960 وارد صحنه جشنواره فیلم اروپا شد. اولین فیلم ایرانی که در کن به نمایش درآمد، کوروش کبیر مصطفی فرزانه در سال 1961 بود. با نگاهی به گذشته، شاید فیلم خانه سیاه است، اثر فروغ فرخزاد محصول ۱۹۶۲ از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. این فیلم مستندی بیستویک دقیقهای است، که کوتاهیش از ارزش آن کم نمیکند. خانه سیاه است، برنده جایزه بزرگ هیئت داوران در جشنواره فیلم کوتاه اوبرهاوزن در سال 1963 شد و فیلمسازان و منتقدانی مانند؛ جاناتان رزنبام از آن به عنوان فیلمی مهم یاد کردهاند. برخی ریشههای شکلگیری موج نوی ایرانی را در همین زمان میدانند.
در حدود 1969 تا سال 1979 تعدادی از فیلمهای مهم ایرانی برای جشنوارههای اروپا انتخاب شدند؛ از جمله گاو (1969) ساخته داریوش مهرجویی، که در سال 1971 بدون زیرنویس در ونیز به نمایش درآمد. جشنواره فیلم برلین هر دو سهراب شهیدثالث و پرویز کیمیاوی را به ترتیب در سالهای 1974 و 1975 به جهان معرفی کرد، درحالیکه کن بیشتر بر بهمن فرمانآرا و بهرام بیضایی تمرکز و ارتباطی بین دو جشنواره اروپایی و ایران ایجاد کرد. اما درست زمانی که به نظر میرسید سینمای ایران در حال شکوفایی بود، کاهش چشمگیری در تولید فیلم رخ داد.
تا قبل از تأسیس بنیاد سینمایی فارابی که در سال 1362 به تمامی امور سینمایی، از تولید تا امور بینالملل نظارت داشت، تولید فیلم بسیار اندک بود. همانطور که محمد اطبایی، که در دهه 1980 در فارابی کار میکرد، میگوید؛ کارکنان فارابی بهطور مداوم نامهها و فیلمهایی را برای جشنوارههای بزرگ بینالمللی ارسال میکردند، که فایدهای نداشت. اولین فیلمی که پس از این زمان در سطح بینالمللی به نمایش درآمد، دونده (۱۹۸۵) ساخته امیر نادری بود، که در سال ۱۹۸۵ در جشنواره فیلم نانت به نمایش درآمد و برنده جایزه شد. دونده سال بعد در جشنوارههای فیلم لندن و سیدنی و در سال 1987 در سه جشنواره دیگر به نمایش درآمد. علیرضا شجاع نوری در آن زمان مسئول بخش بینالمللی فارابی بود. اکران فیلم جادههای سرد به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی در سیوهفتمین جشنواره برلین در سال 1987 موردتوجه بینالمللی قرار گرفت. جادههای سرد سپس در مونترال، توکیو، هاوایی و همچنین هنگکنگ در کنار فیلم دونده نمایش دادهشد.
شروع موفقیتهای سینمای ایران در سطح بینالمللی
شاید سالی که موفقیت واقعی بینالمللی سینمای ایران رقم خورد، سال 1368 بود. نمایش فیلم خانه دوست کجاست به کارگردانی عباس کیارستمی، در چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو که در همان سال برگزار شد، به چشم آمد. اولین فیلم از سهگانه کوکر کیارستمی که در سال 1986 ساخته شد و برای اولین بار در سال 1988 در جشنواره نانت به نمایش درآمد، یک پلنگ برنزی و چهار جایزه دیگر را در لوکارنو دریافت کرد.
آزاده فرهمند بهطور خاص تشدید حضور فیلمهای ایرانی در خارج از کشور را به موفقیت کیارستمی در لوکارنو نسبت میدهد. در این زمان آرشیو فیلم ایران مجموعهای متشکل از شانزده فیلم برنده جوایز بینالمللی را گردآوری کرد، که آنها را به صورت فیلم 16 میلیمتری برای جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی بینالمللی در دسترس قرار داد. این اقدام بسیار موفق که تحتعنوان جشنواره فیلمهای ایرانی توزیع شد، رویدادهایی را در سراسر جهان مانند؛ سیدنی و ملبورن به همراه داشت.
در همین سالها عباس کیارستمی، زیر درختان زیتون، سومین فیلم از سهگانه کوکر را ساخت که، نامزد دریافت نخل طلای کن در سال 1994 شد و آغازی بود که به عنوان دوران طلایی سینمای ایران شناخته میشد. تا سال 1997، زمانیکه طعم گیلاس نخل طلای کن را برد، فرانسه از کیارستمی با جایزه روبرتو روسلینی در کن (1992) تقدیر کردهبود، و او را به مقام رسمی لژیون افتخاری تبدیل کرد. با این حال، جشنوراه لوکارنو هم به تایید و تحسین کیارستمی ادامه داد. مارکو مولر در سال 1995 اولین بازنگری از فیلمهای کیارستمی را در لوکارنو به همراه نمایشگاهی از عکسهای او از مناظر و دو نقاشی از این هنرمند ارائه کرد.
اما سهم لوکارنو در سینمای ایران بیشتر از این بود. مارکو مولر اولین کسی بود، که اولین فیلم تهمینه میلانی، افسانه آه، را در سال 1991 نمایش داد. همچنین دو فیلم کلاسیک سینمای نوین ایران با پلنگهای طلایی این جشنواره موردتوجه جهانیان قرار گرفتند: خمره ساخته ابراهیم فروزش در سال 1373 و آینه. مولر در سال 1998 ابوالفضل جلیلی را به لوکارنو دعوت و در آنجا پلنگ نقرهای لوکارنو را برای رقص خاک به این کارگردان اهدا کرد.
درک جهان از سینمای ایران براساس افتخارات آثار سینمایی
افتخارات بینالمللی از سال 1995 با درخشیدن فیلم بادکنک سفید و کسب جایزه دوربین زرین کن در سال 1995، و پس از آن در سال 1998 پلنگ طلایی فیلم آینه، و بیشتر شد. مجید مجیدی در سال 1992 با اولین کارگردانی خود با نام بدوک در رویداد مستقل دو هفته کارگردانان در کن حضور داشت. در سال 1997 بچههای آسمان (1997) اولین و برای مدت طولانی تنها فیلم ایرانی بود، که نامزد بهترین فیلم خارجی در اسکار شد. در اواخر دهه 1990، هیچ جشنواره بزرگی وجود نداشت، که حداقل یک فیلم از ایران در آن شرکت نداشتهباشد.
در سال 2000 سه فیلم ایرانی جوایز مهم جشنواره کن را از آن خود کردند. تخته سیاه برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد و دوربین زرین را جمعه به کارگردانی حسن یکتاپناه به دست آورد. فیلم سوم هم زمانی برای مستی اسبها بود. در همین سالها فیلم دایره در جشنواره فیلم ونیز برنده شیر طلایی شد و توزیع بینالمللی گستردهای دریافتکرد.
نقطه عطف دیگری که برای استقبال از سینمای ایران بسیار مهم بود، در سال 2000 رخ داد؛ اولین استفاده برجسته از اصطلاح سینمای نوین ایران برای توصیف یک سری نمایش فیلم. نیمه پنهان تهمینه میلانی، زیر پوست شهر رخشان بنیاعتماد و باران مجید مجیدی، ایبیسی افریقا از عباس کیارستمی و زیر نور ماه رضا میرکریمی در همین دوران اکران شدند. همچنین فیلم رای مخفی، اولین فیلمی بود که بابک پیامی در ونیز بهلطف آن برنده جایزه بهترین فیلمنامه شد. دلبران، از ابوالفضل جلیلی هم در همین زمان موردتوجه قرار گرفت.
در سال 2006 و پس از آن فیلم زمستان است رفیع پیتز و آفساید در جهان مطرح شدند. در همین زمان ایران در رقابت جوایز روتردام که بر ترویج استعدادهای جوان در فیلمسازی از سرتاسر جهان تمرکز دارد، با فیلم آرام باش و تا هفت بشمار اثر رامتین لوافیپور (2009) به موفقیت دست یافتهاست. در سال 2013، فیلم لرزاننده چربی ساخته محمد شیروانی (2013) این جایزه را با دو فیلم دیگر زیر نظر هیئت داوران شامل فاطمه معتمدآریا به دست آورد.
در سال 2009 جشنواره برلین از فیلم درباره الی اصغر فرهادی حمایت و آن را برنده خرس نقره ای بهترین کارگردانی اعلام کرد. بعد از اینکه فیلم بعدی فرهادی، جدایی سال بعد برنده خرس طلایی شد، توانست کمپین اسکار لازم برای شانس بردن جایزه را راهاندازی کند و در سال 2012 اولین فیلم ایرانی بود، که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شد. روتردام به تعهد خود به سینمای ایران ادامه داده و در سال 2013 با تمرکز ویژه سیوشش فیلم کوتاه و بلند از ایران را به نمایش درآورد. سه فیلم بلند از کارگردانان سرشناس در این آثار وجود داشت؛ پذیرایی ساده مانی حقیقی که سال قبل در جشنواره برلین اکران شدهبود، و باغبان و فصل کرگدن.
درخشش سینمای ایران در جشنوارههای بزرگ آسیایی
سینمای ایران همواره مورداستقبال بسیاری از جشنوارههای بزرگ آسیایی مانند بوسان، هنگکنگ و کرالا؛ قرار گرفتهاست که از نظر ایدئولوژیک به مبارزه با تغییر رویکرد فیلمهای آسیایی میپردازند. این جشنوراهها فیلمسازان آسیایی را تشویق میکنند، تا دربرابر جذابیت سینمای غرب و انطباق با آن ازنظر سبک یا محتوا مقاومت کنند. پیش از این در سال 1989 جشنواره بینالمللی فیلم هنگکنگ، که یک جشنواره بزرگ آسیایی در آن زمان بود، دستفروش و جادههای سرد را از ایران به نمایش گذاشتهبود.
جشنوراه فیلم بوسال که در 1996 تاسیس و بهسرعت به اولین جشنواره آسیایی تبدیل شد، از زمان آغاز به کار سینمای ایران در بخشهای مختلف این برنامه حضور و اعتبار قابلتوجهی داشتهاست. جایزه فیپرشی دو بار در فاصله سالهای 2000 تا 2013 توسط فیلم ایرانی یعنی نفس عمیق پرویز شهبازی (1382) و سوگ (1390) به کارگردانی مرتضی فرشباف و سه بار در همین دوره به مرضیه مشکینی برای روزی که زن شدم (1379)، علیرضا آرمین برای فیلم دانههای ریز برف (1382) و مرتضی فرشباف برای فیلم سوگ (1390) دریافت شدهاست. همچنین شاعر زبالهها محمد احمدی در سال 2005 موردتحسین منتقدان این جشنوراه قرار گرفت.
جشنواره بینالمللی فیلم کرالا مخاطبان موردنظر خود را داخلی میداند، اما تأثیری بینالمللی در میان سینماگران آسیایی دارد. این جشنوراه فیلم پایبندی زیادی به سینمای ایران داشتهاست و بخشی از مهمانان و هیئت داوران آن ایرانی بودهاند. عباس کیارستمی، فاطمه معتمدآریا، نیکی کریمی و مانیا اکبری ازجمله این هنرمندان هستند.
یکی از معیارهای کنونی برای ارزیابی یک اثر سینمایی، نگرش فیلمساز به زنان است
بسیاری از فیلمهای برنده جوایز اصلی در جشنوارههای غربی بین سالهای 2000 تا 2013 نقشهای اصلی زن قوی را به نمایش گذاشتند و بر مسائل زنان تمرکز داشتند. شهلا لاهیجی در نشریهای در سال 2002 اظهار داشت: «یکی از معیارهای کنونی برای ارزیابی یک اثر سینمایی، نگرش فیلمساز به زنان است». بیش از یک دهه بعد، در سال 2012، زمانی که جی وایسبرگ منتقد ورایتی فیلمی قدرتمند درباره قتل ناموسی یعنی خانه پدری کیانوش عیاری را موردبررسی قرارداد.
وضعیت سینمای تجاری ایران در جهان
درباره اکران تجاری فیلمهای ایرانی در جهان، میدانید که توزیع قابلتوجهی در سطح فیلمسازان تجاری یا حتی فیلمسازان هنری شناختهشده جهان وجود نداشتهاست. در ابتدا حلقهای متشکل از چند کارگردان مانند، عباس کیارستمی، مجید مجیدی و حتی ابوالفضل جلیلی وجودداشت؛ که فیلمهایشان به توزیعکنندگان جهانی فروختهشد. اما نسل این کارگردانها از بازار محو شدند و نسل جدیدی مانند اصغر فرهادی به بازار وارد شدند، که نمایانگر دیدگاههای اجتماعی، سیاسی گستردهتر هم هستند. بیشتر فیلمهای فرهادی از زمان دریافت جایزه اسکار، بهطور گسترده خریداری شدهاند. توزیعکنندگان فرانسوی همچنان فیلمهای ایرانی را خریداری میکنند. متری ششونیم ساخته سعید روستایی (که در فرانسه با نام La Loi du Tehran اکران شد)، پس از خرید در سال 2020 توسط شرکت رسانهای آلمانی فرانسوی والد بانچ، در ژوئیه 2021 اکران فرانسوی بسیار موفقی داشت. امیدواریم که این راه را برای نسل بعدی هموار کند.
حضور فیلمسازان ایرانی در جشنوارههای خارجی
یکی دیگر از معیارهای استقبال بینالمللی از سینمای ایران، حضور بیشتر کارگردانان یا بازیگران در هیئت داوران جشنوارههای خارجی است. کارگردانهایی از جمله عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و بازیگرانی چون فاطمه معتمدآریا، سهم خود را از این افتخارات دریافت کردهاند. همچنین حضور لیلا حاتمی در سال 2014 به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران زن کن که متشکل از تنها پنج عضو بود، یکی دیگر از افتخارات سینمای ایران در جهان بودهاست.
پرافتخارترین فیلمسازان ایرانی
در نظرسنجی سایت اند ساوند در سال 2012، فیلم کلوزآپ کیارستمی در فهرست 100 فیلم برتر تمام دوران کارگردانان، به رتبه سیوهفتم رسید، درحالیکه همین فیلم به همراه دو اثر دیگر کیارستمی و جدایی اصغر فرهادی، در نظرسنجی سال 2018 بیبیسی کالچر در بخش بهترین فیلمهای خارجی زبان به 100 فیلم برتر رسیدند.
در سال 2016 اصغر فرهادی دومین جایزه اسکار خود را برای فیلم فروشنده پس از دریافت جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن دریافت کرد. رضا درمیشیان، شهرام مکری و سعید روستایی از نسل جدیدتر فیلمسازان ایرانی هستند، که در سطح بینالمللی به شهرت رسیدهاند.
1. عباس کیارستمی
سینمای ایران پس از انقلاب همیشه با عباس کیارستمی آغاز خواهدشد. این کارگردان بهغیر از فیلم بلند، فیلمهای کوتاه سیاهوسفیدی از قبیل؛ نانوکوچه، تجربه، مسافر و بسیاری دیگر را منتشر کردهاست. با اکران هر کدام از فیلمهای عباس کیارستمی، این کارگردان صاحبسبک موردتشویق منتقدان و صاحبنظران سینما از سراسر جهان قرار گرفت. انسانگرایی و شعر که با زندگی روزمره مردم گره خوردهاست و بهنوعی با موضوعات جهانی هم ربط پیدا میکند، بیشتر از همه در فیلمهای عباس کیارستمی به چشم میخورد. آثار این هنرمند اغلب تعداد بازیگران کم و پراکنده دارد و او به این دلیل مشهور است.
سهگانه کوکر یا سهگانه عباس کیارستمی شامل؛ خانه دوست کجاست؟ با امتیاز IMDb 8.1، زندگی و دیگر هیچ با امتیاز IMDb 7.9 و زیر درختان زیتون با امتیاز IMDb 7.7؛ از بهترین فیلمهای این کارگردان بزرگ است. اما فیلم کلوزآپ با امتیاز 8.2 از IMDb، شاید همان فیلم خاصی باشد، که عباس کیارستمی را به شهرت رساند.
این فیلم ترکیبی از یک نمایش روایی و یک مستند درباره شخصی است، که میخواهد با جعل هویت، کارگردان شود. شاهکار دیگر این هنرمند فیلم تحسینشده «طعم گیلاس» با امتیاز 7.7 از IMDb و برنده نخل طلای جشنواره کن است. این فیلم عباس کیارستمی را به چهرهای جاودانه در سینمای هنری تبدیل کرد. جالب اینجاست که عباس کیارستمی عکاس و شاعر هم بود و کتابهای منظوم بسیاری چون گرگی در کمین، همراه با باد و باد و برگ نوشت.
2. اصغر فرهادی
اصغر فرهادی یکی از بهترین کارگردانان، فیلمنامهنویسان و تهیهکنندگان سینمای ایران، در دوران معاصر است. فیلمهای این کارگردان اغلب شخصیتهای پیچیدهای دارند، که همیشه در موقعیتهای خانوادگی معمولی در دوراهیهای اخلاقی قرار میگیرند و انتخابهایشان را زیر سوال میبرند. فرهادی پس از اکران موفق درباره الی با امتیاز IMDb 8.2 به صحنه جهانی آمد. فیلمهای بعدی او جدایی با امتیاز IMDb 8.3 و فروشنده با امتیاز IMDb 7.7 که جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی را برای او به ارمغان آورد؛ هستند.
او همچنین فیلمهایی را در خارج از ایران کارگردانی کردهاست، که طاهر رحیم بازیگر فرانسوی در نقش اصلی گذشته با امتیاز IMDb 7.7 و خاویر باردوم در نقش اصلی همه میدانند با امتیاز IMDb 6.9 نقش اصلی را برعهده دارند. از این رو فرهادی یکی از برترین کارگردانان ایرانی است، که به خاطر خلق پرتره احساسات در فیلمنامههای پر از ظرافت خود شهرت دارد.
3. سعید روستایی
سعید روستایی یکی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است. او مانند معاصران خود بر مسائل اجتماعی تمرکز میکند، اما روایتهایش غنی است و گاهیاوقات به فیلمهایی هیجانانگیز تبدیل میشود. اولین فیلم او، ابد و یک روز با امتیاز IMDb 8.2 درباره فقر است. سمیه بهعنوان دختر خانواده در شرف ازدواج است و در همین حین خانواده او با فقر و یک سری مشکلات دستوپنجه نرم میکنند. سپس دومین فیلم این کارگردان جوان با نام متری ششونیم با امتیاز IMDb 7.8 او را به یکی از مشهورترین کارگردانان سینمای ایران تبدیل کرد. این فیلم در باکس سینمای ایران موفق شد و موردتحسین منتقدان در خارج از ایران هم قرار گرفت.
4. مجید مجیدی
مجید مجیدی بازیگر و کارگردانی است، که به ساخت فیلم در محیطهای زیبا و تاثیر آن بر احساسات انسان شهرت دارد. به همین دلیل است که فیلمهای این کارگردان بیشتر درباره کودکانی است، که انسانیت و معنویت را کشف میکنند. جای تعجب نیست که چنین مضامینی به خاطر آوردن عمق عاطفی به سینما، تحسینهای بینالمللی را برای او به ارمغان آوردهاست. اولین کارگردانی مجیدی، بچههای آسمان با امتیاز IMDb 8.2، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد. این اتفاق جایگاه او را به عنوان یکی از بهترین کارگردانان سینمای ایران در دوران معاصر تثبیت کرد. از دیگر آثار مجید مجیدی میتوان به رنگ خدا با امتیاز IMDb 8.1، باران با امتیاز IMDb 7.8، آواز گنجشکها با امتیاز IMDb 7.9، آنسوی ابرها با امتیاز IMDb 6.9 و خورشید با امتیاز IMDb 7.1 اشاره کرد.
فیلمهای ایرانی شناختهشده در صنعت سینمایی جهان
تا اینجا روند ورود، درخشش و تثبیت سینمای ایران را در سطوح بینالمللی بررسی کردیم، اما آیا میدانید کدام فیلمهای ایرانی بزرگترین دستاوردها را در سطح جهانی به دست آوردهاند و بیشتر از دیگر آثار سینمایی در خارج از این کشور شناخته میشوند؟
1. کلوزآپ
کلوزآپ یا نمای نزدیک یکی از بهترین فیلمهای ایرانی ساخته عباس کیارستمی در مقام کارگردان است. شخصیت اصلی این فیلم شخصی به نام حسین سبزیان با نزدیک شدن به خانواده یک کارگردان مشهور ایرانی، قصد دارد آنها را فریب دهد تا او را کارگردان واقعی بدانند. فیلم بهطور غیرمستقیم با استفاده از یک شخصیت بیکار که میخواهد فیلمساز شود تا نان خود را به دست آورد، در برابر سانسور مقاومت میکند. بدون شک ساخت این فیلم برای دوستداران سینمای هنری مایه خوشحالی است و یکی از معروفترین فیلمهای سینمای ایران محسوب میشود.
2. طعم گیلاس
این مراقبه مینیمالیستی درباره مرگ و زندگی؛ اولین و تا مدتها تنها فیلم ایرانی است که برنده نخل طلای کن شدهاست شده است. کیارستمی مردی را در این داستان دنبال میکند که تصمیم به خودکشی دارد و به دنبال کسی است که به او کمک کند تا به این هدف برسد. با این حال، کسانی که او برای کمک انتخاب میکند، در طول مسیر با دیدگاههای خود در مورد معنای وجود و زندگی؛ سعی میکنند او را متقاعد کنند که از این کار تجدیدنظر کند.
3. ده
یک راننده تاکسی زن در خیابانهای تهران در حال رانندگی است. در این بین مجموعهای از شخصیتها که از طریق مکالمات معمولیشان روشن میشود بهعنوان جامعه ایران چه انتظاراتی از زنان دارند، سوار این تاکسی میشوند. این فیلم بهشدت بداهه، اثری تخیلی است که با حقیقت همراه شدهاست.
4. باد ما را خواهدبرد
این فیلم تجربه بردن مخاطب به سفری به منطقهای بکر از ایران و جایی است، که سنت هنوز توسط مدرنیته مختل نشدهاست. کارگردان تحسینشده کیارستمی در این فیلم تجربه فراموشنشدنی دیگری را رقم میزند. در این فیلم چهار روزنامهنگار با بازیهای خوب که وانمود میکنند مهندس هستند و مراسم تشییعجنازه را مستند میکنند؛ آداب و رسوم مردم محلی کرد را ثبت میکنند.
5. گاو
گاو نقطه عطفی در تاریخ سینمای کشور محسوب میشود. این اثر سیاهوسفید حولمحور وابستگی یک مرد به گاوش و اینکه چگونه ناپدید شدن آن او را به جنون میکشاند، است. در حالیکه این داستان در ظاهر ساده است، مهرجویی موفق میشود سبک زندگی و دغدغههای بخشی از جامعه ایران را برجسته کند.
6. هامون
این درام رویایی مهرجویی بر رابطه روبهزوال بین هامون و همسرش مهشید متمرکز است. هامون تاجری است، که به امید نویسنده شدن تلاش میکند و همسرش مهشید نقاش است. زمانیکه هامون تصمیم میگیرد بهدلیل طغیان عصبانیت تصمیماتی در رابطه با زندگی زناشوییش بگیرد، دیوانگی او را تحتتاثیر قرار میدهد.
7. لیلا
شروع لیلا حاتمی بازیگر سرشناس ایرانی با فیلم لیلا بود. لیلا در این فیلم یک زن متاهل است، که قادر به بچهدار شدن نیست. این درام نقش زنان در جامعه ایران را بررسی میکند. رضا شوهر لیلا با بازی علی مصفا، او را دوست دارد، اما مادرش از او میخواهد همسر دیگری بگیر که بتواند برای او پسر به دنیا آورد.
8. درباره الی
در درام روانشناختی پرتنش فرهادی، یک سفر غیرمنتظره به شهرهای کنار دریا، به یک معمای پیچیده تبدیل میشود. تصویر کارگردان از طبقه متوسط ایرانی در چنین داستان غیرمنتظرهای جذاب است، و با مخاطبان داخلی و بینالمللی ارتباط برقرار میکند. درباره الی جوایزی را برای فرهادی در داخل و خارج از کشور به ارمغان آورد که از جمله میتوان به خرس نقرهای جشنواره برلین اشاره کرد.
9. جدایی نادر از سیمین
جدایی بیشک یکی از بهترین فیلمهای اصغر فرهادی است. این اولین فیلم ایرانی بود، که در سال 2012 برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد. بدونشک این فیلم باید در لیست بهترین فیلمهای ایرانی باشد. داستان فیلم حولمحور یک زوج ایرانی طبقه متوسط به نامهای نادر و سیمین است، که مدام دعوا میکنند و به دنبال طلاق در دادگاه هستند. سیمین میخواهد به همراه دخترش ترمه برای زندگی بهتر ایران را ترک کند. از سوی دیگر، نادر باید از پدر سالخوردهاش مراقبت کند، بنابراین از فکر خروج از ایران خوشش نمیآید. وقتی سیمین خانه را ترک میکند، نادر پرستاری به نام راضیه را استخدام میکند، تا از پدرش مراقبت کند. اتفاقی که پس از آن رخ میدهد یک سری سوءتفاهم و بدشانسی است، که منجر به درگیری دراماتیک بین شخصیتها میشود.
10. چهارشنبهسوری
درگیریهای خانوادگی در طبقه متوسط ایران، تخصص فرهادی است. وقتی زنی که به زودی برای عروسی خود به پول نیاز دارد، شغلی در یک خانه بهعنوان نظافتچی پیدا میکند، رازهایی را از این خانواده از طریق تعامل و رویارویی شخصیتها متوجه میشود.
11. متری ششونیم
متری ششونیم یکی از بهترین فیلمهای جدید ایرانی است، که سعید روستایی کارگردانی کردهاست. ژانر فیلم یک درام جنایی است. ازآنجاییکه فیلمهای زیادی در ژانر جنایی از ایران در جهان مطرح نیست، بنابراین این اثر باید در لیست بهترین فیلمهای ایرانی قرار گیرد. طرح داستان اعتیاد به مواد مخدر و مبارزه مقامات مجری قانون با مواد مخدر را بررسی میکند. فیلمهای زیادی وجود دارند که به درستی و نادرستی رویکردهای اجتماعی میپردازند. چیزی که این فیلم را متمایز میکند، رویکرد انسانگرایانه آن است، که در برخی موارد، انسانها مجبور میشوند بدون در نظر گرفتن درست و نادرست، انتخاب کنند. سعید روستایی در جشنواره بینالمللی فیلم توکیو جایزه بهترین کارگردانی را برای این فیلم دریافت کرد.
12. بچههای آسمان
بچههای آسمان فیلمی دلانگیز از نوع درام خانوادگی و به نویسندگی و کارگردانی مجید مجیدی است. این فیلم داستان یک برادر و خواهر به نامهای علی و زهرا را روایت میکند. علی بهطور اتفاقی تنها جفت کفش زهرا را گم میکند. حالا خواهر و برادر نمیخواهند به والدین بگویند، بنابراین زهرا طبق نقشه مخفیانه آنها، کفشهای علی را میپوشد. با این حال، وقتی به اشتراک گذاشتن یک جفت کفش برای همیشه مشکل میشود، علی باید برنامهای برای تهیه یک جفت کفش جدید بیاندیشد. اگرچه طرح این فیلم بسیار ساده است، اما داستانی تکاندهنده از عشق و انعطافپذیری در مواجهه با سختیها را نشان میدهد. بچههای آسمان بدون شک یکی از بهترین فیلمهای ایرانی دوران معاصر است.
13. آواز گنجشکها
وقتی کریم با بازی رضا ناجی و برنده خرس نقرهای برلین، بهعنوان یک کارگر مزرعه شترمرغ مجبور میشود برای تامین هزینههای خود شغل جدیدی در شهر پیدا کند، زندگیاش تغییر میکند. این فیلم بهلطف جذابیت تصویری که مشخصه فیلمهای مجیدی است، فقر و بدبختی را نه با ترحم بلکه با دیدگاهی خوشبینانه بررسی میکند.
14. باران
این فیلم با نگاهی به اقوام گوناگونی که در ایران همزیستی دارند، داستان عشقی بین یک مرد و یک زن جوان افغان را دنبال میکند، که برای کار کردن باید تظاهر به مرد بودن کند. برانگیختن اجرای بسیار واقعی از بازیگران، که مهارت مجیدی است، یکی از جذابیتهای این اثر است. باران بیشتر از همه زنی را نشان میدهد، که گرفتار سیستمی است که توسط و برای مردان طراحی شدهاست.
15. رنگ خدا
پسربچه نابینا اگرچه توسط پدرش طرد میشود، اما خوشحال است که در زیبایی طبیعت غرق شده و سعی میکند معنای آن را بفهمد. نمایش خیرهکننده جلوههای بصری ایران و مناظر روستایی و درآمیختگی ظریف با دغدغههای فلسفی در این فیلم، از مجیدی فیلمسازی شاعر ساختهاست که حکمت را به شیوههای شگفتانگیزی ارائه میکند.
16. بید مجنون
نویسنده ای که در کودکی بر اثر تصادف نابینا شدهبود، بینایی خود را بهعنوان یک مرد میانسال دوباره به دست میآورد، تا با دنیایی که او را به چالش میکشد، روبرو شود. در ابتدا، وضعیت معجزهآسای جدید او به نظر میرسد اجابت دعا باشد، اما مجیدی بهزودی به ما نشان میدهد که چگونه بینش میتواند به یک نفرین تبدیلشود. درام معنوی بید مجنون درباره سرنوشت است که گاهی میتواند به نام معجزه به انسان زخم بزند.
منبع: مایکت