شعر عاشقانه امروز؛ تو را دوست می دارم از پل الوار
شعر زیبا و عاشقانۀ «تو را دوست میدارم» یکی از اشعار زیبای پل الوار شاعر فرانسوی است که احمد شاملو آن را به فارسی ترجمه کرده است.
فرادید| پل الوار شاعر فرانسوی است که در سال 1895 در شهر سن دنیس فرانسه به دنیا آمد و نام مستعار او اوژن گریندل است. الوار جزء شاعران سوررئالیست فرانسوی است که بعد از پایان جنگ جهانی و آشنایی با شخصیتهایی مانند «برتون» و «سوپو» توانست با همکاری آنها جنبش ادبی سوررئالیست را پایهگذاری کند.
به گزارش فرادید، مجموعه اشعار «وظیفه و نگرانی»، «اشعاری برای صلح»، «چشمان پر ثمر»، «مرگ از نمردن»، «جانوران و آدمیزادگانشان»، «نیازهای زندگی و نتایج رویاها» و «پایتخت درد» از مجموعه اشعار این شاعر است. پل الوار از میان همه افرادی که در مکتب سوررئالیسم فعال بودهاند، بیشترین تاثیر را بر شاعران نسل بعد از خود گذاشته است.
الوار همچنین شاعری مبارز است که در زمان جنگ جهانی اول به عنوان پرستار خدمت میکرد و بعدها در جنگهای داخلی اسپانیا شرکت کرد. همچنین در زمان اشغال فرانسه او از جمله شاعران نهضت مقاومت بود و اشعار زیادی را با این مضمون سرود.
شاملو در برهه ای از عمر خود به ترجمه اشعار شاعران مشهور جهان پرداخت که شعر تو را دوست میدارم از پل الوار یکی از این اشعار است. این شعر که برای اولین بار به شکل عمومی در سریال تلویزیونی «مدار صفر درجه» خوانده شد، بر سر زبانها افتاد و در میان مردم شهرت پیدا کرد. در ادامه مطلب این شعر زیبا و عاشقانه را با هم میخوانیم.
تو را دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که نشناختهام دوست میدارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب میشود، دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشتهام، دوست میدارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
برای اشکی که خشک شد و هیچوقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچگاه نشکفت، دوست میدارم
تو را به خاطر خاطرهها دوست میدارم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوست میدارم
تو را به خاطر بوی لالههای وحشی
به خاطر گونه زرین آفتاب گردان
برای بنفشیِ بنفشهها دوست میدارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که ندیدهام، دوست میدارم
تورا برای لبخند تلخ لحظهها
پرواز شیرین خاطرهها دوست میدارم
تورا به اندازه همه کسانی که نخواهم دید، دوست میدارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ستارههای آسمان دوست میدارم
تو را به اندازه خودت، اندازه آن قلب پاکت دوست میدارم
تو را برای دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای همه کسانی که نمیشناختهام، دوست میدارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمیزیستهام، دوست میدارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب میشود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمیدارم، دوست میدارم …