روزی که شاه کلید طلایی پایتخت را تقدیم ملکه انگلیس کرد
بلوار کشاورز از قدیم الایام تفرجگاه تهرانی ها بود و همچنان از جذابترین محلهای پیاده روی و خاطرهسازی مردم پایتخت است، بلواری که درآخرین ساعات حضور ملکه انگستان در ایران به نامش تابلو زده شد، امروز میتوان از آن بهعنوان قطب گردشگری، فرهنگی و پزشکی پایتخت نام برد.
بلوار زیبایی که امروز به نام بلوار کشاورز میشناسیم، حدود ۱۵۰ سال قبل به آن بلوار آب کرج میگفتند. نهری که از میان آن میگذرد یک انشعاب از آب رودخانه کرج بود و زمان امیرکبیر، به دستور او انجام شده بود. که تا قبل از لوله کشی آب شرب تهران، محل تامین آب مناطق شهر بود.
این نهر به سمت اراضی بالادست بهجت آباد هدایت می شد و به دارالخلافه میرسید. آن زمان بلوار آب کرج محل تفریح تهرانیها بود و مردم اغلب برای ۱۳ بدر و تازهکردن حال و هوا به این محل میآمدند.
زمانی که پهلوی اول تصمیم به توسعه پایتخت گرفت یکی از مکان هایی که در مسیر توسعه بود همین بلوار بود. معمار و طراح این بلوار خاطره انگیز، سرفراز غزنی بود. او چندین سال استاد دانشکده معماری و دانشکده هنرهای زیبا بود. تحصیلات خود را در انگلستان گذرانده بود و قصد داشت از خیابان شاهرضا (ولیعصر کنونی) تا خیابان کارگر یک مسیر ماشینرو بسازد.
ولی ایده او تبدیل به ساخت بلواری شد که علاوه بر ماشین، محل تفریح و پیادهروی شد. بعد از مطالعات اولیه و نقشهبرداری و طراحی، از شروع تا پایان کار حدود دو سال زمان برد. او سال ۱۳۹۶ بعلت بیماری در آلمان درگذشت.
نصرالله حدادی، تهرانشناس میگوید: «در دهه ۱۳۳۰ چهره این محل تغییرکرد و بلوار و ساختمانسازی صورت گرفت پس از آن به نام الیزابت دوم شهرت یافت. دلیل این نامگذاری دیدار ملکه انگلستان در سال ۱۳۳۹ بود.» از ۱۱ اسفند تا ۱۵ اسفند به مدت چهار روز ملکه الیزابت دوم همراه همسرش فیلیپ به ایران آمدند. این سفر در پاسخ به سفر محمدرضا شاه از انگلستان بود که در آن زمان محمدرضا شاه تازه از همسر دوم خود جدا شده بود و بدون ملکه سفر کرده بود.
ولی زمانی که ملکه انگلیس به تهران آمد از ازدواج مجدد شاه با فرح دیبا یکسال گذشته بود. شاه که پس از ماجراهای کودتای ۲۸ مرداد خود را مدیون انگلیس و آمریکا میدانست برای استقبال از ملکه انگلستان سنگ تمام گذاشت و به گفته حدادی، به محض ورود به تهران کلید طلایی تهران را تقدیم ملکه کرد.
روز اول در کاخ گلستان پذیرایی شاهانه شدند و روز بعد شاه و همسرش دعوت ملکه در محل سفارت انگلیس بودند. از شیراز و اصفهان هم بازدید کردند. روز آخر در ساعات پایانی سفر ملکه، محمدرضاشاه نام بلوار تازه تاسیس را به افتخار ملکه «الیزابت دوم» نام گذاشت که تا هجده سال بعد به همین نام بود تا اینکه پس از انقلاب اسلامی به بلوار کشاورز تغییر یافت.
اراضی بالا دستی بلوار کشاورز امروز از ارتش خریداری شد و به جانمایی پارک لاله اختصاص یافت. ساختمان وزارت کشاورزی در ضلع شمالی پارک ساخته شد. این خیابان مسیر غربی-شرقی دارد. از بیمارستان امام خمینی کنونی شروع میشود تا تقاطع امیرآباد ادامه پیدا میکند، از خیابان فلسطین عبور میکند تا میدان ولیعصر و تا خیابان کریمخان زند امتداد می یابد.
اهمیت این بلوار علاوه بر ساخت زیبا و منحصر به فرد آن به دلیل وجود اولین و بزرگترین مرکز درمانی پایتخت بیمارستان امام خمینی(ره) است که در گذشته بیمارستان پهلوی یا ۵۰۰ تختخوابی نام داشت. همچنین ساخت بیمارستانهای خصوصی و نیمهخصوصی مثل ساسان، یاس، پارس، فیروزگر در این خیابان، پزشکان مشهوری از ابتدا در این خیایان مطب داشتند و میتوان گفت این محل قطب پزشکی تهران بود و همچنان این جایگاه را حفظ کرده است.
حدادی میگوید: «در ابتدای ساخت این بلوار به یک مجموعه فرهنگی و گردشگری توجه شده بود. به همین دلیل پارک بزرگ لاله که در ابتدا (فرح) نام داشت ساخته شد و داخل آن زمینهای مختلف ورزشی و همچنین دو بنای خاص برای موزه در نظر گرفته شد. دوره پهلوی دوم، برای مدرن نشان دادن شهر و زیبایی معابر از خیابانهای اروپایی در ساخت و توسعه تهران بهره بردند. پیشنهاد ساخت موزه توسط فرح مطرح شد و با موافقت شاه و امیرعباس هویدا کارهای اجرایی آن برای ساخت موزه هنرهای معاصر و موزه فرش در اختیار معماری از نزدیکان فرح، به نام کامران دیبا قرار گرفت.» او با تلفیق سبک معماری مدرن و الهام گرفتن از بادگیرهای منطقه کویری ایران و همکاری مشاوران اروپایی خود در سال ۱۳۵۶ این بنا به مساحت ۵۰۰۰ متر مربع و با هزینه ای بالغ بر ۷/۲ میلیون دلار را به اتمام رساند.
روبهروی پارک لاله یک سینما وجود داشت به نام سینما بلوار که در قدیم منزل یک روزنامه نگار معروف به نام محمد مسعود بود که کمتر کسی این موضوع را میداند. حدادی درباره این فرد میگوید: «او مدیر روزنامه «مرد امروز» بود. سرگذشت عجیبی داشت. وقتی از قم به تهران آمد هیچ نداشت. اخلاق روزنامهنگاری را رعایت نمی کرد. تهمت می زد، دروغ میگفت و بیشتر از شیوه آنارشیستی استفاده میکرد. به آدمهای سرشناس در روزنامه میتاخت و بعد از آنها اخاذی میکرد و از این راه صاحب ثروت شد. سرانجام یک روز در ۲۳ بهمن ۱۳۲۶ در خیابان اکباتان جلو در چاپخانه مظاهربه به دست نیروهای حزب توده با گلوله کشته و در قبرستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.»
حدادی میافزاید: «تا مدت ها در مورد مرگ این روزنامه نگار ابهام وجود داشت. تودهایها مرگ او را به اطرافیان اشرف پهلوی نسبت میدادند و برخی قوام و درباریان را بانی مرگ او میدانستند. و برخی میگفتند رزم آرا که در آن زمان رییس ستاد مشترک ارتش بود در ماجرای قتل او دست داشته. بعضی از افراد برجسته حزب توده همراه ابوالقاسم عباسی تا سالها موفق شدند این توجیه را داشته باشند که زمانی اشرف خواهر شاه به دیدار استالین رفته بود او یک پالتوی پوست مینک گران به اشرف هدیه داده بود که محمد مسعود در روزنامه خود به شدت علیه دربار و شخص اشرف و این هدیه نوشته بود. تودهایها از این موقعیت سوءاستفاده کردند و دلیل قتل او را به اطرافیان اشرف و کینه او نسبت دادند و تا سالها بعد از این شخص قهرمان ساختند و اسم او را به نیکی در میان مردم جا انداختند. بعدها در محل منزل او سینما بلوار بنا شد که این سینما را چند سال قبل تغییر کاربری دادند.»
از سال ۱۳۹۱ تلاشها برای ثبت این بلوار در فهرست آثار ملی شروع شد که در نهایت شهریور ۱۳۹۴ به شماره ۳۱۳۲۱ در فهرست آثار ملی کشور جای گرفت تا به همین شکل باقی بماند.
منبع: همشهری