از کشف گونه جدید انسان تا آتشافروزی نئاندرتالها
بنابراین ویژگیهای جسمانی این انسان عمدتا نامشخص بود و روشن نبود که آیا به انسان مدرن یا انسان نئاندرتال یا نوع دیگری از انسانریختهای کهن شبیه بوده است.
کد خبر :
۷۶۹۶۶
بازدید :
۴۴۶۵
فریدون بیگلری | سال میلادی ۲۰۱۹ را میتوان سالی پربار برای باستانشناسی پارینهسنگی و دیرینانسانشناسی دانست. کشفیات جدید در قارههای مختلف و انتشار نتایج پژوهشهای چندساله اخیر ما را به درک بهتر تاریخ پراکنش جوامع انسانی و تغییرات فرهنگی و زیستی انسانهای عصر پارینهسنگی و چگونگی این تغییرات نزدیکتر کرد.
در یادداشت حاضر به برخی از این کشفیات مهم طی سال ۲۰۱۹ میپردازم که بر اساس یافتههای هر قاره ارائه میشود. پایان این مطلب هم به مهمترین یافته ایران در این سال اختصاص دارد.
قاره آسیا
- گونه جدیدی از انسان در فیلیپین: یکی از مهمترین یافتههای ۲۰۱۹ معرفی گونه جدیدی از انسان در فیلیپین بود. بقایای این انسان طی کاوشهای باستانشناسان فیلیپینی، فرانسوی و استرالیایی در غار «کالائو» در جزیره «لوزون» فیلیپین کشف شد.
قاره آسیا
- گونه جدیدی از انسان در فیلیپین: یکی از مهمترین یافتههای ۲۰۱۹ معرفی گونه جدیدی از انسان در فیلیپین بود. بقایای این انسان طی کاوشهای باستانشناسان فیلیپینی، فرانسوی و استرالیایی در غار «کالائو» در جزیره «لوزون» فیلیپین کشف شد.
نخستین نمونه استخوان این انسان که مربوط به کف پا بود، در سال ۱۳۸۶ یافت شد و طبق سنسنجی انجامشده حدود ۶۷ هزار سال قدمت داشت. کشف شمار بیشتری از بقایای این انسان در کاوشهای بعدی شامل دندان و استخوان دو فرد بالغ و یک کودک که در حدود ۵۰ هزار سال قدمت دارند، اطلاعاتی جدید از ویژگیهای جسمانی آنها ارائه کرد (Détroit et al. , ۲۰۱۹). دندان آسیای این انسان دارای ابعاد کوچکی بوده و دندان آسیای کوچک او دو تا سه ریشه دارد که چنین ویژگیای بیشتر در انسانریختهای قدیمیتر دیده میشود.
استخوانهای بند انگشت دست و پا کشیده و دارای انحنا است که احتمالا نشانه انطباق به صعود از درخت است. طبق بررسی گروهی از پژوهشگران به سرپرستی «فلورنت دیترویت» از موزه انسان فرانسه، بقایای انسان لوزونی نشاندهنده ترکیبی عجیب از ویژگیهای جسمانی انسان مدرن، انسان راستقامت و حتی «استرالوپیتکوس» و «پارانتروپوس» است.
وجود ویژگیهای انسانریختهایی مانند استرالوپیتکوس این احتمال را مطرح کرده که برخلاف تصور عمومی که انسان راستقامت را نخستین انسان مهاجر به قاره آسیا میداند، شاید گونههای قدیمیتری طی پلیستوسن قدیم از آفریقا به آسیا پراکنده شدهاند. کشف دستساختهها و بقایای جانوری با قدمت بیش از دو میلیون سال در «شانگچن» در فلات لُس جنوب چین این احتمال را تقویت میکند (Zhu et al. , ۲۰۱۸).
مسئله دیگر نحوه دسترسی این انسان و انسان «فلورسی» به جزایر فیلیپین و اندونزی است، زیرا این جزایر در آن زمان مانند امروز به قاره آسیا متصل نبودند و تنها راه دسترسی به آنها استفاده از شناور یا قایق بوده است. کوچکبودن جثه انسان لوزونی مانند انسان فلورسی که بقایایش در اندونزی یافت شده، احتمالا حاصل قانون جزیره است.
طبق این قانون، برخی از گونهها که در جزایر زندگی میکنند، نسبت به همنوعان خود در خشکیهای بزرگ، جثه کوچکتری دارند که حاصل انطباق با منابع محدود جزایر کوچک است. امسال نام اندونزی به دلیل دو کشف مهم در صدر اخبار بود؛ یکی از این دو انتشار نتایج سنسنجیهای جدید از مکان کشف بقایای انسان راستقامت در جزیره جاوه و دیگری کشف نقاشیهای کهن در جزیره سولاوزی بود.
- آخرین انسانهای راستقامت در جاوه: جزیره جاوه به دلیل کشف بقایای انسان راستقامت جایگاه خاصی در تاریخ دیرینانسانشناسی دارد. در کاوشهای اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی در رسوبات پادگانه رودخانه «سولو» تعداد ۱۲ قطعه استخوان بخش فوقانی جمجمه و دو استخوان ساق پای انسان راستقامت به دست آمد.
به نظر میرسد این گروه از انسانهای راستقامت قربانی سیل شده و اجساد آنها در نقطهای در حاشیه رودخانه سولو انباشت شده بود. از زمان کشف این مجموعه تاریخهای مختلفی برای آن پیشنهاد شده که از ۵۰۰ هزار سال تا ۳۰ هزار سال را دربر میگیرد.
گروهی از پژوهشگران به هدایت «راسل سیوکون» از دانشگاه آیووا طی ۱۰ سال گذشته با استفاده از شیوههای مختلف سالیابی مانند سری اورانیوم و گرمالیان (ترمولومینسنس) تلاش کردند این محوطه را که «نگاندونگ» گفته میشود، مجددا سالیابی کنند (Rizal et al. , ۲۰۱۹). سالیابیهای اخیر از بقایای جانوری بهدستآمده از کاوش مجدد لایه موسوم به بستر استخوان در نگاندونگ و همچنین روی نهشتههای محوطه انجام شد.
در نتیجه مشخص شد لایه مذکور بین ۱۰۸ تا ۱۱۷ هزار سال قدمت دارد. به این ترتیب این سنسنجیها نشان میدهد انسانهای راستقامت در این بخش از جنوب شرق آسیا تا اوایل پلیستوسن جدید به حیات خود ادامه دادهاند. در واقع این متأخرترین تاریخ موجود برای انسان راستقامت است و به این معنی است که انسانهای راستقامت و دنیسوواییها احتمالا همزمان با هم در جنوب شرق آسیا میزیستند.
در صورت آمیزش این دو گروه احتمالا شواهدی در ژنوم دنیسوواییها به جای مانده باشد چراکه یک درصد از ژنوم ساکنان امروزین جنوب شرق آسیا مربوط به گونهای است که متفاوت از دنیسوواییها، نئاندرتالها و انسان مدرن است و احتمالا از طریق دنیسوواییها به آنها رسیده است. طبق اطلاعات موجود، انسان راستقامت در حدود دو میلیون سال پیش در آفریقا پدیدار و به فاصله کوتاهی از غرب تا شرق آسیا را درنوردید و در حدود یکونیم میلیون سال پیش به اندونزی رسید.
- قدیمیترین نقاشی فیگوراتیو جهان در «سولاوزی»: کشف دیگری که توجه همگان را به اندونزی جلب کرد، نقاشیهای غاری به نام «لینگ بولو سیپونگ» در جزیره سولاوزی بود. این نقاشیها شامل صحنهای ترکیبی از نقش خوک و بوفالوی کوچکجثه هستند که توسط گروهی انسان با سر یا اندام جانورشکل شکار میشوند. این غار بخشی از مجموعه غارهای کارستی موسوم به «ماروس پانگ کپ» هستند که پیش از این نقاشیهایی با قدمت ۴۰ هزار سال در یکی از آنها کشف و گزارش شده است
(Aubert et al. , ۲۰۱۴). پژوهشگران استرالیایی و اندونزیایی با استفاده از روش سنسنجی سری اورانیوم، روانه سنگهای سطح نقوش را سالیابی کردند که تاریخهایی بین ۳۵ تا ۴۴ هزار سال را ارائه کرد (Aubert et al. , ۲۰۱۹). این نتایج نشان میدهد که نقاشیها حداقل ۴۴ هزار سال قدمت دارند.
در نتیجه میتوان این نقاشیها را قدیمیترین نقوش فیگوراتیو (آثار تجسمی که نمودی از دنیای واقعیاند) جهان محسوب کرد که تاکنون شناخته شده است. کاشفان معتقدند که وجود نقش ترکیبی انسان-حیوان در این مجموعه، کهنترین مدرک مشخص از باورهای آیینی تجسمیافته در هنر اولیه انسان است.
این یافته جدید و نقش دست انسان با قدمت ۴۰ هزار سال در همین منطقه و نقاشی یک گاو وحشی با قدمت مشابه در غار «کالیمانتان» در جزیره برنئو نشان میدهد که انسانهای مدرن ساکن این جزایر بین ۴۰ تا ۵۰ هزار سال قبل از هنر فیگوراتیو برخوردار بودند.
طبق روایت سنتی انسان مدرن پس از ورود به اروپا کهنترین آثار هنر تجسمی را در غارهای فرانسه و اسپانیا آفرید که بعدها از آنجا به سایر قارهها رفت. اما یافتههای جنوب شرق آسیا که حداقل ۱۰ هزار سال از نقاشیهای دو غار «شووه» و «آلتامیرا» قدیمیترند، این دیدگاه اروپا مدار را بهطور جدی به چالش میکشند.
- ویژگیهای جسمانی انسان دنیسووایی: یافتههای دیگری از آسیا که در صدر اخبار دیرین انسانشناسی قرار گرفت، مربوط به انسان دنیسووایی بود. این انسان که بقایای آن از غاری به نام دنیسووا در آلتای سیبری به دست آمده، حدود ۱۰ سال پیش بر اساس دیانای باستانی استخراجشده از یک بند انگشت شناسایی شد.
اطلاعات ما از ویژگیهای جسمانی این انسان برخلاف سایر انسانریختها، محدود به تکهای از استخوان بند انگشت، تکهای از جمجمه و چند دندان است. بنابراین ویژگیهای جسمانی این انسان عمدتا نامشخص بود و روشن نبود که آیا به انسان مدرن یا انسان نئاندرتال یا نوع دیگری از انسانریختهای کهن شبیه بوده است.
اما بالاخره امسال گروهی از پژوهشگران بر اساس اطلاعات حاصل از دیانای باستانی استخراجشده از بند انگشت دختربچهای که در حدود ۷۵ هزار سال پیش در غار دنیسووا میزیست و همچنین دو نمونه استخوان نئاندرتال و نمونههای انسان مدرن، موفق به ارائه بازسازی از استخوانبندی و ویژگیهای ظاهری این انسان شدند (Gokhman et al, ۲۰۱۹). متخصصان ژنتیک در سالهای اخیر روشی جدید ابداع کردهاند که بر اساس وراژنتیک ساماندهی بیان ژن را در انسانریختها تجزیه و تحلیل میکند.
با کاربرد این روش بر روی نمونه دنیسووا نقشه متیلدارشدن آن تهیه و سپس با نقشه متیلدارشدن انسان مدرن و نئاندرتالها مقایسه شد. بر اساس نتایج این بررسی بخشهایی که بیش از ۵۰ درصد متفاوت بودند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه ۵۶ ویژگی آناتومیک در دنیسوواییها شناسایی شد که ممکن است با انسان مدرن یا نئاندرتالها متفاوت بوده باشد. بیش از نیمی از این ویژگیها در جمجمه انسان دنیسووا دیده میشود.
با توجه به نتایج حاصله دختربچه دنیسووایی با جمجمهای نسبتا مسطح، آرواره برجسته و پیشانی شیبدار تقریبا شبیه به نئاندرتال بود، اما صورت وی پهنتر، قوس ردیف دندانها در دو امتداد آرواره بلندتر، انگشتان کشیدهتر و لگنش پهنتر بوده است. دنیسوواییها و نئاندرتالها نیای مشترکی داشتند و در حدود ۴۰۰ هزار سال پیش از هم جدا شدند.
- آرواره انسان دنیسووایی در حاشیه فلات تبت: انتشار نتایج مطالعه یک آرواره انسان موسوم به «شیاخو» از غاری در ارتفاع بالای سه هزار متری در فلات تبت ثابت کرد که دنیسوواییها تا مرکز آسیا هم پراکنش داشتهاند (Chen et al. , ۲۰۱۹). این نمونه که بخشی از آرواره با دو دندان است، در حدود ۴۰ سال پیش توسط راهبی بودایی حین نیایش در غار «بیشیا» یافت شد و نهایتا به دست زمینشناسی در دانشگاه «لانگژو» رسید.
اما پژوهشگران این دانشگاه به علت نبود متخصص نتوانستند آن را طبقهبندی کنند و در نتیجه به فراموشی سپرده شد تا اینکه در حدود ۱۰ سال پیش دو باستانشناس و زمینشناس چینی با مشارکت مؤسسه انسانشناسی تکاملی «ماکس پلانک» آلمان بررسی این آرواره و کاوش غار بیشیا را آغاز کردند.
در اولین گام مطالعه آرواره یک لایه کربناتکلسیم از سطح آن به روش سری اورانیوم سنسنجی شد که نشان داد این نمونه حداقل حدود ۱۶۰ هزار سال قدمت دارد. تلاش برای استخراج دیانای باستانی از نمونه ناموفق بود، اما جداسازی پروتئوم باستانی (کلیه پروتئینهای یک سلول) از یکی از دندانها و مقایسه توالی اسیدآمینه آن با نمونههای مختلف باستانی و جدید نشان داد که این نمونه متعلق به جمعیتی است که از نظر فیلوژنتیک (تبارزایش) بسیار مشابه نمونههای غار دنیسووا است.
چندریختی تک اسید آمینه در نمونه بیشیا نیز تنها در یک نمونه از غار دنیسووا مشاهده شده است. این چندریختی در هیچ یک از نمونههای باستانی و جدید مورد مقایسه مشاهده نشده است. دندانهای آسیاب آرواره شیاخو بزرگاند که از این لحاظ مشابه نمونههای غار دنیسووا هستند. اما خود آرواره در مجموع بسیار زمخت است.
نکته جالب درباره این یافته، ارتفاع بسیار بالای آن (۳۲۰۰ متر) از سطح دریاست که نشان میدهد انسانریختهای پلیستوسن میانی خود را با زیست در مناطق بسیار مرتفع که اکسیژن کمی دارند وفق داده بودند. این احتمال مطرح شده که ساکنان امروزه فلات مرتفع تبت یک ژن دنیسووایی را از طریق آمیزش نیاکان خود با آنها به ارث بردهاند که به آنها کمک میکند بتوانند در محیط با هوای رقیق و کماکسیژن زندگی کنند.
بهاینترتیب کشفیات غارهای بیشیا و دنیسووا و یک نمونه احتمالی دیگر از غار «زوچانگ» امکان مطالعه انسان دنیسووایی را از طریق ریختشناسی، بررسی دیانای و پروتئین باستانی فراهم کرده که بهتدریج تصویر واضحتری از انسان دنیسووایی ارائه میکنند؛ انسانی که در حدود ۳۰۰ هزار سال پیش تا حدود ۵۰ هزار سال پیش در بخش بزرگی از آسیا پراکنده بود و با توجه به نتایج بررسیهای ژنتیک باستانی و ژنتیک جدید در دورههایی با انسان نئاندرتال، انسان مدرن و شاید انسان راستقامت آمیزش داشته است.
- توانایی افروختن آتش توسط نئاندرتالهای قفقاز: انتشار نتایج بررسی بقایای اجاق و خاکستر در یک سکونتگاه انسان نئاندرتال در ارمنستان باعث شد که پژوهشگران درباره پیشینه افروختن آتش و کنترل آن اطلاعات جدیدی کسب کنند. با اینکه بشر بیش از یک میلیون سال است که از آتش استفاده میکند، اما در مراحل اولیه استفاده از آتش مهارت لازم را در برافروختن آن نداشت.
بسیاری معتقدند که انسان مدرن تنها گونهای است که میتوانست به اختیار خود آتش بیفروزد. با اینکه شواهد استفاده گسترده از آتش در زیستگاههای نئاندرتالها یافت شده، همیشه این تردید وجود داشته که آنها توانایی لازم در ایجاد آتش را نداشتند. مطالعات پیشین در یک مکان پارینهسنگی میانی در فرانسه نشان داده که شواهد استفاده از آتش در دورههای گرم بیشتر بوده است.
در چنین دورههایی پوشش درختی متراکمتر و احتمال آتشسوزی طبیعی بیشتر بوده و در نتیجه نئاندرتالها بیشتر به شعلههای آتش دسترسی داشتند (Sandgathe et al. , ۲۰۱۱). وجود این الگو را مدرکی دال بر نبود فناوری افروختن آتش نزد نئاندرتالها دانستهاند. اما تیمی از پژوهشگران از دانشگاه کانکتیکات آمریکا، ارمنستان، اسپانیا و بریتانیا با بررسی ریزریختشناسی و شیمیایی نمونههای رسوب از اجاقهای دوره مذکور در غار «لوساکرت» اطلاعات جدیدی از چگونگی ایجاد و استفاده از آتش به دست آوردهاند (Brittingham et al. , ۲۰۱۹). آنها با بررسی تراکم «هیدروکربن آروماتیک» چندحلقه که از سوزاندن مواد آلی بهجا میماند متوجه شدند که تراکم هیدروکربن آروماتیک چندحلقه سنگین بیشتر از همتای سبک آن است. ترکیب سبک مرتبط با آتش طبیعی است و گسترش وسیعی دارد.
اما ترکیب سنگین مرتبط با آتش حاصل از سوختن چوب است و معمولا در فضای محدودی در اطراف منشأ آتش یافت میشود. بررسی شواهد دیرینمحیطی نیز نشان میدهد که در زمان سکونت در غار محیط اطراف چندان خشک و گرم نبوده و شرایط برای شکلگیری آتشسوزی طبیعی مساعد نبوده است.
بهاینترتیب یافتههای ارمنستان نشان میدهند که مهارت آتشافروزی نزد نئاندرتالها و دیگر انسانریختهای دوره پارینهسنگی میانی وجود داشته است. علاوهبر قفقاز، شواهد استفاده از آتش از چندین مکان دوره پارینهسنگی میانی در زاگرس از جمله شانیدر (کردستان عراق)، قلعه بزی (اصفهان) و دارای (کردستان) گزارش شده است. هرچند هنوز مطالعات شیمیایی روی بقایای آنها انجام نشده است.
قاره اروپا
- کهنترین شواهد انسان مدرن در خارج از آفریقا: در نتیجه کشفیات چندسال اخیر مشخص شده که انسان مدرن بسیار پیشتر از تصور رایج در آفریقا پدیدار شد و به خارج از این قاره مهاجرت کرد. یکی از این یافتهها بقایای انسان از «جبل ایرهود» مراکش است که نشان میدهد انسانهای مدرن حداقل از حدود ۳۱۵ هزار سال پیش در آفریقا حضور داشته و کشفیات غار «میسلیا» در فلسطین نشان میدهد که در فاصله زمانی ۱۷۷ تا ۱۹۴ هزار سال پیش از آفریقا خارج و در غرب آسیا سکنا گزیدند.
پژوهشگران معتقدند که این مهاجرتهای اولیه انسان مدرن اولیه به خارج از آفریقا اغلب ناموفق بودند و نتوانستند باعث ایجاد جمعیتهای باثبات و متداوم در خارج از آفریقا شوند و تنها از حدود ۷۰ هزار سال پیش بود که جمعیتهای انسان مدرن در اوراسیا توانستند خود را تثبیت کنند. در این میان وضعیت اروپا نامشخص بود و قدیمیترین مدرک از حضور انسان مدرن در این قاره مربوط به حدود ۴۵ هزار سال پیش بود.
اما انتشار نتایج بررسیهای جدید دو جمجمه که در دهه ۱۳۵۰ در غار «آپیدیما» در یونان یافت شده بودند نشان میدهد که نخستین موج مهاجرتی انسان مدرن از آفریقا به اروپا احتمالا بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار سال پیش روی داده است. بررسی دقیق این دو جمجمه که سطح هر دو آنها را رسوبات ضخیم و سختشده کربنات کلسیم پوشانده بود، نیازمند پاکسازی رسوبات از سطح استخوانها بود که روند جداسازی آن سالها طول کشید.
یکی از آنها که سالمتر است و با توجه به برجستگی قوس ابرویی و دیگر ویژگیهایی که در نئاندرتالها دیده میشود به این انسانریخت مربوط است. سنسنجی این جمجمه به روش سری اورانیوم نشان داد که حدود ۱۶۰ هزار سال قدمت دارد. تصور میشد که قطعات جمجمه دیگر هم مربوط به نئاندرتال است.
تا اینکه اخیرا تیمی از دیرینانسانشناسان به سرپرستی «کاترینا هارواتی» از دانشگاه «توبینگن» آلمان تمام قطعات جمجمه دوم را سیتیاسکن کردند و سپس یک مدل سهبُعدی از جمجمه ساختند که مقایسه آن را با سایر نمونههای موجود در موزهها امکانپذیر کرد (Harvati et al. , ۲۰۱۹). تفاوت مشخص این جمجمه شکل استخوان پسسری بود که برخلاف نئاندرتالها که برجسته و دوکیشکل است، مدور بود.
این ویژگی شاخص جمجمه انسان مدرن است. اما سالیابی جمجمه نشان داد که بسیار قدیمیتر و مربوط به حدود ۲۱۰ هزار سال پیش است. این بدان معنی است که انسان مدرن نخستینبار پیش از ۲۰۰ هزار سال قبل به جنوب اروپا رسیده است. در این زمان نئاندرتالها در اروپا حضور مشخص و گستردهای داشتند و احتمالا این دو گروه با هم برخوردهایی داشتهاند. به نظر میرسد این مهاجرت اولیه ناموفق بوده و پس از مدتی انسانهای مدرن اولیه جای خود را به نئاندرتالها دادهاند.
یافتههای سالهای اخیر بهویژه آپیدیما نظریه خروج از آفریقای انسانهای مدرن را در چندین موج جمعیتی قدیم و جدید تأیید میکند و نشانگر پیچیدگی این مهاجرتهاست که تصویر کامل آن هنوز برای ما ناشناخته است (شیدرنگ، ۱۳۹۷).
- دستهگذاری ابزار سنگی توسط نئاندرتالها: انتشار نتایج پژوهش جدیدی در هلند نشان داد که نئاندرتالها در حدود ۵۰ هزار سال پیش در استپهای بین هلند و بریتانیای امروزین از ابزارهای ترکیبی استفاده میکردهاند. چند سال پیش فرد علاقهمندی حین بررسی شنهای ساحلی «زندموتور» در هلند با تراشه سنگی کوچکی مواجه شد که انتهای آن پوشیده از قطران بود.
در نگاه اول شاید شیء چندان ویژهای نبود، اما با توجه به اینکه پیش از این آثار مهمی از جمله قطعهای از جمجمه انسان نئاندرتال، ابزار سنگی و سنگواره حیوانات دوران پارینهسنگی در کف دریای شمال و شنهای ساحلی آن یافت شده، این نمونه برای بررسی بیشتر در اختیار متخصصان قرار گرفت.
در گام نخست قطران باقیمانده روی ابزار، سنسنجی شد که تاریخی در حدود ۵۰ هزار سال را ارائه کرد. محیط سرد و بدون اکسیژن کف دریای شمال باعث شده بود قطران بهخوبی حفظ شود. آنالیز این قطعه نشان میدهد که از پوست درخت غان تولید شده است (Marcel et al. , ۲۰۱۹). روند تولید قطران از پوست غان در چند مرحله انجام میشد که نیازمند حرارتی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ درجه سانتیگراد بود.
استفاده از قطران برای دستهگذاری ابزار سنگی قبلا از دو مکان پارینهسنگی میانی در ایتالیا و آلمان نیز گزارش شده است. ظاهرا نئاندرتالها از حدود ۲۰۰ هزار سال پیش، از این شیوه برای دستهگذاری استفاده میکردند. برخی از پژوهشگران تولید قطران را مدرکی از توانایی ذهنی بالای نئاندرتالها و برنامهریزی بلندمدت توسط آنها میدانند. در ایران نیز شواهدی از دستهگذاری ابزار سنگی در دوره پارینهسنگی میانی از غار قلعهبزی و غارهای نزدیک خرمآباد گزارش شده است.
- رد پاهای ۸۰ هزار ساله نئاندرتالها در فرانسه: انتشار نتایج پژوهشهای باستانشناسان فرانسوی درباره محوطهای به نام «روزل» بار دیگر توجه همگان را به نئاندرتالها جلب کرد (Duveau et al. , ۲۰۱۹). محوطه روزل که در ساحل نورماندی، شمال غربی فرانسه واقع شده در اواخر دهه ۶۰ میلادی شناسایی و کاوش مداوم آن از هشت سال پیش شروع شد که تاکنون منجر به کشف شمار زیادی دستساختههای سنگی، بقایای جانوری، اجاق و رد پای انسانها و جانوران شده است.
بدون تردید مهمترین یافته این کاوشها رد پاهایی است که بهخوبی در زیر ماسههای ساحلی حفظ شدهاند. با وجود منحصربودن این یافتهها، چون نتایج کاوشها اغلب در ژورنالهای فرانسوی منتشر شدهاند، کمتر توجه عمومی را به خود جلب کردند؛ اما انتشار بررسی ۲۵۷ اثر پا و دست انسانهای نئاندرتال ساکن این محوطه که در پنج سال گذشته یافت شدهاند، توجه جامعه علمی و رسانههای جهان را به روزل جلب کرد.
این آثار در حدود ۸۰ هزار سال قدمت دارند و همراه با دیگر بقایا در زیر لایههای شن بهخوبی حفظ شدهاند. با توجه به تعداد و ابعاد رد پاها و دستها به نظر گروهی متشکل از ۱۰ تا ۱۳ نفر شامل بزرگسالان و کودکان در این مکان حضور داشتهاند. البته شمار بیشتر آثار مربوط به کودکان بوده که کوچکترین آنها حدود دو سال سن داشته است. با توجه به طول و عرض رد پاها به نظر در چند مورد قد اشخاص به حدود ۱۹۰ سانتیمتر میرسیده است که بسیار بیشتر از میانگین قد پذیرفتهشده برای نئاندرتالهاست.
کف پاها تقریبا صاف بوده و گودی بخش میانه کف پا دیده نمیشود. از تعداد کل این آثار هشت مورد مربوط به اثر دست است. این مجموعه بیشترین تعداد رد پای نئاندرتالهاست که تاکنون در یک مکان یافت میشود. تا پیش از کشفیات روزل تنها چند رد پای انسان نئاندرتال در فرانسه، جبلالطارق، یونان و رومانی کشف شده بود.
- کهنترین شواهد فناوری تیروکمان و نیزهانداز: شواهد باستانشناسی از جنوب آفریقا نشان میدهد که به احتمال قوی انسان از حدود ۷۰ هزار سال پیش از فناوری تیروکمان و نیزهانداز استفاده میکرده است. طبق مدارک بهدستآمده از اوراسیا بشر از اواخر دوره پارینهسنگی جدید یعنی در حدود ۲۰ هزار سال پیش شروع به کاربرد چنین فناوریهای پیشرفتهای کرد؛ اما به نظر میرسد مطالعه جدیدی که توسط پژوهشگران ژاپنی و ایتالیایی درباره مجموعهای از ابزارهای سنگی کولدار هلالیشکل از غار «کاوالو» در جنوب ایتالیا انجام شده، این تصویر را تغییر دهد
(Sano et al. , ۲۰۱۹).
مجموعه بررسیشده مربوط به فرهنگ «اولوزی» است که یکی از فرهنگهای مرحله گذر از پارینهسنگی میانی به پارینهسنگی جدید اروپا است و بین ۴۰ تا ۴۵ هزار سال قدمت دارد. این مجموعه ابزار هلالی از جنبه ریزساییدگی و بقایای مواد در سطح آنها بررسی شدند و همچنین به صورت تجربی نمونههای مشابه به آنها بازساخت و در ابزارهای پرتابی استفاده شدند.
آثار پریدگی لبه بر اثر برخورد و ریزساییدگی در کنار بقایای مواد چسباننده ترکیبی -گل اُخرا، چسب گیاهی، موم- نشان میدهد این ابزارها بهعنوان خار یا تیزه در سر تیر-تیروکمان- یا نیزه کوچک به کار برده شدهاند. بهاینترتیب پیشینه استفاده از فناوریهایی مثل تیروکمان و نیزهپران در اروپا حداقل ۲۰ هزار سال عقبتر میرود.
قاره آفریقا
- سکونتگاه عصر سنگ میانه در ارتفاع سههزارو ۵۰۰ متری!: کشف و مطالعه یک سکونتگاه عصر سنگ میانه در کوههای باله اتیوپی با قدمت بین ۳۱ تا ۴۷ هزار سال نشان داد که در این دوره انسانها از منابع مناطق بسیار مرتفع استفاده میکردند (Ossendorf et al. , ۲۰۱۹). آثار یافتشده در نتیجه کاوش پناهگاهی در ارتفاعات بالای کوههای باله به دست آمده که حتی امروزه نیز دسترسی به آن چندان راحت نیست.
کاوشهای انجامشده از سوی باستانشناسان دانشگاه «مارتین لوتر» در پناهگاه «فینچا هابره» و بررسی دیرینه محیط اطراف محوطه نشان میدهد که ساکنان این پناهگاه مرتفع از برونزدهای شیشه آتشفشانی موجود در منطقه برای ساخت ابزار سنگی استفاده میکردند و از طریق صید نوعی جونده امرار معاش میکردند.
بقایای این جونده به تعداد زیاد در کاوش به دست آمد که برخی دارای آثار سوختگی بودند. با توجه به آثار اجاقهای کاوششده در پناهگاه، ساکنان پناهگاه لاشه حیوانات شکارشده را در آتش اجاقها آماده میکردند. نکته مهم درباره این کشف جدید ارتفاع مکان کاوششده است که نزدیک به سههزارو ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
عموما تصور بر این بود که در عصر یخبندان سرما و خشکی شدید و کمبود اکسیژن در چنین ارتفاع بالایی مانع از سکونت انسان میشده است؛ اما این کشف جدید و کشفیات غار بیشیا در حاشیه فلات تبت نشان میدهد که انسانها حداقل از دوره عصر سنگ میانه و پارینهسنگی میانی به استفاده از منابع موجود در مناطق بسیار مرتفع روی آوردند.
در ایران نیز آثار سکونت انسانهای دوره پارینهسنگی میانی در ارتفاعات بالای دو هزار متر از سطح دریا یافت شده که هم شامل غار و پناهگاه و هم محوطههای باز است که مرتفعترین آنها در منطقه کوهرنگ شناسایی شده که کارگاههای تراش و تولید ابزار سنگی هستند (Roustaei, ۲۰۱۰).
قاره آمریکا
- کشف آثار نخستین مهاجران به آمریکا در آیداهو: تا اواخر سده بیستم باستانشناسان آمریکایی معتقد بودند که نخستین ساکنان قاره آمریکا در حدود ۱۳ هزار سال پیش از طریق تنگه برینگ که خشکی متصلی به شمال غربی قاره آمریکا بود، وارد این قاره شدند؛ اما در چند دهه اخیر مکانهای کهنتری با قدمت بین ۱۳ تا ۱۵ هزار سال در سرتاسر قاره کشف شدهاند.
هرچند تعداد این مکانها کم است و سنسنجیهای ارائهشده برای برخی از آنها مورد تردید است. در سال ۲۰۱۹ انتشار شمار زیادی سنسنجی از یک مکان کهن در شمال غرب آمریکا پژوهشگران را متقاعد کرد که نخستین مهاجران حداقل هزار سال قبلتر وارد این قاره شدهاند (Davis et al. , ۲۰۱۹). در کاوش این محوطه باز که «کوپرزفری» یا کشتی کوپر نام دارد، بقایای سکونت شکارگران-گردآوران اولیه شامل اجاق، دستتراشهای سنگی و بقایای جانوری یافت شد.
در قدیمیترین لایه استقراری این محوطه مجموعهای از تیزههای پرتابی زبانهدار یافت شده که بسیار شبیه نمونههای مشابه در محوطههای پارینهسنگی جدید ژاپن هستند. با توجه به نزدیکی تقریبی این محوطه به سواحل غربی آمریکا، این احتمال مطرح شده که نخستین مهاجران از طریق مسیر سواحل غربی و امتداد رودخانه کلمبیا خود را به این منطقه رساندهاند.
طبق نظریه پیشین که «دالان بدون یخ» گفته میشود، اولین مهاجرتهای انسانی از طریق مسیری طبیعی بین دو پهنه یخی در حدود ۱۴ هزار سال پیش روی داد. محوطه کوپرزفری این نظریه رایج را که شکارگران «کلویس» نخستین مهاجران تازهوارد به قاره آمریکا بودند، زیر سؤال میبرد و تاریخ اولین استقرارهای انسان در آمریکا را بیش از هزار سال عقبتر میبرد.
ایران
در این سال پنج غار و پناهگاه دوران پارینهسنگی در ایران کاوش شد که آثاری از دورههای پارینهسنگی میانی، پارینهسنگی جدید و فراپارینهسنگی شامل دستساختههای سنگی، بقایای جانوری و خاکستر از آنها به دست آمد. علاوه بر این آثار، در دو مکان نیز (غار کلدر و غار وزمه) بقایای انسانی به دست آمد.
مکانهای کاوششده شامل غار کلدر در خرمآباد لرستان (اردیبهشت ۹۸)، غار قلعه کرد در آوج قزوین (تیر ۹۸)، غار پبده در لالی خوزستان (شهریور ۹۸)، پناهگاه سرهه در ساوجبلاغ البرز (مهر ۹۸) و غار وزمه در اسلامآباد کرمانشاه (آبان ۹۸) است. در اینجا به مهمترین این یافتهها یعنی دندان نئاندرتال غار وزمه میپردازم که انتشار نتایج مطالعه اخیر آن انعکاس وسیعی در سطح بینالمللی داشت (بیگلری، ۱۳۹۸).
- نخستین بقایای قطعی انسان نئاندرتال در ایران: فلات ایران در محدوده پراکنش انسانهای نئاندرتال قرار داشته و بقایای سکونت این انسانها از جمله دستساختههای سنگی و بقایای جانوران شکارشده در غارها و پناهگاههای صخرهای در نقاط مختلف کشور یافت شده است. اما باوجوداینکه مکانهای نسبتا زیادی از این دوره کاوش شدهاند، بقایای احتمالی این انسان تنها از یک غار در بیستون گزارش شده که شامل یک تکه از استخوان زند زبرین است.
این استخوان در کاوش غار بیستون توسط کارلتن کوون، انسانشناس آمریکایی همراه با دستساختههای سنگی و بقایای جانوری این دوره یافت شد (Coon, ۱۹۵۱). مقایسه اندازههای این استخوان ساعد دست راست با زند پیشین انسان نئاندرتال و دیگر نمونههای موجود نشان داده که این استخوان در گروه نئاندرتال و انسان مدرن دوره پارینهسنگی جدید جای میگیرد (Trinkaus and Biglari, ۲۰۰۶).
در نتیجه بهطور قطع نمیشود آن را به انسان نئاندرتال نسبت داد. اما بازنگری یک دندان انسان که سالها پیش در غار کوچکی به نام «وزمه» در جنوب غربی کرمانشاه کشف شده بود، منجر به اثبات حضور انسان نئاندرتال در ایران شد. غار تاریک و عمیق وزمه که نزدیک به ۳۰ متر طول دارد در عصر یخبندان کنام و پناهگاه درندگانی، چون کفتار (خالدار و راهراه)، خرسسانان، سگسانان (گرگ و روباه) و گربهسانان (شیر، پلنگ، کاراکال و گربه وحشی) بوده که باعث انباشت استخوان علفخوارانی، چون بز کوهی، میش، گوزن، گراز و گونههای منقرضشدهای مثل گاو وحشی، اسب وحشی و کرگدن استپی شدهاند. تعدادی از نمونههای دندان این حیوانات در آزمایشگاه علوم اقلیمی و محیطی مرکز پژوهشهای علمی فرانسه سالیابی شدند که تاریخهایی بین ۱۱ تا ۷۰ هزار سال پیش را به دست داد.
(Mashkour et al. , ۲۰۰۹). شمار کمی بقایای استخوان و دندان انسان در غار یافت شد که اغلب مربوط به استفاده گذری دامداران دورههای نوسنگی و متأخرتر از غار است. بررسی این مجموعه از بقایای انسان توسط «اریک ترینکاوس»، متخصص برجسته نئاندرتالها روشن کرد که یکی از دندانها با توجه به ابعاد آن میتواند مربوط به انسانهای دوران پارینهسنگی باشد.
این دندان آسیای کوچک مربوط به آرواره بالایی کودکی است که در زمان مرگ بین شش تا ۱۰ سال سن داشته است. سالیابی دندان با روشی غیرمخرب به نام طیفسنجی گاما در لابراتوار علوم اقلیمی و محیطی در ژیف سور ایوت فرانسه تاریخی بین ۲۰ تا ۲۵ هزار سال تقویمی ارائه کرد (Trinkaus et al. , ۲۰۰۸). البته به دلیل مشکلات این شیوه سنسنجی و تردید در سالیابی و ابعاد نسبتا بزرگ دندان احتمال قدیمیتر بودن آن وجود داشت.
برای روشنشدن این مسئله، مطالعه دیگری توسط موزه ملی ایران برنامهریزی شد که در آن «روبرتو ماکیارلی» و «کلمان زانولی» در دانشگاه پواتیه دندان را با استفاده از دستگاه تصویربرداری سهبعدی میکروسیتی از طریق پرتو ایکس بُرشنگاری کردند و از این طریق بخشهای داخلی از جمله محل اتصال عاج به مینای دندان بررسی و اندازهگیری شد.
این تصویربرداری سهبعدی مینا و عاج دندان مشخص کرد که نمونه وزمه دارای ویژگیهای دندان انسان نئاندرتال است؛ ازجمله روشن شد که شکل و ابعاد مغز دندان به نئاندرتالها نزدیکتر است (Zanolli et al. , ۲۰۱۹). با توجه به این نتایج دندان کودک غار وزمه نخستین مدرک مستقیم از حضور انسان نئاندرتال در ایران محسوب میشود.
این کودک نئاندرتال به احتمال قوی یا طعمه درندگان شده و بقایای لاشهاش به غار حمل شده یا جسدش توسط دستهای از نئاندرتالها که در اطراف مستقر بودهاند، در انتهای غار دفن شده است. با در نظر گرفتن نتایج سالیابیها که نشان میدهد غار بین ۱۱ هزار سال تا ۷۰ هزار سال پیش مورد استفاده بوده و این مسئله که انسانهای نئاندرتال در حدود ۴۰ هزار سال پیش منقرض شدهاند، کودک نئاندرتال وزمه به احتمال زیاد در مقطع زمانی بین ۴۰ تا ۷۰ هزار سال پیش در این منطقه میزیسته است.
انتشار نتایج مطالعات دندان کودک وزمه و اثبات حضور نئاندرتالها در ایران طی دوره پارینهسنگی میانی انعکاس بسیار وسیعی در رسانههای داخل کشور و همچنین در سطح بینالمللی داشت. موزه ملی ایران نیز به پاسداشت این کشف مهم که در این موزه نگهداری میشود، تمبر یادبودی در پاییز ۱۳۹۸ منتشر کرد.
منابع
۱- بیگلری، فریدون. ۱۳۹۸. غار وزمه، مدرکی از حضور نئاندرتالها در ایران، روزنامه شرق، شماره ۳۵۱۸، صفحه ۹-۸،
۲- شیدرنگ، سونیا ۱۳۹۸. پیدایش و پراکنش انسان مدرن و انقراض نئاندرتالها، روزنامه شرق، شماره ۳۵۱۸، صفحه ۹-۸،
۳- Aubert, M. , Lebe, R. , Oktaviana, A.A. et al. (۲۰۱۹).
Earliest hunting scene in prehistoric art. Nature ۵۷۶, ۴۴۲-۴۴۵ doi:۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۸۶-۰۱۹-۱۸۰۶-y
۴- Aubert, Maxime, Adam Brumm, Muhammad Ramli, Thomas Sutikna, E. Wahyu Saptomo, Budianto Hakim, Michael J. Morwood, Gerrit D. van den Bergh, Leslie Kinsley, and Anthony Dosseto. (۲۰۱۴). Pleistocene cave art from Sulawesi, Indonesia. Nature ۵۱۴, no. ۷۵۲۱، ۲۲۳.
۵- Brittingham, A. , Hren, M. T. , Hartman, G. , Wilkinson, K. N. , Mallol, C. , Gasparyan, B. , & Adler, D. S. (۲۰۱۹). Geochemical evidence for the control of fire by Middle
palaeolithic Hominins. Scientific Reports, ۹ (۱) , ۱-۷.
۶- Chen, Fahu; Welker, Frido; Shen, Chuan-Chou; Bailey, Shara E. ; Bergmann, Inga; Davis, Simon; Xia, Huan; Wang, Hui; Fischer, Roman; Freidline, Sarah E. ; Yu, Tsai-Luen; Skinner, Matthew M. ; Stelzer, Stefanie; Dong, Guangrong; Fu, Qiaomei; Dong, Guanghui; Wang, Jian; Zhang, Dongju; Hublin, Jean-Jacques (۲۰۱۹). A. late Middle Pleistocene Denisovan
mandible from the Tibetan Plateau. Nature ۵۶۹, ۴۰۹-۴۱۲. doi:۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۸۶-۰۱۹-۱۱۳۹-x.
۷- Coon, C.S. (۱۹۵۱) , Cave Explorations in Iran ۱۹۴۹,
Museum Monographs, The University Museum,
University of Pennsylvania, Philadelphia.
۸- Davis, L. G. , Madsen, D. B. , Becerra-Valdivia, L. , Higham, T. , Sisson, D. A. , Skinner, S. M. , and Cheyney, M. (۲۰۱۹). Late Upper Paleolithic occupation at Cooper's Ferry, Idaho, USA, ~ ۱۶,۰۰۰ years ago. Science, ۳۶۵ (۶۴۵۶): ۸۹۱-۸۹۷.
۹- Détroit, F. ; Mijares, A. S. ; Corny, J. ; Daver, G. ; Zanolli, C. ; Dizon, E. ; Robles, E. ; Grün, R. & Piper, P. J. (۲۰۱۹). A. new species of Homo from the Late Pleistocene of the Philippines. Nature. ۵۶۸ (۷۷۵۱): ۱۸۱-۱۸۶. doi:۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۸۶-۰۱۹-۱۰۶۷-۹. PMID ۳۰۹۷۱۸۴۵.
۱۰- Duveau, J. , Berillon, G. , Verna, C. , Laisné, G. ,
& Cliquet, D. (۲۰۱۹). The composition of a. Neandertal social group revealed by the hominin footprints at Le Rozel (Normandy, France). Proceedings of the National Academy of Sciences, ۱۱۶ (۳۹): ۱۹۴۰۹-۱۹۴۱۴.
۱۱- Gokhman, D. ; Mishol, N. ; de Manuel, M. ; de Juan, D. ; Shuqrun, J. ; Meshorer, E. ; Marques-Bonet, T. ; Rak, Y. ; Carmel, L. (۲۰۱۹). Reconstructing Denisovan anatomy using DNA methylation maps. Cell ۱۷۹, ۱۸۰-۱۹۲.
۱۲- Harvati, K. et al. , (۲۰۱۹). Apidima Cave fossils
provide earliest evidence of Homo sapiens in Eurasia.
Nature. , ۵۷۱ (۷۷۶۶): ۵۰۰-۵۰۴.
۱۳- Mashkour, M. ; Monchot, H. ; Trinkaus, E. ; Reyss, J. -L. ; Biglari, F. ; Bailon, S. ; Heydari, S. ; Abdi, K. (۲۰۰۹). Carnivores and their prey in the Wezmeh Cave
Kermanshah, Iran): a. Late Pleistocene refuge in the Zagros".
International Journal of Osteoarchaeology. ۱۹ (۶): ۶۷۸-۶۹۴.
۱۴- Marcel J. L. Th. Niekus, Paul R. B. Kozowyk, Geeske H. J. Langejans, Dominique Ngan-Tillard, Henk van Keulen, Johannes van der Plicht, Kim M. Cohen, Willy van Wingerden, Bertil van Os, Bjørn I. Smit, Luc W. S. W. Amkreutz, Lykke Johansen, Annemieke Verbaas, and Gerrit L. Dusseldorp (۲۰۱۹). Middle Paleolithic complex technology and a. Neandertal tar-backed tool from the Dutch North Sea, Proceedings of the National Academy of Sciences, ۱۱۶ (۴۴) ۲۲۰۸۱-۲۲۰۸۷, https://doi.org/۱۰.۱۰۷۳/pnas.۱۹۰۷۸۲۸۱۱۶.
۱۵- Ossendorf, G. , Groos, A. R. , Bromm, T. , Tekelemariam, M. G. , Glaser, B. , Lesur, J. , et al. (۲۰۱۹). Middle Stone Age foragers resided in high elevations of the glaciated Bale Mountains, Ethiopia. Science, ۳۶۵ (۶۴۵۳): ۵۸۳-۵۸۷.
۱۶- Rizal, Y. , Westaway, K.E. , Zaim, Y. et al. (۲۰۱۹). Last appearance of Homo erectus at Ngandong, Java, ۱۱۷,۰۰۰-۱۰۸,۰۰۰ years ago. Nature doi:۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۸۶-۰۱۹-۱۸۶۳-۲.
۱۷- Roustaei, K. , ۲۰۱۰. Discovery of Middle Palaeolithic occupation at high altitude in the Zagros Mountains, Iran, Antiquity, Vol.۸۴, No. ۳۲۵, Project Gallery.
۱۸- Trinkaus E, F. Biglari, M. Mashkour, H. Monchot, J-L. Reyss, H. Rougier, S. Heydari, K. Abdi. (۲۰۰۸). Late Pleistocene Human Remains from Wezmeh Cave, western Iran. American Journal of physical
Anthropology.۱۳۵ (۴):۳۷۱-۸۰.
۱۹- Trinkaus, E. and F. Biglari. (۲۰۰۶) , Middle Paleolithic Human Remains from Bisitun Cave, Iran, Paléorient ۳۲ (۲): ۱۰۵-۱۱۱.
۲۰- Sandgathe, D. M. , Dibble, H. L. , Goldberg, P. , McPherron, S. P. , Turq, A. , Niven, L. , & Hodgkins, J. (۲۰۱۱). On the role of fire in Neandertal adaptations in Western Europe: evidence from Pech de l'Azé IV and Roc de Marsal, France. PaleoAnthropology, ۲۰۱۱: ۲۱۶-۲۴۲.
۲۱- Sano, Katsuhiro, Simona Arrighi, Chiaramaria Stani, Daniele Aureli, Francesco Boschin, Ivana Fiore, Vincenzo Spagnolo, Stefano Ricci, Jacopo Crezzini, Paolo Boscato, Monica Gala, Antonio Tagliacozzo, Giovanni Birarda, Lisa Vaccari, Annamaria Ronchitelli, Adriana Moroni, Stefano Benazzi. The earliest evidence for mechanically delivered projectile weapons in Europe. Nature Ecology & Evolution, ۲۰۱۹؛ ۳ (۱۰): ۱۴۰۹ DOI: ۱۰.۱۰۳۸/s۴۱۵۵۹-۰۱۹-۰۹۹۰-۳.
۲۲- Zanolli, Clément, Fereidoun Biglari, Marjan Mashkour, Kamyar Abdi, Herve Monchot, Karyne Debue, Arnaud Mazurier, Priscilla Bayle, Mona Le Luyer, Hélène Rougier, Erik Trinkaus, Roberto Macchiarelli. (۲۰۱۹).
Neanderthal from the Central Western Zagros, Iran. Structural reassessment of the Wezmeh ۱ maxillary
premolar. Journal of Human Evolution, Vol: ۱۳۵.
https://doi.org/۱۰.۱۰۱۶/j.jhevol.۲۰۱۹.۱۰۲۶۴۳.
۲۳- Zhu, Z. , Dennell, R. , Huang, W. , Wu, Y. , Qiu, S. , Yang, S. , Ouyang, T. (۲۰۱۸). Hominin occupation of the Chinese Loess Plateau since about ۲.۱ million years ago. Nature, ۵۵۹ (۷۷۱۵) , ۶۰۸- ۶۱۲.
۰