مروری بر پدیده‌های سینمایی در سالی که گذشت

مروری بر پدیده‌های سینمایی در سالی که گذشت

نه فقط «همه‌چیز همه‌جا در آن واحد» که خود دنیل‌ها هم می‌توانند پدیده سال لقب بگیرند. برای ذهن عجیب و غریبشان که هرچند آن را در اولین فیلم خود بروز داده بودند، اما فکرش را هم نمی‌شد کرد که این شیطنت‌های دیوانه‌وار ممکن است تا کجا پیش برود. «همه‌چیز همه‌جا در آن واحد» یک پروژه سخت و پیچیده است.

کد خبر : ۱۲۶۱۶۶
بازدید : ۲۲۵

با برگزارشدن مراسم اسکار ۲۰۲۳ در بامداد دوشنبه، پرونده سال ۲۰۲۲ سینمای آمریکا هم بسته شد و به تاریخ پیوست. سالی پر از نکات جالب توجه و اتفاقات غیرمنتظره. به همین بهانه، ترین‌های امسال در جریان اصلی سینما را مرور کرده‌ایم؛ فیلم‌ها و نام‌هایی که به دلایل مختلف در سال گذشته خبرساز بودند و بعضی از آن‌ها در مراسم اسکار هم حضوری قابل توجه داشتند. باید چند سال منتظر بمانیم و ببینیم کدامشان در تاریخ سینما به یاد آورده خواهند شد.

پدیده سال: همه‌چیز همه‌جا در آن واحد

نه فقط «همه‌چیز همه‌جا در آن واحد» که خود دنیل‌ها هم می‌توانند پدیده سال لقب بگیرند. برای ذهن عجیب و غریبشان که هرچند آن را در اولین فیلم خود بروز داده بودند، اما فکرش را هم نمی‌شد کرد که این شیطنت‌های دیوانه‌وار ممکن است تا کجا پیش برود. «همه‌چیز همه‌جا در آن واحد» یک پروژه سخت و پیچیده است. فیلمی که به‌واسطه پیچیدگی‌هایش ممکن است پس‌زننده باشد، اما اگر با قهرمان هزار تکه آن همراه شوید، از این سفر بیناجهانی که دنیل‌ها برایتان تدارک دیده‌اند، حیرت‌زده خواهید شد.

نکته مهم «همه چیز همه‌جا در آن واحد» دقیقا افق دید بسیط سازندگانش است که در خلاقیت مرزی ندارند و خوششان می‌آید به سیم آخر بزنند. جهان‌های مختلفی که در روایت فیلم طراحی شده، یک کلاژ تصویری را شکل می‌بخشد که در نهایت به یک نقطه می‌رسد و آن نقطه غایی به ابتدای خلقت و داستان آفرینش و انفجار بزرگ و… در نهایت همه راه‌ها به عشق می‌رسد.

ستاره سال: تام کروز

تماشای این تام کروز جاافتاده و پا به سن گذاشته هم نوستالژیک است و هم باشکوه. همان‌طور که حضورش در فیلم محبوب امسال، «تاپ‌گان: مَوریک» هم باشکوه بود. فیلمی که حضورش در کن بهانه‌ای شد تا این فستیوال قدیمی، نخل یک‌عمر دستاورد هنری سال خود را به تام کروز اهدا کند. تام کروز در یکی از نقاط عطف کارنامه کاری خود قرار دارد. جایی که هم آن چابکی و روحیه جوانانه را دارد و هم یک پختگی مردانه و صلابت میانسالانه به او افزوده شده است. سرپا و روی فرم بودنش هیجان‌انگیز است و چروک‌های کوچکی که کم‌کم به چهره‌اش می‌نشینند، دل‌پذیر.

استودیوی سال: A۲۴

همانند سال‌های گذشته می‌توان لقب مترقی‌ترین استودیوی فیلمسازی را به A۲۴ داد. این کمپانی مستقل که فعالیت خود را در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد، امسال با فیلم‌های مهمی مانند «همه‌چیز همه‌جا در آن واحد»، «افترسان» و «نهنگ» در صحنه رقابت‌های روز آمریکا حضور داشت. نکته مهم درباره A۲۴ در تعدد تولیدات مهم و موفقی است که شبیه تولیدات رایج هالیوود و فیلم‌های جریان اصلی نیستند.

A۲۴ می‌تواند فیلم‌هایی تولید کند که در عین خاص بودن و تفاوت‌های منحصربه‌فردشان، تماشاگران زیادی را هم جذب کنند و در گیشه هم موفق بشوند. فیلم‌های این کمپانی از سال ۲۰۱۶ به این سو مورد توجه آکادمی هم قرار گرفته است. خصوصا در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ این کمپانی اسکار را با جوایز متعددی برای فیلم‌های «اتاق»، «اکس ماکینا»، مستند «ایمی» و در سال بعد برای «مهتاب» ترک کرد.

بازگشت سال: برندن فریزر

برندن فریزر بازیگر آمریکایی‌- کانادایی در اواخر دهه نود و اوایل هزاره سوم در دوران اوج کار خود بود. در حالی که در فیلم‌های کمدی مطرح شده بود و نقش‌آفرینی در فیلم‌های جدی‌تر را تجربه می‌کرد. اما نامش خیلی زود به حاشیه رفت. حالا او با فیلم «نهنگ» درن آرنوفسکی به صحنه بازگشته است. با اجرایی درخشان در هیبتی عجیب‌وغریب که جایزه انجمن منتقدان، انجمن بازیگران آمریکا را از آن او کرد و بابتش علاوه بر اسکار، در بفتا و گلدن‌گلوب هم نامزد شد.

فریزر با کسب اسکار در گام آخر یک کام‌بک جانانه را رقم زده است. او برای ایفای نقش در «نهنگ» نه تنها وزن اضافه کرد که می‌بایست لباسی را به تن می‌کرد که او را تبدیل به مردی ۲۷۹ کیلویی کند. لباسی که حرکاتش را شدیدا محدود می‌کرد و می‌توانست حتی کیفیت بازی‌اش را تحت‌تأثیر قرار دهد. اما او به‌خوبی با لباس و گریم سنگینش اخت شد و ماه‌ها تحقیق و کار بر روی چاقی مفرط باعث شد به نقش آنچنان که باید نزدیک شود.

اجرای برندن فریزر، بعد از مدت‌ها حضور به‌یادماندنی او در فیلم‌های دهه نود را به‌خاطر می‌آورد. یک اجرای سخت و واقع‌گرا که خود فریزر درباره آن می‌گوید: «شاید اولین و آخرین باری باشد این کار را دوباره انجام می‌دهم، پس هر چیزی که داشتم به آن دادم. واقعا این کار را کردم. این تمام چیزی است که من داشتم.»

پرفروش‌ترین فیلم سال: آواتار ۲

همان‌طور که انتظار می‌رفت، قسمت دوم «آواتار: راه‌آب» هم توانست مانند فیلم اولش رکورد‌های فروش را از آن خود کند و خب این جادوی جیمز کامرون است. مرد فتح گیشه‌ها و باکس‌آفیس‌ها. این فیلم که با بودجه‌ای حدودا ۴۰۰ میلیون‌دلاری ساخته شد، در گیشه‌ها بیش از ۲ میلیارد دلار فروخت. آماری هیجان‌انگیز برای دوران پساکرونایی سینمای هالیوود.

شکست سال: بابیلون

دیمون شزل کارگردان جوانی است که بسیاری او را از مهم‌ترین فیلمسازان نوظهور سال‌های اخیر هالیوود می‌دانند. جوان بیست و چندساله‌ای که با فیلم کوتاه خود از جشنواره ساندنس، سرمایه اولین فیلم بلندش را گرفت؛ «ویپلش» که بسیار هم فیلم موفقی نزد منتقدان و تماشاگران شد. فیلم دوم شزل یعنی «لالالند» هم مورد توجه بسیاری از سینما دوستان قرار گرفت. فیلمی که در گلدن‌گلوب از هفت نامزدی خود، هفت جایزه به دست آورد. بسیاری منتظر بودند تا «بابیلون» هم در ادامه سیر پیشرفت شزل قرار بگیرد، اما فیلم آخر او حسابی ناامیدشان کرد.

«بابیلون» در حالی عنوان شکست سال را از آن خود می‌کند که با توجه به موضوع جالب و داستان جذابش، که در دل هالیوود می‌گذرد، می‌توانست بدل به فیلمی ماندگار درباره یکی از دوره‌های مهم تاریخ سینما باشد؛ دوره ناطق شدن فیلم‌ها که مناسبات تولید را کاملا تغییر داد و بسیاری از ستاره‌های دنیای سینما را خانه‌نشین کرد. بازی برد پیت، نکته مثبت فیلم است.

کشف سال: افترسان

«افترسان» اولین فیلم بلند شارلوت ولز است. فیلمی درباره رابطه دختری یازده‌ساله و پدرش که در آستانه تولد ۳۱ سالگی او به سفر رفته‌اند. فیلم مستقلی که البته انتخاب سایت سایت‌اندساوند به‌عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۲۲ هم بود. فیلمی با ظرافت‌های زنانه، ریز‌بینی و دقت در شخصیت‌پردازی و کارگردانی فروتنانه‌ای که در نهایت گرما و صمیمیتی را نتیجه می‌بخشد که روی مرز باریک روابط و لحظات ناب انسانی حرکت می‌کند.

«افترسان» به سرزمین خاطرات و مکاشفات بی‌بدیل حافظه رهسپار می‌شود. این روند از همان ابتدا که فیلم با تصاویر ویدئویی ضبط شده، شروع می‌شود و می‌توان انعکاس زنی را روی تصاویر دید که مشغول تماشای ویدئوهاست و بعد روی یک خاطره مشخص مکث می‌کند، تماشاگر متوجه می‌شود که پای خاطره‌ها و لحظات مهم زیست قهرمان فیلم وسط است.

«افترسان» به شکل خاص، اما به یک خاطره مشخص نهیب می‌زند. دختر قرار است سفری را با پدرش به یاد بیاورد. تماشاگر همپای دختر، سوفی لحظات سخت و آشفته پدر را مرور می‌کند و در این مسیر بیش از هر چیز با مردی همراه می‌شود که سعی دارد همه آلام و ازهم‌گسیختگی‌هایش را از دخترش پنهان کند…؛ یک نقطه حساس از روابط دختر و پدری و در مورد خاص «افترسان»، لحظه‌ای که بدل به ابدیت رابطه دختر و پدرش می‌شود. بازی پل مسکال در این فیلم بسیار موردتوجه قرار گرفت و برای کسب اسکار بهترین بازیگر مرد با کالین فارل، برندن فریزر و آستین باتلر به رقابت پرداخت.

خارجی سال: در جبهه غرب خبری نیست

«در جبهه غرب خبری نیست» اولین فیلم تماما آلمانی‌زبانی است که توسط نتفلیکس تولید شده و به جایزه بهترین فیلم خارجی اسکار هم رسید. این فیلم داستان یک سرباز ایده‌آلیست آلمانی را تعریف می‌کند که در سودای میهن‌پرستی و قهرمان ملی‌شدن در ارتش ثبت نام کرده، اما در میدان نبرد با چهره سرد، بی‌روح، خشن و بی‌رحم جنگ روبه‌رو می‌شود.

واقعیت جنگ، رؤیای قهرمانی را بدل به دست‌وپازدن برای زندگی می‌کند و این «در جبهه غرب خبری نیست» را به فیلمی ضد جنگی تبدیل می‌نماید. جالب اینکه سازندگان فیلم در اولین اکران آن تأکید کردند که این فیلم در دوره اوج‌گیری جریان‌های پوپولیستی افراطی دست‌راستی در اروپا و آغاز برگزیت بریتانیا ساخته شده و باید یادآوری کرد که میهن‌پرستی و جداکردن کشور‌ها باعث پیشرفت نمی‌شود.

دوست‌داشتنی‌ترین فیلم سال: خانواده فیبلمن

«خانواده فیبلمن» از جمله فیلم‌های محبوب ۲۰۲۲ بود. از آن فیلم‌هایی که سرشار از احساسات است و همه تماشاگران را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد. حتی اگر طرف‌دار اسپیلبرگ هم نباشید، نمی‌توانید از کنار «خانواده فیبلمن» به‌راحتی بگذرید. فیلمی که تا حدودی حدیث نفس خود کارگردان هم هست و اتفاقا همین مسئله باعث می‌شود، «خانواده فیبلمن» تا این حد از نظر عاطفی گیرا، بُرنده و همدلی‌برانگیز باشد.

اجرای بازیگران، کارگردانی قابل‌توجه، داستان عاشقانه تلخ، اما واقعی و میزانسن‌های زنده فیلم در کنار باقی عناصر فنی باعث می‌شوند «خانواده فیبلمن» یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فیلم‌های اسپیلبرگ باشد. فیلمی که هم درباره عشق به سینماست، هم درباره عشق به خانواده و هم در ستایش عشق و همه ناهمواری‌های بی‌پایانش.

زنانه‌ترین فیلم سال: حرف‌های زنانه

همان‌طور که از نام فیلم مشخص است، «حرف‌های زنانه»، را می‌توان زنانه‌ترین فیلمی دانست که در رقابت اسکار امسال حضور داشت و به جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی رسید. فیلمی به کارگردانی سارا پلی و با بازی رونی مارا در نقش اصلی که یک داستان زنانه و مذهبی را درباره فرقه‌ای از مسیحیان تعریف می‌کند که با زنان رفتار خشونت‌آمیزی دارند. هشت زن از این فرقه بعد از قرارگرفتن در معرض خشونت سعی دارند زنانگی و ایمانشان را با هم آشتی دهند. پیتر دبروژ منتقد ورایتی درباره فیلم چنین نوشته: «نمودی قدرتمند از اعتراض مسالمت‌آمیز؛ دیدن زنی با بصیرت پلی که بار دیگر نحوه بیان سینما را به پیش می‌راند، هیجان‌انگیز است.»

بدنام‌ترین فیلم سال: بلوند

اینکه خیلی‌ها با فیلم «بلوند» ارتباط نگیرند، امری طبیعی است. اما اینکه تمشک‌های طلایی در رشته‌های اصلی را به این فیلم بدهند، بیشتر به یک دهن‌کجی می‌ماند. البته وقتی فیلمسازی چنین تصویر سیاهی از هالیوود نشان می‌دهد و مثلا بیلی وایلدر را در حد یک تکنسین ساده‌لوح زیر سؤال می‌برد، باید هم منتظر کینه‌توزی هالیوود بماند.

«بلوند» به طرز عجیبی تحویل گرفته نشد. بخشی از بایکوت فیلم به دلیل ذکر شده بود، اما جدای از آن، «بلوند» از آن فیلم‌هایی است که تماشایش صبر ایوب می‌خواهد. کارگردان مصر است تماشای فیلم بر تماشاگر سخت بگذرد و او گاه‌وبیگاه از فیلم خشمگین و هیستریک شود و خب این همان کاری است که «بلوند» با تماشاگرش می‌کند.

فیلمی که از مرلین مونرو به‌عنوان شمایل هنر عامه، الهه عصر طلایی هالیوود و ایالات متحده و تبلور رؤیای آمریکایی آشنایی‌زدایی می‌کند و یک تصویر مخدوش، آزاردهنده و ویرانگر از زندگی شخصی او نشان می‌دهد و آن رؤیای آمریکایی را در هم می‌شکند. در عین‌حال در دورانی که صدای فمینیست‌ها از هر فریادی بیشتر شنیده می‌شود و به گوش می‌رسد، «بلوند» فیلمی است درباره شمایل زن مدرن آمریکایی و نمایش اینکه ته دلش او تنها می‌خواست یک زن ساده، یک مادر، باشد، در این روز‌های فمینیسم‌زده، چنین موضوعی بازی با دم شیر به‌حساب می‌آید!

استعداد نوظهور سال: آستین باتلر

آستین باتلر، بازیگر جوانی که نامش برای بازی در نقش الویس پریسلی بر سر زبان‌ها افتاد، کار خود را با تلویزیون و تئاتر آغاز کرد. شاید پیش از «الویس» او را در یکی از نقش‌های فرعی «روزی روزگاری در هالیوود» تارانتینو به یاد بیاورید. بسیاری باتلر را استعداد نوظهور هالیوود می‌دانند. پسر جوانی که چهره جالب توجهش می‌تواند پیشنهاد‌های نقش‌آفرینی متفاوتی برایش به همراه بیاورد و حضور قوی و با اعتماد به نفسش در «الویس» نشان می‌دهد که باید منتظر بازی‌های جدی‌تری از او باشیم.

بازیگر سال: کیت بلانشت

نه فقط بهترین اجرای سال که یکی از بهترین‌های کارنامه کیت بلانشت. بازی او در فیلم «تار» که بسیار هم موردتوجه قرار گرفت، یکی از خاص‌ترین بازی‌های سال‌های اخیر است، یک نمایش درخشان تک‌نفره. کیفیت نقش‌آفرینی بلانشت درست مانند یک سولوی موسیقایی هیجان‌انگیز است. احساسی که از تماشای او روی پرده به تماشاگر متبادر می‌شود، خصوصا در صحنه‌هایی که در رهبری ارکستر و موسیقی غرقه است، یادآور سولو‌های درخشانی از موسیقی است.

مثلا می‌توان حسی را که اجرای بلانشت از فزایندگی و کمال در تماشاگر به وجود می‌آورد، با اجرای سولوی دیوید گیلمور در آهنگ «Comfortably Numb» مقایسه کرد! همان قدر مخاطب خود را غرق در لحظه و اجرا می‌کند. همان قدر باشکوه و همان قدر بدیع است و به اندازه همان اجرای سولو، روح نواز. بلانشت با اجرایش، «تار» را تبدیل به فیلمی بهتر از آنچه می‌توانست باشد، می‌کند. جالب است بدانید بلانشت بازیگری است که فیلم‌هایش بیشترین نامزدی را در بخش بهترین فیلم‌های اسکار داشته‌اند و از این جهت در میان بازیگران رکورددار است.

منبع:روزنامه هفت صبح

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید