خاطرات ارتشبد فردوست؛ «محمدرضا همیشه محبت استالین را به خاطر داشت»

سپهر اظهار داشت: «از سفیر خواهش کردم به استالین بگوید که ایشان دیداری با شاه بکند، زیرا حال که نه چرچیل و نه روزولت به دیدن او نمیروند اگر ایشان بروند اثر فوقالعادهای بر روی او خواهد داشت».
فرادید| حسین فردوست ارتشبد نیروی زمینی شاهنشاهی ایران، یکی از برجستهترین و مؤثرترین چهرههای دوران حکومت پهلوی و همدرس و دوست صمیمی محمدرضا پهلوی از کودکی تا بزرگسالی بود. در اینجا بخش کوتاهی از کتاب خاطرات او را که مربوط به اوایل سلطنت محمدرضا پهلوی و کنفرانس متفقین در تهران است میخوانید:
به گزارش فرادید؛ در آذر 1322 سران سه قدرت بزرگ جهانی (استالین، روزولت و چرچیل) وارد تهران شدند و کنفرانس معروف به «کنفرانس تهران» را برگزار کردند. این کنفرانس در محل سفارت شوروی برگزار شد و محمدرضا نیز به سفارت شوروی میرفت و در کنفرانس شرکت میکرد. یکی از موارد مهم کنفرانس تهران خروج نیروهای متفقین از ایران 6 ماه پس از خاتمه جنگ بود و در مورد دیگر ایران را «پل پیروزی» نامیدند. این عنوان البته برای تشکر از ایران نبود بلکه منظور این بود که به جهان بفهمانند که اگر کمکهای آمریکا به شوروی از طریق ایران نبود شوروی پیروز نمیشد.
تصویری از ملاقات محمدرضا پهلوی با چرچیل در سفارت روسیه؛ چرچیل و روزولت بر خلاف استالین به ملاقات شاه نیامدند
در جریان کنفرانس تهران، چرچیل و روزولت به دیدن محمدرضا نیامدند و آنها را در همان سفارت شوروی ملاقات کرد، ولی استالین شخصاً به دیدار محمدرضا آمد. ماجرا از این قرار است:
احمدعلی سپهر از افرادی بود که در سالهای نخست سلطنت محمدرضا رل مهمی در زندگی سیاسی او بازی کرد، ولی برای مدت کوتاهی. مقارن با کنفرانس تهران سپهر به من تلفن زد و گفت: کار لازمی دارم. گفتم: الان میآیم منزلتان. منزل سپهر در پیچ شمیران قرار داشت و ساختمان کهنه ولی مجلل و وسیع و با محوطه بزرگ بود. به محض ورود، به من گفت که از دیشب تاکنون با سفارت روسیه در تماس بوده و به سفارت رفته و با سفیر چند ملاقات داشته است. استالین هم در سفارت بوده ولی سپهر او را ندیده. سپهر اظهار داشت: «از سفیر خواهش کردم به استالین بگوید که ایشان دیداری با شاه بکند، زیرا حال که نه چرچیل و نه روزولت به دیدن او نمیروند اگر ایشان بروند اثر فوقالعادهای بر روی خواهد داشت».
سفیر مطلب را به استالین اطلاع داد و استالین پذیرفت که فردا به دیدن شاه برود. سفیر به سپهر گفته بود: «پس به شاه اطلاع دهید که آمادۀ پذیرایی باشد. ضمناً از در ورودی محوطه کاخ تا ساختمان، استالین گارد خود را میگذارد و گارد شاه باید برداشته شود». با سرعت مطالب سپهر را به محمدرضا انتقال دادم. او فوقالعاده خوشحال شد و گفت: «این مهمترین ملاقات من است». سپس دستورات لازم را به فرمانده گارد داد. پذیرایی به بهترین نحو در درون ساختمان کاخ مرمر انجام شد و طرفین از این ملاقات برداشت خوبی داشتند؛ این ملاقات بیش از نیم ساعت به طول انجامید و چندین عکس دو نفره برداشته شد. محمدرضا همیشه این محبت استالین را به خاطر داشت، اما این ملاقات اثری در خروج بهموقع نیروهای شوروی از ایران نداشت.