سه نكته درباره پيروزی ترامپ
کد خبر :
۲۹۲۱۴
بازدید :
۱۵۷۷
اوباما حدود ٧ ماه پيش نيز در مراسم شامي كه در كاخ سفيد برگزار كرده بود و ترامپ دعوت او را براي حضور در اين مراسم نپذيرفت، شروع به مسخره كردن ترامپ كرد و حتي نگراني برخي از جمهوريخواهان از بالا رفتن ترامپ را بيمورد و شوخي تلقي كرد. ولي ديروز با واقعيت روشني روبهرو شد و اينكه آنچه از نظر او ناممكن بود، محقق شد.
آيا اوباما حقيقت را ميدانست و در قالب يك موضع سياسي میخواست خلاف آن را بگويد يا آنكه اساسا به آنچه گفته بود يقين داشت؟ به نظرم حالت دوم بود. پس اگر چنين است، چرا در يك جامعه توسعهيافته تا اين حد اشتباه محاسباتي رخ ميدهد؟ به نظر ميرسد كه جامعه آمريكا برخلاف ظاهرش كه نوعي آزادي رسانهاي حاكم است از اين حيث دچار اشكال جدي شده است. شايد ترامپ بهتر از ديگران اين ضعف را متوجه شده بود و به شدت علیه رسانهها سخن میگفت.
وقتي رسانهها آزاد نباشند و نتوانند آنچه را در بطن جامعه است، منتقل كنند، رهبران سياسي دچار توهم و انحراف در ارزيابي واقعیت ميشوند. رسانههاي آمريكايي تا حدي تحت انحصار يا تحت نفوذ گروههاي رسانهاي سرمايهداري هستند. توجه كنيم، منظور اين يادداشت از خطاي سياستمداران آمريكايي، ارزيابي نادرست آنان از اتفاق روز آخر نبود، كه اين خطاي كوچك ماجرا بود.
خطاي اصلي در همان تحليل اوباما بود كه احتمال به قدرت رسيدن فردي مثل ترامپ را به كلي رد ميكرد، ولي هنگامي كه او نامزد جمهوريخواهان شد، باز هم در اين گزاره نادرست خود شك نكردند، زيرا شك در اين گزاره، مستلزم ايجاد تغييرات اساسي در نگاه و فرضيات گوينده نسبت به جامعه آمريكا بود و پذيرش اين تغييرات بسيار سخت و گران است.
درسي كه ما بهعنوان يك ايراني ميتوانيم از اين اتفاق بگيريم اين است كه در فضاي ناسالم رسانهاي درك ما از واقعيت به شدت مخدوش ميشود و چهبسا واقعيت نيز نامُتعيِّن و گنگ باشد. جامعهاي كه از جنبش ٩٩درصد والاستريت به جايي ميرسد كه يك شومن و سرمايهدار را براي خروج جامعه خود از بحران و رسيدن به آرزوهايش انتخاب ميكند، نشانهاي از اين وضعيت نامتعادل است.
نكته دیگر این است که برخي افراد با توجه به روي كار آمدن هيتلر كه تجربه بسیار بدي بود نگران حضور ترامپ در كاخ سفيد هستند. اين نگراني و دغدغه مورد احترام است، ولي شبيهسازي درست نيست، زيرا زمينههاي اجتماعي و سياسي تقويت يك فرد بسيار مهمتر از ويژگيها و گفتار آن فرد است. درواقع اگر زمينهها اجازه ندهد، فرد مورد نظر نميتواند هر نوع رفتاري را پيشه كند. شرايط كنوني جهان چنان نيست كه كسي از تغييرات غيرقابل پيشبيني دفاع كند. ساختارهاي رسمي در آمريكا به مراتب قدرتمندتر از افراد هستند ولي اين امر بدان معنا نيست كه فرد اهميت ندارد كه اگر نداشت اين همه مجادله براي انتخابات بيهوده بود، ولي اين اهميت و تأثير نامحدود نيز نيست.
و بالاخره نكته آخر اينكه ترامپ آمده است، لازم نيست كه گمانهزنيهاي عجيب و غريب درباره اقدامات و سياستهاي احتمالي وي انجام شود. به نظر نميرسد كه آمريكاييها او را به دليل مواضع خارجياش برگزيده باشند، بنابراين مواضع خارجي او فرع بر مواضع داخلياش خواهد بود و از اين حيث ميتواند محل معامله و بحث و گفتوگو قرار گيرد، بنابراين نيازي نيست كه ايران نسبت به مواضع احتمالي ترامپ واكنش عجولانهاي نشان دهد، چه از حيث مثبت و چه از جهت منفي.
فرصت براي شناخت بيشتر مواضع احتمالي او وجود دارد. آمريكا يا ترامپ فعال مايشاء نيستند كه هر كاري بخواهند بتوانند انجام دهند. به اظهارات شعاري آنان نگاه نكنيم، ترامپ در نهايت ميخواهد مسائل داخلي آمريكا را حل كند، با اين حال در مواجهه با گاو لزومي ندارد كه احتياط را از دست داد.
۰