از شر احساسات و افکار سمی خلاص شوید
حتما شما هم این وضعیت عذاب آور را تجربه کردهاید. در وضعیت بد روحی گیر میکنید. در داستانهای بیپایان، احمقانه و عاطفی! دوست دارید همین حالا از شر اینجا خلاص شوید اما نمیتوانید.
کد خبر :
۲۱۴۵۸
بازدید :
۲۰۲۹۰
حتما شما هم این وضعیت عذاب آور را تجربه کردهاید. در وضعیت بد روحی گیر میکنید. در داستانهای بیپایان، احمقانه و عاطفی! دوست دارید همین حالا از شر اینجا خلاص شوید اما نمیتوانید.
هرچند خوشتان نیاید، اما میمون ذهنتان مشغول انجام کاری مهم است: او بارها و بارها شما را در دام داستانهای یکسان میاندازد، شما نسبت به خودتان ناامید میشوید و کمکم از خودتان، موقعیتتان و تمام جهان متنفر میشوید.
صدای میمون ذهنتان به حدی بلند است که به سختی توانی برای انجام کار دیگری برایتان باقی میماند. بخش دانای مغزتان کاملا خاموش است! در این میان خودتان هم به شکل نامناسبی ابراز احساسات میکنید، مدام بستنی میخورید و خودتان را به نوشیدنی میبندید و به این صورت ضربهی آخر را به خود میزنید و بیش از پیش آسیب میبینید.
میدانید که باید الگوهای ویرانگر خود را تغییر دهید، اما نمیدانید چطور باید این کار را بکنید. ممکن است بگویید: "من همه چیز را امتحان کردم: مراقبه، تمرین تنفس و غیره و غیره. اما هیچ کدام روی من تاثیر نداشت. چرا؟"
مراقبه یا تمرین نفس کشیدن هیچ مشکلی ندارد. این دو کاملا کارآمد هستند و اگر متمرکز باشید میتوانند کمک فوقالعادهای به شما بکنند.
آیا میدانید چرا این راههای مرسوم احساسات سمی شما را فروننشاندهاند؟ برای تسلط روی این شیوهها تمرینات زیادی لازم است زیرا اینها راههای نهایی کنترل احساسات هستند.
تنها چیزی که باید بدانید این است که در موقعیتهای احساسی یا زمانی که تحت تنش هستید چه اتفاقی برای مغز و بدنتان رخ میدهد، و قبل از ارزیابی احساساتتان خود را با چند مرحلهی مفرح آماده کنید.
سیستم جنگ و گریز
بیایید قبل از پرداختن به آن ۵ شیوهی مفرح، کمی دربارهی سیستم جنگ و گریز صحبت کنیم.
سیستم جنگ و گریز سازوکار "مراقبت از خود" در بدن ما است و زمانی که در موقعیتهای استرسزا، خطرناک و البته آسیبزا هستیم، وارد عمل میشود.
سطح خطر احساسات سمی در حد "مرگو زندگی" نیست اما بسیار تنشزا است، اینطور نیست؟
زمانی که احساسات سمی در وجودتان منفجر میشوند، سیستم جنگوگریز به جریان میافتد و به تمام بدن اخطار میفرستد، بنابراین شما میتوانید روی چگونگی مراقبت از خودتان در برابر آسیب که همان افکار سمی هستند، تمرکز کنید.
بخش عمدهای از جریان خون بهدست و پاها میرود در نتیجه شما میتوانید سریعتر و قویتر بدوید و حرکت کنید، آدرنالین وارد عمل میشود و در اثر هشیاری تمام قسمتهای استدلالی مغزتان همراه با میمون پرحرف ذهنتان بیدار میشوند.
در این مرحله، تلاش برای مراقبه یا انجام تمرینهای تنفسی چندان کمکی به آرام شدنتان نمیکند. شما به حدی عصبی هستید که به چند مرحلهی اضافی برای بازگشت به حالت عادی و منطقی خود نیاز دارید.
در اینجا است که مراحل مفرح به دادمان میرسند.
۵ شیوهی تسکین سیستم جنگوگریزتان
لازم است قبل از امتحان کردن آن ۵ شیوه، یک گام ابتدایی را بردارید.
زمانی که افکار سمی، میمون ذهن شما را روشن میکنند، روی یک تکه کاغذ بنویسید که چه احساسی دارید و کجای بدنتان آن را حس میکنید، مثلا "خشم در چاکرای شبکهی خورشیدی" یا "ترس در گلویم". به این ترتیب بعدا راحتتر میتوانید به آن برگردید.
میدانم برخی میگویند باید با آن روبهرو شوید، رویاش کار کنید و آن را بیرون بریزید، اما زمانی که در دام ذهن پرحرف هستید دیگر خیلی دیر شده است.
همچنین، نام بردن احساسات و تشخیص جای آنها در بدن نخستین فرآیند پویا برای آرام کردن ذهن و لمس احساسات به طور کامل است.
حالا بیایید وارد بخش مفرح شویم.
۱. بلند بخندید
برای مدتی کاری که به شما لذت میدهد و باعث میشود بخندید انجام بدهید مثل تماشای برنامههای خندهدار تلویزیونی یا ویدئوهای یوتیوب.
به لحاظ علمی ثابت شدهاست که خنده نه تنها به بدنتان آرامش میدهد بلکه باعث میشود مغزتان اندورفین -هورمون احساس خوب- بیشتری آزاد کند، سیستم ایمنی بدنتان قویتر شود و مشکلات قلبی کاهش بیابند.
حتی با خواندن مطالب علمی دربارهی خندیدن هم احساس شادی بیشتری میکنید، اینطور نیست؟ بنابراین از نوشتن احساسات سمی مطمئن شوید و بخندید!
۲. کار کنید یا برقصید
از آنجایی که سیستم جنگوگریز شما را برای حرکت کردن و دویدن سریعتر و کارآمدتر آماده کردهاست، پس بهتر است آن را برای آرام کردن میمون ذهن استفاده کنیم.
یک راه برای آرام شدن بدن و روی کار آمدن بخش منطقی مغز این است که تمرینات ایروبیک مانند دویدن، پیادهروی، شنا و رقصیدن را تا حدی انجام بدهید که بدنتان خسته شود و آدرنالین اضافی را تمامکند.
فوتوفن اصلی کار این است که خودتان را در حال جذب عشق و بیرون کردن افکار منفی در زمان ورزش تجسم کنید. این کار باعث میشود فرآیند آرام شدنتان تسریع شود.
۳. آواز بخوانید
آیا تا به حال احساس کردهاید که آواز خواندن همراه با موسیقی که از رادیو پخش میشود چقدر لذتبخش است؟
بلند آواز خواندن باعث میشود مغزتان علاوه بر اندورفین -هورمون حس خوب- اوکسیتوسین که باعث کاهش اضطراب و تنش میشود، نیز آزاد کند.
آواز خواندن همچنین به دلیل تنفس عمیق دیافراگمی اثری مشابه یوگا در بالاتنه دارد. درواقع از همان گروه عضلات اصلی درگیر در هنگام انجام یوگا در بالاتنه استفاده میکند و باعث میشود به نتیجهی دلخواه برسیم.
علاوه بر این آواز خواندن نه تنها شیوهی بینظیری برای عمیق نفس کشیدن است بلکه کمک میکند احساسات تان را به طور کامل درک کنید بدون اینکه آنها را به اشتباه بیان کنید و یا به جایی در عمق وجودتان تبعیدشان کنید.
بنابراین آیپاد، دستگاه پخش سیدی یا رادیو را روشن کنید و بلند بلند آواز بخوانید.
۴. یکی از آلات موسیقی را بنوازید
اگر شما نوازنده باشید قطعا میدانید چقدر این روش برای آرام کردن ذهن مفید است. موسیقی اثرات مثبت زیادی در زندگی ما دارد.
به عنوان مثال طبل زدن برای متمرکز شدن و تعادل داشتن فوقالعاده است.
هرگونه صدای فلزی مانند صدای ناقوس تبتی، گیتار یا پیانو، انرژی سمی درونتان را پاک میکند. هنگام نواختن، تجسمکنید صدا در حال پاک کردن شما است.
همچنین اگر با نواختن یک ساز احساسات خود را بیرون بریزید، میتوانید آنها را به طور کامل درک کنید بدون اینکه وارد هیچیک از داستانهای دور و دراز شوید.
یادتان باشد لازم نیست زیبا بنوازید. فقط به ناقوس ضربه بزنید، تار گیتار را به صدا دربیاورید و به صورت ریتمیک روی طبل ضربه بزنید و سعی کنید خود را با صدایی که تولید میکنید، هماهنگ کنید.
۵. تصاویر، اشکال و طرحهای انتزاعی بکشید و آنها را رنگ کنید
این بهترین شیوه برای دیدن احساسات به صورت عینی است. به این فکر کنید که احساس شما چه شکلی یا چه رنگی است و آن اشکال و رنگها را روی کاغذ پیاده کنید.
"دیدن" احساساتتان به اشکال و رنگهای مختلف روی یک تکه کاغذ کمک میکند در حین اینکه خلاقیتتان برانگیخته میشود، متمرکز بمانید.
باز هم یادتان باشد که حتما نباید طرحهایتان زیبا باشند. فقط به خلاقیت خود اعتماد کنید، غریزهی خود را دنبال کنید و اجازه بدهید دستتان آزادانه حرکت کند.
حالا شما آرامتر هستید و برای مقابله با احساسات سمی آمادگی دارید. برای غیر سمی کردن آنها باید چه کاری انجام بدهید؟
در گذشته زندگی نکنید، رویای آینده را نداشته باشید، ذهنتان را روی اکنون متمرکز کنید.
چگونه احساسات سمی را غیرسمی کنیم
دلیل اینکه این احساسات را سمی میدانیم این است که ما آنها را در بدنمان ذخیره میکنیم بدون اینکه برخورد مناسبی با آنها داشته باشیم. آنها به کمک میمون ذهنمان به حدی ناخوشایند به نظر میرسند که مدام سعی میکنیم در عمق وجودمان پنهانشان کنیم.
آنها به مرور تبدیل به سیستمهای اعتقادی محکم یا الگوهای خود-مخرب مانند عدم اعتمادبهنفس، شرم، اعتیاد و غیره میشوند. هرچند با پیمودن مراحل بالا، از میزان ناخوشایندی آنها کم میشود و راحتتر میتوان به آنها نفوذ کرد.
شاید طعنهآمیز به نظر بیاید، ولی در اینجا حقیقتی هست که نمیخواهید فراموش کنید. آن قسمت از خودتان که احساسات منفی را حس میکند، نیازمند بیشترین میزان عشق است.
یعنی هرچهقدر بیشتر از آنها متنفر باشید و بکوشید حذفشان کنید، بیشتر گرفتارشان میشوید. بنابراین وقت آن رسیده که حقیقت را بپذیرید و بیشتر به خودتان عشق بورزید.
در اینجا میبینیم چهطور میتوان این احساسات را ارزیابی کرد و به کجای وجودمان باید بیشتر از بقیه عشق ورزید.
وقتی با انجام یکی از مراحل مفرح موفق به آرام کردن خود شدید، به تکه کاغذی که احساس خود را روی آن نوشته بودید و جایی که آن را در بدنتان حس کردهبودید برگردید.
زمانی را برای نشستن به حالت مراقبه اختصاص بدهید، به درون خود نفوذ کنید، احساس و جای آن را در بدن بشناسید، و سوالات زیر را از خودتان بپرسید، طوری که انگار از یک کودک سوال میکنید:
چه چیزی این حس را به وجود آورد؟
چرا واکنش تو به این صورت بود؟
آیا خاطرات قدیمی را به یادت آورد؟
آیا این الگویِ معمول واکنشتان بود یا الگوی شخص دیگری بود؟ اگر طبق الگوی شخص دیگری واکنش نشان دادید، آن شخص کیست؟
زمانی که پاسخ این سوالات را دادید، به آن بخش از خودتان که پاسخها نشان میدهند نفوذ کنید و به تمامیت خود بیشتر از هر زمان دیگری عشق بورزید. حس کنید سم احساساتتان کمکم ذوب میشود و تبدیل به چیز مثبتی میشود.
یادتان باشد، بیشتر عشق رزیدن به خودتان مهمترین کلید است.
حالا شما برای رویارویی با الگوهای سمیتان آماده هستید.
بیایید به صحنهی اول برگردیم؛
کسی یا چیزی دکمهی خشم شما را فشار داد. این بار شما برای رویارویی با این احساسات شیوههای مفرحی در اختیار دارید.
حتی میتوانید خوشحال شوید زیرا قرار است لحظههایی خلاقانه، مفرح و پویا داشته باشید.
اگر دوست دارید بدنتان را تکان بدهید، بالا و پایین بپرید یا برقصید.
اگر اهل هنر هستید میتوانید احساسات خود را نقاشی کنید و شاید کارتان را با یک تابلوی زیبا برای دیوارتان به اتمام برسانید.
شما میتوانید این احساسات سمی را درککنید، ببینید و به داخل آنها نفوذ کنید بدون اینکه در دام الگوهی قدیمیتان بیفتید شما با این روشهای عملی و خلاقانه، بهتر میتوانید بر میمون ذهنتان غلبه کنید، و خود را بیش از پیش و از ته دل دوست داشته باشید.
منبع: لایفهک
ترجمه: سایت بازده
هرچند خوشتان نیاید، اما میمون ذهنتان مشغول انجام کاری مهم است: او بارها و بارها شما را در دام داستانهای یکسان میاندازد، شما نسبت به خودتان ناامید میشوید و کمکم از خودتان، موقعیتتان و تمام جهان متنفر میشوید.
صدای میمون ذهنتان به حدی بلند است که به سختی توانی برای انجام کار دیگری برایتان باقی میماند. بخش دانای مغزتان کاملا خاموش است! در این میان خودتان هم به شکل نامناسبی ابراز احساسات میکنید، مدام بستنی میخورید و خودتان را به نوشیدنی میبندید و به این صورت ضربهی آخر را به خود میزنید و بیش از پیش آسیب میبینید.
میدانید که باید الگوهای ویرانگر خود را تغییر دهید، اما نمیدانید چطور باید این کار را بکنید. ممکن است بگویید: "من همه چیز را امتحان کردم: مراقبه، تمرین تنفس و غیره و غیره. اما هیچ کدام روی من تاثیر نداشت. چرا؟"
مراقبه یا تمرین نفس کشیدن هیچ مشکلی ندارد. این دو کاملا کارآمد هستند و اگر متمرکز باشید میتوانند کمک فوقالعادهای به شما بکنند.
آیا میدانید چرا این راههای مرسوم احساسات سمی شما را فروننشاندهاند؟ برای تسلط روی این شیوهها تمرینات زیادی لازم است زیرا اینها راههای نهایی کنترل احساسات هستند.
تنها چیزی که باید بدانید این است که در موقعیتهای احساسی یا زمانی که تحت تنش هستید چه اتفاقی برای مغز و بدنتان رخ میدهد، و قبل از ارزیابی احساساتتان خود را با چند مرحلهی مفرح آماده کنید.
سیستم جنگ و گریز
بیایید قبل از پرداختن به آن ۵ شیوهی مفرح، کمی دربارهی سیستم جنگ و گریز صحبت کنیم.
سیستم جنگ و گریز سازوکار "مراقبت از خود" در بدن ما است و زمانی که در موقعیتهای استرسزا، خطرناک و البته آسیبزا هستیم، وارد عمل میشود.
سطح خطر احساسات سمی در حد "مرگو زندگی" نیست اما بسیار تنشزا است، اینطور نیست؟
زمانی که احساسات سمی در وجودتان منفجر میشوند، سیستم جنگوگریز به جریان میافتد و به تمام بدن اخطار میفرستد، بنابراین شما میتوانید روی چگونگی مراقبت از خودتان در برابر آسیب که همان افکار سمی هستند، تمرکز کنید.
بخش عمدهای از جریان خون بهدست و پاها میرود در نتیجه شما میتوانید سریعتر و قویتر بدوید و حرکت کنید، آدرنالین وارد عمل میشود و در اثر هشیاری تمام قسمتهای استدلالی مغزتان همراه با میمون پرحرف ذهنتان بیدار میشوند.
در این مرحله، تلاش برای مراقبه یا انجام تمرینهای تنفسی چندان کمکی به آرام شدنتان نمیکند. شما به حدی عصبی هستید که به چند مرحلهی اضافی برای بازگشت به حالت عادی و منطقی خود نیاز دارید.
در اینجا است که مراحل مفرح به دادمان میرسند.
۵ شیوهی تسکین سیستم جنگوگریزتان
لازم است قبل از امتحان کردن آن ۵ شیوه، یک گام ابتدایی را بردارید.
زمانی که افکار سمی، میمون ذهن شما را روشن میکنند، روی یک تکه کاغذ بنویسید که چه احساسی دارید و کجای بدنتان آن را حس میکنید، مثلا "خشم در چاکرای شبکهی خورشیدی" یا "ترس در گلویم". به این ترتیب بعدا راحتتر میتوانید به آن برگردید.
میدانم برخی میگویند باید با آن روبهرو شوید، رویاش کار کنید و آن را بیرون بریزید، اما زمانی که در دام ذهن پرحرف هستید دیگر خیلی دیر شده است.
همچنین، نام بردن احساسات و تشخیص جای آنها در بدن نخستین فرآیند پویا برای آرام کردن ذهن و لمس احساسات به طور کامل است.
حالا بیایید وارد بخش مفرح شویم.
۱. بلند بخندید
برای مدتی کاری که به شما لذت میدهد و باعث میشود بخندید انجام بدهید مثل تماشای برنامههای خندهدار تلویزیونی یا ویدئوهای یوتیوب.
به لحاظ علمی ثابت شدهاست که خنده نه تنها به بدنتان آرامش میدهد بلکه باعث میشود مغزتان اندورفین -هورمون احساس خوب- بیشتری آزاد کند، سیستم ایمنی بدنتان قویتر شود و مشکلات قلبی کاهش بیابند.
حتی با خواندن مطالب علمی دربارهی خندیدن هم احساس شادی بیشتری میکنید، اینطور نیست؟ بنابراین از نوشتن احساسات سمی مطمئن شوید و بخندید!
۲. کار کنید یا برقصید
از آنجایی که سیستم جنگوگریز شما را برای حرکت کردن و دویدن سریعتر و کارآمدتر آماده کردهاست، پس بهتر است آن را برای آرام کردن میمون ذهن استفاده کنیم.
یک راه برای آرام شدن بدن و روی کار آمدن بخش منطقی مغز این است که تمرینات ایروبیک مانند دویدن، پیادهروی، شنا و رقصیدن را تا حدی انجام بدهید که بدنتان خسته شود و آدرنالین اضافی را تمامکند.
فوتوفن اصلی کار این است که خودتان را در حال جذب عشق و بیرون کردن افکار منفی در زمان ورزش تجسم کنید. این کار باعث میشود فرآیند آرام شدنتان تسریع شود.
۳. آواز بخوانید
آیا تا به حال احساس کردهاید که آواز خواندن همراه با موسیقی که از رادیو پخش میشود چقدر لذتبخش است؟
بلند آواز خواندن باعث میشود مغزتان علاوه بر اندورفین -هورمون حس خوب- اوکسیتوسین که باعث کاهش اضطراب و تنش میشود، نیز آزاد کند.
آواز خواندن همچنین به دلیل تنفس عمیق دیافراگمی اثری مشابه یوگا در بالاتنه دارد. درواقع از همان گروه عضلات اصلی درگیر در هنگام انجام یوگا در بالاتنه استفاده میکند و باعث میشود به نتیجهی دلخواه برسیم.
علاوه بر این آواز خواندن نه تنها شیوهی بینظیری برای عمیق نفس کشیدن است بلکه کمک میکند احساسات تان را به طور کامل درک کنید بدون اینکه آنها را به اشتباه بیان کنید و یا به جایی در عمق وجودتان تبعیدشان کنید.
بنابراین آیپاد، دستگاه پخش سیدی یا رادیو را روشن کنید و بلند بلند آواز بخوانید.
۴. یکی از آلات موسیقی را بنوازید
اگر شما نوازنده باشید قطعا میدانید چقدر این روش برای آرام کردن ذهن مفید است. موسیقی اثرات مثبت زیادی در زندگی ما دارد.
به عنوان مثال طبل زدن برای متمرکز شدن و تعادل داشتن فوقالعاده است.
هرگونه صدای فلزی مانند صدای ناقوس تبتی، گیتار یا پیانو، انرژی سمی درونتان را پاک میکند. هنگام نواختن، تجسمکنید صدا در حال پاک کردن شما است.
همچنین اگر با نواختن یک ساز احساسات خود را بیرون بریزید، میتوانید آنها را به طور کامل درک کنید بدون اینکه وارد هیچیک از داستانهای دور و دراز شوید.
یادتان باشد لازم نیست زیبا بنوازید. فقط به ناقوس ضربه بزنید، تار گیتار را به صدا دربیاورید و به صورت ریتمیک روی طبل ضربه بزنید و سعی کنید خود را با صدایی که تولید میکنید، هماهنگ کنید.
۵. تصاویر، اشکال و طرحهای انتزاعی بکشید و آنها را رنگ کنید
این بهترین شیوه برای دیدن احساسات به صورت عینی است. به این فکر کنید که احساس شما چه شکلی یا چه رنگی است و آن اشکال و رنگها را روی کاغذ پیاده کنید.
"دیدن" احساساتتان به اشکال و رنگهای مختلف روی یک تکه کاغذ کمک میکند در حین اینکه خلاقیتتان برانگیخته میشود، متمرکز بمانید.
باز هم یادتان باشد که حتما نباید طرحهایتان زیبا باشند. فقط به خلاقیت خود اعتماد کنید، غریزهی خود را دنبال کنید و اجازه بدهید دستتان آزادانه حرکت کند.
حالا شما آرامتر هستید و برای مقابله با احساسات سمی آمادگی دارید. برای غیر سمی کردن آنها باید چه کاری انجام بدهید؟
در گذشته زندگی نکنید، رویای آینده را نداشته باشید، ذهنتان را روی اکنون متمرکز کنید.
چگونه احساسات سمی را غیرسمی کنیم
دلیل اینکه این احساسات را سمی میدانیم این است که ما آنها را در بدنمان ذخیره میکنیم بدون اینکه برخورد مناسبی با آنها داشته باشیم. آنها به کمک میمون ذهنمان به حدی ناخوشایند به نظر میرسند که مدام سعی میکنیم در عمق وجودمان پنهانشان کنیم.
آنها به مرور تبدیل به سیستمهای اعتقادی محکم یا الگوهای خود-مخرب مانند عدم اعتمادبهنفس، شرم، اعتیاد و غیره میشوند. هرچند با پیمودن مراحل بالا، از میزان ناخوشایندی آنها کم میشود و راحتتر میتوان به آنها نفوذ کرد.
شاید طعنهآمیز به نظر بیاید، ولی در اینجا حقیقتی هست که نمیخواهید فراموش کنید. آن قسمت از خودتان که احساسات منفی را حس میکند، نیازمند بیشترین میزان عشق است.
یعنی هرچهقدر بیشتر از آنها متنفر باشید و بکوشید حذفشان کنید، بیشتر گرفتارشان میشوید. بنابراین وقت آن رسیده که حقیقت را بپذیرید و بیشتر به خودتان عشق بورزید.
در اینجا میبینیم چهطور میتوان این احساسات را ارزیابی کرد و به کجای وجودمان باید بیشتر از بقیه عشق ورزید.
وقتی با انجام یکی از مراحل مفرح موفق به آرام کردن خود شدید، به تکه کاغذی که احساس خود را روی آن نوشته بودید و جایی که آن را در بدنتان حس کردهبودید برگردید.
زمانی را برای نشستن به حالت مراقبه اختصاص بدهید، به درون خود نفوذ کنید، احساس و جای آن را در بدن بشناسید، و سوالات زیر را از خودتان بپرسید، طوری که انگار از یک کودک سوال میکنید:
چه چیزی این حس را به وجود آورد؟
چرا واکنش تو به این صورت بود؟
آیا خاطرات قدیمی را به یادت آورد؟
آیا این الگویِ معمول واکنشتان بود یا الگوی شخص دیگری بود؟ اگر طبق الگوی شخص دیگری واکنش نشان دادید، آن شخص کیست؟
زمانی که پاسخ این سوالات را دادید، به آن بخش از خودتان که پاسخها نشان میدهند نفوذ کنید و به تمامیت خود بیشتر از هر زمان دیگری عشق بورزید. حس کنید سم احساساتتان کمکم ذوب میشود و تبدیل به چیز مثبتی میشود.
یادتان باشد، بیشتر عشق رزیدن به خودتان مهمترین کلید است.
حالا شما برای رویارویی با الگوهای سمیتان آماده هستید.
بیایید به صحنهی اول برگردیم؛
کسی یا چیزی دکمهی خشم شما را فشار داد. این بار شما برای رویارویی با این احساسات شیوههای مفرحی در اختیار دارید.
حتی میتوانید خوشحال شوید زیرا قرار است لحظههایی خلاقانه، مفرح و پویا داشته باشید.
اگر دوست دارید بدنتان را تکان بدهید، بالا و پایین بپرید یا برقصید.
اگر اهل هنر هستید میتوانید احساسات خود را نقاشی کنید و شاید کارتان را با یک تابلوی زیبا برای دیوارتان به اتمام برسانید.
شما میتوانید این احساسات سمی را درککنید، ببینید و به داخل آنها نفوذ کنید بدون اینکه در دام الگوهی قدیمیتان بیفتید شما با این روشهای عملی و خلاقانه، بهتر میتوانید بر میمون ذهنتان غلبه کنید، و خود را بیش از پیش و از ته دل دوست داشته باشید.
منبع: لایفهک
ترجمه: سایت بازده
۰