فیلم مولان؛ آنارشیست فانتزی
مسئله بزرگی که با داستان به ظاهر عادی سینمایی «مولان» دارم اینجا شکل میگیرد که زنانگی در داستان یک فیلم تبدیل به دستمایهای برای انقلاب تفکر با گرایشات ضد اجتماعی...
کد خبر :
۸۴۳۹۰
بازدید :
۱۰۷۸
علی رفیعی وردنجانی | مولان فیلمی با انگارههای آنارشیستی از سوی زنان است که به طور هوشمندانه این رویکرد را در موازات حفظ خانواده نمایش میدهد. همه داستانها قائم به ذات پیرنگ به نوعی در ستایش زنان نوشته میشوند؛ و عملا داستانی که شامه مخاطب را به بوی زنانگی معطر نکند عاری از احساسات و تجربه است.
مسئله بزرگی که با داستان به ظاهر عادی سینمایی «مولان» دارم اینجا شکل میگیرد که زنانگی در داستان یک فیلم تبدیل به دستمایهای برای انقلاب تفکر با گرایشات ضد اجتماعی...
مولان فیلمی با انگارههای آنارشیستی از سوی زنان است که به طور هوشمندانه این رویکرد را در موازات حفظ خانواده نمایش میدهد. همه داستانها قائم به ذات پیرنگ به نوعی در ستایش زنان نوشته میشوند؛ و عملا داستانی که شامه مخاطب را به بوی زنانگی معطر نکند عاری از احساسات و تجربه است. مسئله بزرگی که با داستان به ظاهر عادی سینمایی «مولان» دارم اینجا شکل میگیرد که زنانگی در داستان یک فیلم تبدیل به دستمایهای برای انقلاب تفکر با گرایشات ضد اجتماعی میشود.
باوجود آنکه هالیوود با تکیه بر تکنولوژی و داستان سازی توان خلق افسانههای متعدد را دارد، اما برای ایجاد یک مفهوم انسان دوستانه به سراغ افسانههای شرقی با رنگ و لعاب فانتزی میرود. مولان که از کودکی مهارت بالایی در هنرهای رزمی دارد از سوی جامعه مورد پذیرش قرار نمیگیرد، آنان انتظار دیگری از یک دختر بچه دارند و سعادت او و خانواده اش را در همسرداری میدانند.
مولان فیلمی با انگارههای آنارشیستی از سوی زنان است که به طور هوشمندانه این رویکرد را در موازات حفظ خانواده نمایش میدهد. همه داستانها قائم به ذات پیرنگ به نوعی در ستایش زنان نوشته میشوند؛ و عملا داستانی که شامه مخاطب را به بوی زنانگی معطر نکند عاری از احساسات و تجربه است. مسئله بزرگی که با داستان به ظاهر عادی سینمایی «مولان» دارم اینجا شکل میگیرد که زنانگی در داستان یک فیلم تبدیل به دستمایهای برای انقلاب تفکر با گرایشات ضد اجتماعی میشود.
باوجود آنکه هالیوود با تکیه بر تکنولوژی و داستان سازی توان خلق افسانههای متعدد را دارد، اما برای ایجاد یک مفهوم انسان دوستانه به سراغ افسانههای شرقی با رنگ و لعاب فانتزی میرود. مولان که از کودکی مهارت بالایی در هنرهای رزمی دارد از سوی جامعه مورد پذیرش قرار نمیگیرد، آنان انتظار دیگری از یک دختر بچه دارند و سعادت او و خانواده اش را در همسرداری میدانند.
او مجبور میشود برای نجات کشورش به ظاهر مردانه خود را به سربازخانه معرفی کند و رو در روی نیروی ساحرهای قرار بگیرد که خود از نادیده گرفته شدن رنج برده و اکنون برای انتقام برخواسته است. آنارشیست پروری در فرهنگ سینمایی هالیوود به صورت عمقی و سطحی این روزها به عنوان یک ابزار فرهنگی استفاده میشود.
داستان پرواضح به مخاطب میگوید یک زن از نظر توان جسمی چیزی از مرد کم ندارد و میتواند دوشادوش یا در مقابلش مبارزه کند. این تفکر برای زایش بهتر و مفهومیتر در ابعاد جغرافیایی قرار میگیرد که روایتهای ضد و نقیض زیادی از نادیده گرفته شدن زنان در خود دارد؛ منظور از جغرافیا تنها چین نیست بلکه نیم کره شرقی است و برای ایجاد کاتارسیس از بنیاد خانواده استفاده میکند.
خانوادهای که در آن پدر به «مولان» و تفاوت هایش افتخار میکند، اما برای حفظ حریم اجتماعی خانواده اش مجبور به مخالفت با او میشود. فیلم به شدت سرگرم کننده است و با تکیه بر این المان مخاطب را برای پذیرش هر مفهومی آماده میکند.
*ققنوس در برابر عقاب
از نظر رفتار شناسی هر پدیدهای که باعث تحریک انسان برای یک انقلاب درونی شود میتواند نشانههایی از رهایی به وجود آورد. از رفتار «مولان» نسبت به خانواده و جامعه خود میتوان این گونه برداشت کرد که برای ابراز تواناییها نباید با خانواده مبارزه کرد بلکه باید با فرهنگ منسوخ شده جامعهای مبارزه کرد که خانواده را وادار به چشم پوشی در برابر توانایی اعضا کرده است.
*ققنوس در برابر عقاب
از نظر رفتار شناسی هر پدیدهای که باعث تحریک انسان برای یک انقلاب درونی شود میتواند نشانههایی از رهایی به وجود آورد. از رفتار «مولان» نسبت به خانواده و جامعه خود میتوان این گونه برداشت کرد که برای ابراز تواناییها نباید با خانواده مبارزه کرد بلکه باید با فرهنگ منسوخ شده جامعهای مبارزه کرد که خانواده را وادار به چشم پوشی در برابر توانایی اعضا کرده است.
این مفهوم در متن بسیار کاربردی و فرهنگی است، اما هنگامی که موضعی به عنوان هالیوود آن را برای مخاطب تولید میکند میتواند خطر آفرین باشد. به هیچ عنوان قرار نیست با چنین یادداشتی موضع ضد بر مفهوم تولید شده بگیرم چرا که در حال انجام همان عملی هستم که از سوی آنان انجام شده، اما لازم میدانم این تذکار را در یادداشت خود بگنجانم که حرف راست بیگانه دلیل بر دوستی او با شما نیست.
چالههای فرهنگی زیادی در جوامع شرقی و مشخصا کشورمان از جمله تبعیض جنسیتی میان زنان و مردان وجود دارد و لازمه مرتفع ساختن آن بازنگری بر اساس اصالت فرهنگی در هر جغرافیا است نه تقلید از یک فرهنگ دیگر با این نگرش که آنان اینگونه اندیشیده اند و پیشرفت کرده اند پس ما هم میتوانیم با چنین اندیشهای پیشرفت کنیم. جنس زن در جامعه و شخصیت او بیان کننده میزان پیشرفت کشور از نظر فرهنگی است.
اما نمیتوان چالهها را با افزایش حس مبارزه جویی پر کرد. البته این حس از شخصیت اصلی فیلم «مولان» ساخته نمیشود بلکه از ساحرهای که از نادیده شدن به انتقام برخواسته و در آخر خود را فدای قهرمان داستان میکند بروز مییابد.
درواقع سیاست پشت این فیلم بسیار هوشمندانه طراحی شده است. فیلم قهرمان را انسانی پایبند به خانواده و اخلاقیات ساخته و در جریان ضد قهرمان سازی خود مفهومی تولید میکند که عملا مخاطب را دعوت به انقلاب میکند. به برخورد اولیه فرمانده با «مولان» دقت کنید، او را دغل باز عنوان میکند و از ارتش بیرون میکند.
آنچه باعث پذیرش و آرام شدن فرمانده در برابر قهرمان قصه میشود نه میل شخصی بلکه نگاه و نظر مردان ارتش به زنی است که زندگیشان را نجات داده است. نمایش ققنوس به عنوان حامی قهرمان قصه و تبدیل شدن جادوگر به عقاب تنها یک بازی برای ایجاد مسیر داستان در فیلم است و البته همچنان گویای یک افسانه شرقی.
از سوی دیگر میبینیم مولان همچنان موضع محافظه کارانه خود را در برابر هم رزمان مرد حفظ میکند و تا آخرین لحظه در ارتباط آنان به صورت جنسیت حقیقی اش اکراه دارد.
*ساختار
فیلم از نظر تلفیق تکنیکهای سینمایی (بازسازی تصاویر رایانه ای) با مهارت بالایی ساخته شده است و با یک روایت کلاسیک داستانی فانتزی را به بهترین شیوه و کاملترین نوع بیان میکند. دوربین نگاه ویژهای به شخصیت اصلی دارد و تنها از دید سوم شخص او را نمایش نمیدهد.
*ساختار
فیلم از نظر تلفیق تکنیکهای سینمایی (بازسازی تصاویر رایانه ای) با مهارت بالایی ساخته شده است و با یک روایت کلاسیک داستانی فانتزی را به بهترین شیوه و کاملترین نوع بیان میکند. دوربین نگاه ویژهای به شخصیت اصلی دارد و تنها از دید سوم شخص او را نمایش نمیدهد.
رنگها تاثیر بالایی بر درک کودکان دارند و به راحتی در برقراری ارتباط با عامه جامعه موفق است. هنرهای رزمی در این فیلم به طور باور پذیری ارائه شده اند و از زیاده گویی پرهیز شده. استفاده ازدو بازیگر شناخته شده در این زمینه:دنی ین و جت لی در ایجاد تعلیق اقتصادی برای فیلم موفق بوده است.
سینمایی «مولان» ساختار سادهای برای پذیرش و درک مفهومی انتخاب کرده و خانواده را دستمایهای برای تشویق به یک مبارزه اجتماعی قرار داده است.
منبع: سلام سینما
سینمایی «مولان» ساختار سادهای برای پذیرش و درک مفهومی انتخاب کرده و خانواده را دستمایهای برای تشویق به یک مبارزه اجتماعی قرار داده است.
منبع: سلام سینما
۰