فلسفه به زبان خیلی ساده؛ «مرگ مولف» یعنی چه؟

فلسفه به زبان خیلی ساده؛ «مرگ مولف» یعنی چه؟

اصطلاح مرگ مولف (The Death of the Author) با انتشار مقاله‌ای کوتاه از رولان بارت، فیلسوف و نظریه‌پرداز ادبی اهل فرانسه در سال ۱۹۶۷ مطرح شد. البته از آنجا که قرار است مولف بمیرد پس بهتر است به جای نوشتن دربارۀ خود بارت مستقیم به سراغ اصل مطلب برویم!

کد خبر : ۱۲۴۱۳۶
بازدید : ۱۲۱۶

فرادید | وقتی شما می‌خواهید یک کتاب یا هر متن دیگری را تفسیر کنید، دقیقا قرار است چه کاری بکنید؟ یعنی اصلا «تفسیر کردن» به چه معناست؟ پاسخی که بیشتر ما به این سوال می‌دهیم (همان پاسخی که احتمالا اکثر فیلسوفان و متفکران در طول تاریخ می‌دادند) این است که تفسیر کردن یعنی اینکه بفهمیم منظور «مولف» این متن چه بوده است. به عبارت دیگر «تفسیر» یعنی اینکه از طریق نوشته‌ها به آن معنایی که در ذهن نویسنده وجود داشته پی ببریم.

به گزارش فرادید؛ شاید این معنا از تفسیر کاملا «بدیهی» به نظر برسد. اما فلسفۀ «پست‌مدرن» دقیقا همان جایی که فکر می‌کنیم یک چیز کاملا بدیهی و روشن است یقۀ ما را می‌گیرد تا به ما ثابت کند که اینطور نیست! نظریۀ مرگ مولف هم نمونه‌ای از نگاه و تفکر پست‌مدرن است که می‌خواهد به ما بگوید این معنا از «تفسیر» کاملا باطل و حتی خیالی است! اما چرا؟ چون بر طبق این نظریه اصلا چیزی به عنوان «مولف» یا «خالق اثر» وجود ندارد.

فلسفه به زبان خیلی ساده؛ «مرگ مولف» یعنی چه؟

ما وقتی از مولف یا خالق صحبت می‌کنیم، کسی را در نظر داریم که یک معنا یا ایده را برای اولین بار در ذهن خودش خلق می‌کند و بعد آن را می‌نویسد. اما آیا اصلا کسی می‌تواند معنا‌ها یا ایده‌ها را «خلق» کند؟ هر کدام از ما در یک بافت فرهنگی خاص، یک تاریخ خاص و یک جغرافیای خاص زندگی می‌کنیم و به زبان خاصی صحبت می‌کنیم. همۀ فکر‌ها و ایده‌های ما برآمده از این بستری هستند که ما را احاطه کرده است. ما کلمات را به آن معنایی میفهمیم که زبان و فرهنگ ما به ما ارائه می‌کنند.

یک نکتۀ دیگر هم هست: وقتی کسی متنی را می‌نویسد، این متن از چارچوب زمان‌ها و مکان‌ها عبور می‌کند و به بافت‌های فرهنگی و تاریخی دیگری وارد می‌شود؛ این بافت‌های تازه می‌توانند معنا‌های تازه‌ای به متن ببخشند و آن را با ایده‌های تازه‌ای مرتبط کنند؛ بنابراین اگر ما فقط به دنبال همان معنایی بگردیم که در فکر نویسنده بوده است، بی‌دلیل متن را محدود کرده‌ایم.

فلسفه به زبان خیلی ساده؛ «مرگ مولف» یعنی چه؟

مولف فقط مجموعه‌ای از ایده‌ها و گفتار‌ها را کنار هم جمع کرده است و این دلیل نمی‌شود که خودش صاحب معنای همۀ آن‌ها باشد؛ این یک جور دیکتاتوری است! متن وقتی شکل می‌گیرد دیگر مولفش هیچ اهمیتی ندارد؛ این به عهدۀ خواننده است که معنایی به متن ببخشد. به عبارت دیگر خواننده است که بر اساس بافت فرهنگی و معنا‌هایی که از قبل با آن‌ها آشنا است، معنایی از متن استخراج می‌کند.

«مرگ مولف» یعنی به جای اینکه برای فهمیدن متن به سراغ زندگی مولف برویم و سعی کنیم معنا را از ذهن او بیرون بکشیم (کاری که اصلا ممکن هم نیست)، فقط به خود متن توجه کنیم و بگذاریم خودش معنایش را برای ما آشکار کند. به این ترتیب متن را سلطۀ ناحق مولف خارج کرده‌ایم و به یک جور دموکراسی در تفسیر رسیده‌ایم! به این ترتیب خواننده دیگر یک موجود منفعل و تابع نیست بلکه این توانایی را پیدا می‌کند که معنای خاص خودش را از متن استنباط کند. «مولف باید بمیرد تا خواننده متولد شود».

۳
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید