تذکرهالاولیا عطار نیشابوری؛ درس زندگی با سلطان العارفین؛ بینیازی و بهاندازهخواستن

عطار نیشابوری از آن دست از عارفان ایرانی است که خوشبختانه آثار بسیاری از او به جا مانده است. در این میان، تذکرهالاولیا، جان سخن عطار نیشابوری را در بر دارد.
فرادید| با وجود این که اطلاعات دقیقی از زندگی عطار در دست نیست، اما آثار عطار از مهمترین متون عرفانی تاریخ ادبیات است. عطار یکی از والاترین نمودهای نثر کلاسیک فارسی را در کتاب تذکرهالاولیا به نمایش گذاشته است که خواندن آن علاوه بر حظ ادبی سرشار از لطایف معنوی نیز هست.
به گزارش فرادید، گذشت زمان نه تنها گرد کدورت بر چهره ادبیات کلاسیک فارسی نپاشیده است که ارزش ادبیات فارسی را بیشتر کرده است و چه بسیارند آموزههایی که در آثار بزرگان ادبیات ایران وجود دارند و هنوز هم میتوانند برای ما راهگشا باشند.
تذکرهالاولیا: ذکر ابوحازم مکی
بینیازی یکی از مفاهیم اصلی عرفان و تصوف در ایران است. عطار نیشابوری در ذکر ابوحازم مکی و در بخشی از این ذکر، داستانی از بینیازی ابوحازم روایت میکند که خواندنی است.
کسی از وی پرسید: که مال تو چیست؟
گفت: مال من رضای خدای تعالی است و بینیازی است از خلق و لامحاله هر که به حق راضی بوَد از خلق مستغنی بوَد.
و فراغت او از خلق تا حدی بود که به قصابی بگذشت که گوشت فربه داشت. گفت: از این گوشت بستان.
گفت: سیم ندارم.
گفت: تو را زمان دهم.
گفت: من خویشتن را زمان دهم نکوتر از آن که تو مرا زمان دهی، و من خود آراسته گردانم.
قصاب گفت: لاجرم استخوانهای پهلوت پدید آمده است.
گفت: کرمانِ گور را این بس بوَد.