نگاهی مختصر به فلسفۀ «ایمانوئل کانت»؛ مردی که «کوپرنیکِ فلسفه» نامیده شد

نگاهی مختصر به فلسفۀ «ایمانوئل کانت»؛ مردی که «کوپرنیکِ فلسفه» نامیده شد

ایمانوئل کانت فیلسوف برجسته اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، پیشگام ایده‌های نوینی در زمینه متافیزیک و اخلاق بود.

کد خبر : ۲۵۱۴۲۸
بازدید : ۲۷

فرادید|  کانت، فیلسوف آلمانیِ اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، یکی از مهم‌ترین اندیشمندان تاریخ فلسفه مدرن به‌شمار می‌رود. این مقاله زندگی‌نامه‌ی کوتاهی از کانت و چکیده‌ای از سهم او در متافیزیک و نظریه اخلاقی را شرح می‌دهد.

به گزارش فرادید،  کانت در شهر کونیگسبرگ پروس (کالینینگراد در روسیه امروزی) به دنیا آمد، زندگی کرد و همان‌جا درگذشت. او از خانواده‌ای با سطح درآمد متوسط بود و پدرش ابزارهای مهار اسب می‌ساخت. والدینش بر انضباط، سخت‌کوشی و آموزش تأکید داشتند. کانت در دبیرستان «کالج فریدریسیانوم» تحصیل کرد؛ مدرسه‌ای زهدباور در کونیگسبرگ. آن‌جا در ریاضیات، علوم و ادبیات کلاسیک به خوبی آموزش دید.

3

تصویری از کالینینگراد، سال ۲۰۰۷

در همین دوران علاقه‌اش به فلسفه شکل گرفت و به مطالعه آثار فیلسوفانی چون دکارت و لایب‌نیتس پرداخت. پس از پایان تحصیلات متوسطه، در سال ۱۷۴۰ وارد دانشگاه کونیگسبرگ شد. در آغاز الهیات خواند، اما خیلی زود تمرکزش را به فلسفه، فیزیک و ریاضیات جلب کرد. 

کانت از اندیشه‌های کریستین ولف، فیلسوف برجسته آلمانی آن دوران که می‌کوشید عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی را با هم آشتی دهد، عمیقاً تأثیر گرفت. اگرچه دوران آکادمیک او بی‌دردسر نبود و مدتی را به‌عنوان معلم خصوصی برای تأمین معاش گذراند، اما تا دهه ۱۷۶۰، یعنی پیش از نگارش آثار پخته‌اش، در محافل علمی یک اندیشمند محترم شناخته می‌شد. 

شایان ذکر است که شهرت پس از مرگ کانت (بیش از بسیاری دیگر از فلاسفه) بیشتر بر پایه آثار متأخر اوست: به‌ویژه «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی» و «نقد قوه حکم»؛ همچنین آثار مهم اخلاقی‌اش مانند «مابعدالطبیعه اخلاق» و «بنیادگذاری برای مابعدالطبیعه اخلاق». 

ایمانوئل کانت و متافیزیک

2

نقاشی «کوپرنیک در برج فرومبورک» اثر یان ماته‌یکو، ۱۸۷۲

خلاصه‌کردن آثار فیلسوفی که در حوزه‌های بسیار گوناگون اندیشیده و نوشته‌هایش از انسجام و نظام‌مندی بالایی برخوردارند، کار دشواری است؛ چرا که درک کامل آن‌ها تنها در پرتو کلیت نظام فکری او میسر است. با این حال، برای این نوشته، می‌توان میان متافیزیک و اخلاق کانت تفاوت قائل شد. نگاه کانت به متافیزیک انقلابی بود و تا به امروز تأثیر شگرفی بر فیلسوفان هر دو جریان فلسفی‌تحلیلی انگلیسی‌زبان و نظری‌قاره‌ای دارد. 

شاید کانت آخرین متافیزیسینی بود که چنین تأثیرگذار باقی مانده است. متافیزیک او بر چیزی استوار است که بعدها به «انقلاب کوپرنیکی در فلسفه» شناخته شد. این نام‌گذاری برگرفته از قیاسی‌ست که کانت با جهان‌بینی کوپرنیک انجام می‌دهد: همان‌گونه که کوپرنیک برای توضیح پدیده‌های کیهانی نظریه رایج مبنی بر حرکت خورشید به‌دور زمین را کنار گذاشت و به‌درستی باور داشت که این زمین است که به دور خورشید می‌گردد، کانت نیز در فلسفه‌اش تأکید کرد فهم ما از جهان ناشی از نحوه عملکرد قوای ادراک و عقل ماست، نه اینکه این قوا تنها بازتاب واقعیتی مستقل از ما باشند. 

از دید کانت، عناصری مانند فضا و زمان، بخشی از نحوه ادراک ما از جهان هستند، نه اجزای تغییرناپذیر و واقعی خود جهان. در بهترین حالت، ما می‌توانیم استنباط‌هایی جزئی از واقعیت داشته باشیم و در بدترین حالت، شاید نتوانیم چیزی درباره آن بدانیم. مفسران و پیروان کانت دیدگاه‌های گوناگونی (خوش‌بینانه یا بدبینانه) درباره این مسئله داشته‌اند. 

اخلاق

1

تصویر ایمانوئل کانت (۱۷۲۴–۱۸۰۴) اثر یوهان گوتلیب بکر، ۱۷۶۸

این باور کانت که شناخت ما از جهان با بررسی توانایی‌های ذهنی‌مان، به‌ویژه عقل، بهتر قابل‌فهم است، نقطه اشتراک مهمی میان متافیزیک و اخلاق او به‌شمار می‌رود. اخلاق کانتی یکی از سه مکتب اصلی اخلاقی در دوران معاصر است؛ در کنار فایده‌گرایی و اخلاق فضیلت‌محور. دیدگاه اخلاقی کانت در چارچوب اخلاق وظیفه‌گرا قرار می‌گیرد؛ به این معنا که بر پایه پیروی از اصول و قواعد خاصی استوار است. 

برای بیان بنیان این نظامِ مبتنی بر قواعد، کانت استدلال می‌کند که تمام قواعد اخلاقی به یک قاعده بنیادین وابسته هستند که آن را «امر مطلق» می‌نامد. 

تمام اصول اخلاقی دیگر را می‌توان از این امر استنتاج کرد و برخلاف بسیاری از قواعدی که ممکن است به‌طور قراردادی بر زندگی ما حاکم باشند، «امر مطلق» از این جهت برتر است که قانونی‌ست که یک «اراده خودآیین» آن را برمی‌گزیند. به بیان دیگر، اخلاق هم یک نظام قواعد است و هم بازتابی از عقلانیت انسانی.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید