مهم‌ترین شاهکارهای ادبیات «گوتیک»؛ آثاری که خواننده را «تسخیر» می‌کنند

مهم‌ترین شاهکارهای ادبیات «گوتیک»؛ آثاری که خواننده را «تسخیر» می‌کنند

از خانه‌های خالی از سکنه تا خون‌آشام‌ها و دوقلوهای ترسناک؛ آشنایی ما با عناصری شبیه اینها نشان می‌دهد ژانر «گوتیک» هرگز نمی‌میرد؛ ژانری که در بهترین آثار خود توانسته وحشت، معما و عمق را در کنار هم جمع کند.

کد خبر : ۲۶۹۹۵۷
بازدید : ۷

فرادید| همه ما تصویری از گوتیک در ذهن داریم که فرهنگ عامه ساخته: موجودات مرگبار و گوشه‌های تاریک، ارواحی که در راهروهای متروکه پرسه می‌زنند، خون‌آشام‌هایی که خون می‌مکند، مومیایی‌ها و زامبی‌هایی که از گور سر برمی‌آورند.

به گزارش فرادید، این ژانر ادبی دیرپا، هدفش به تپش انداختن قلب ما با ترس است. اما اگر مهم‌ترین آثار کلاسیک ادبیات گوتیک را عمیق‌تر مرور کنیم، درمی‌یابیم این ژانر چیزی بیش از هیجان و لرزه است. 

۱. فرانکنشتاین، مِری شِلی

1

ویکتور فرانکنشتاین که از مخلوق خود منزجر می‌شود، اثر تئودور فون هولت، ۱۸۳۱.

رمان‌های گوتیک پیش از فرانکنشتاین نیز در ادبیات انگلیسی وجود داشتند. این ژانر به‌قدری شناخته‌شده بود که جِین آستِن در رمان طنزآمیز خود، نورَثنگِر اَبی (دهه ۱۷۹۰)، آن را به طنز گرفت. قهرمان زن آستن به‌قدری به رمان‌های گوتیک علاقه‌مند است که انتظار دارد صومعه‌ای که نام رمان از آن گرفته شده، ویرانه‌ای عاشقانه باشد که خانواده‌ای گرفتار فساد و رویدادهای ماوراءالطبیعه در آن زندگی می‌کنند. 

این رسوم توسط نویسندگانی چون آن رادکلیف، مَتیو لوییس (که به خاطر رمان جنجالی و گوتیک (راهب) به «راهب لوییس» مشهور شد) و هوراس والپول به کار گرفته شدند. رمان «قلعه اوترانتو» اثر والپول در ۱۷۶۴، نخستین رمان انگلیسی بود که بسیاری از کلیشه‌های گوتیک به ویژه قلعه تسخیرشده با سبک معماری گوتیک را معرفی کرد و نام این ژانر از همین‌جا گرفته شد. 

اما فرانکنشتاین سطحی دیگر داشت. مِری شِلی، دختر دو فیلسوف ویلیام گادوین و مِری ولستونکرافت، تنها ۱۸ساله بود که ایده رمان در یکی از مشهورترین شب‌های تاریخ ادبیات به ذهنش رسید. 

در مه ۱۸۱۶، شلی و همسرش، پِرسیِ شلی شاعر به «ویلا دیوداتی» در کرانه‌های دریاچه ژنو سفر کردند تا دوستشان، لرد بایرون را ملاقات کنند. سال ۱۸۱۶ به عنوان «سال بدون تابستان» شناخته شد، به دلیل اثرات باقی‌مانده فعالیت‌های آتشفشانی سال قبل در فیلیپین. شاعران در یک شب ژوئن، در حالی که از سرما و باران در امان بودند، دور آتش جمع شدند و یک رقابت داستان‌نویسی ارواح را آغاز کردند. 

نتیجه، رمان فرانکنشتاین بود: داستان مردی که تلاش می‌کند با جمع‌آوری اعضای بدن از جنازه‌ها و به‌کارگیری جریان‌های الکتریکی، نقش خالق را بازی کند و مخلوق خود را زنده کند. 

همان‌طور که از دختر دو فیلسوف انتظار می‌رفت، شلی افزون بر افزایش وحشت، به رمان خود لایه‌ای فلسفی بخشید. مخلوق فرانکنشتاین تنها یک شرور ساده نیست؛ بلکه شخصیتی تراژیک و غمناک است که انزوا، از همان لحظه‌ای که خالقش او را با وحشت رد می‌کند، او را به ناامیدی می‌کشاند. 

۲. خون‌آشام، جان پولیدوری

2

جان ویلیام پولیدوری، اثر اف. جی. گینسفورد، حدود ۱۸۱۶.

رمان فرانکنشتاین مشهورترین اثر از رقابت داستان ارواح در ویلا دیوداتی بود، اما تنها اثر نبود. همراه لرد بایرون، پزشکش جان پولیدوری هم حضور داشت: رمانتیستی با علاقه به ماوراءالطبیعه و وحشت فولکلور. سهم پولیدوری در این رقابت، شخصیت خون‌آشام بود. 

حدود هشتاد سال پیش از آنکه «دراکولا» اثر برام استوکر، خون‌آشام را به یکی از تصاویر شاخص گوتیک تبدیل کند، پولیدوری این موجود را از بین موجودات عجیب فولکلور (نیمه‌انسان، نیمه‌هیولا) انتخاب کرد و آن را به شخصیت جذاب و معمولاً نجیبی تبدیل کرد که امروزه می‌شناسیم. 

داستان او روایت فساد شخصیت اصلی توسط لرد روثوِن جذاب و تقریباً شکست‌ناپذیر است. جالب اینکه نام لرد روثوِن در رمانی که تنها یک ماه پیش منتشر شده بود، آمده بود: «گلینارون» اثر لیدی کارولین لمب. اگرچه روثوِن لمب خون‌آشام نبود، شباهت‌هایی با شخصیت پولیدوری داشت؛ هر دو از لرد بایرون الهام گرفته بودند. 

3

لرد بایرون، اثر ریچارد وستال، ۱۸۱۳. 

پولیدوری و لمب، هر دو، شاعر را در رمان خود مردی توصیف کردند که «دیوانه، بد و خطرناک برای آشنایی» بود. در خون‌آشام پولیدوری، این خطر بیشتر است، زیرا شخصیت بایرون‌گونه دیگران را فریب داده و قربانی می‌کند. 

۳. بلندی‌های بادگیر، امیلی برونته

4

صفحه عنوان نسخه ۱۸۵۸ بلندی های بادگیر و آگنس گری

«بلندی‌های بادگیر» ۱۳۰ سال پیش از اینکه به آهنگ کِیت بوش تبدیل شود، یک رمان گوتیک برجسته بود. مانند فرانکنشتاین، نخستین و تنها اثر نویسنده جوانش بود، با چشم‌اندازهای وسیع و باشکوه و قهرمانی منزوی و تراژیک. داستان به بررسی این می‌پردازد که چگونه افراد تحت تاثیر ارواح و ظلمت، دیگران را تسخیر می‌کنند. 

هیث‌کلیف، عنصر اصلی گوتیک رمان، ممکن است به‌راستی تسخیرشده باشد یا قربانی تروما. مانند مخلوق فرانکنشتاین، هیتکلیف در جستجوی خانه‌ای است و به بلندی‌های بادگیر، خانه‌ای دورافتاده و ترسناک، چشم دوخته است. 

اما هیث‌کلیف مانند بسیاری از قهرمانان بایرونی پس از خون‌آشام پولیدوری، محکوم به بدبختی است. پس از مرگ محبوبش، کَثی، او به قساوت افتاده و پس از ملاقات با روح او می‌میرد. 

۴. خانه متروک، چارلز دیکنز

5

چسنی والد (تصویری برای خانه تاریک اثر چارلز دیکنز)، اثر فیز (هاب‌لت کی. براون)، ۱۸۵۳.

چارلز دیکنز معمولاً به‌عنوان نویسنده گوتیک شناخته نمی‌شود، مانند مری شلی یا برام استوکر، هرچند آثارش شامل ارواح «سرود کریسمس»، قبرستان‌های مخوف و خانه‌های ویران «آرزوهای بزرگ» و ناپدید شدن‌ها در مقبره‌های کلیسا «راز ادوین درود» میشد. 

اما مهم‌ترین مشارکت دیکنز در ادبیات گوتیک، رمان «خانه متروک» (۱۸۵۲-۵۳) است. لندن ویکتوریایی، از محبوب‌ترین مکان‌های داستان‌های گوتیک، با مه و تاریکی و کوچه‌های باریک و آلوده‌ای که دیکنز در رمان به تصویر کشیده، زنده می‌شود. 

داستان حول پرونده حقوقی طولانی و پیچیده‌ی جارندایس علیه جارندایس می‌چرخد، اختلافی بر سر وصیت‌نامه. مه فراگیر لندن، تجسم فیزیکی پیچیدگی‌ها و ابهامات پرونده است. وقتی بعدها دکتر جِکیل یا دوریان گرِی در خیابان‌های مه‌آلود لندن قدم می‌زنند، آن فضای گوتیک نخستین توسط دیکنز شکل گرفته است. 

۵. کارمیلا، جوزف شریدان لو فانو

6

تصویرگری مایکل فیتزجرالد برای کارمیلا (نسخه ۱۸۷۱-۷۲ از مجله دارک بلو از کتابخانه دانشگاه شیکاگو) اثر ج. شرایدن له فانو، ۱۸۷۲.

۲۵ سال پیش از «دراکولا»، «کارمیلا» داستان خون‌آشامی متفاوتی بود: خون‌آشام زن. در اواخر قرن نوزدهم، انتخاب خون‌آشام زن چندان دور از ذهن نبود، زیرا علاقه عمومی به زنان فریبنده و ارتباط آن‌ها با بیماری یا مرگ، رایج بود. 

اما نکته شگفت‌انگیز کارمیلا اینست که قربانی اصلی او هم زن است. رمان لو فانو با روایت در قاب علمی (دفترچه‌های دکتر هسلوس) ارائه شده تا واقعی بودن داستان را القا کند، روشی که نویسندگان گوتیک برای جلب اعتماد خواننده به کار می‌بردند. 

۶. دراکولا، برام استوکر

7

جلد دراکولا اثر برام استوکر، ۱۹۰۱.

خون‌آشام‌ها پیش از «دراکولا» هم در داستان‌ها ظاهر شده بودند، اما با رمان استوکر، خون‌آشام برای همیشه قلب خوانندگان را تسخیر کرد. 

استوکر ایرلندی بود و داستانش را می‌توان استعاره‌ای از مبارزه ایرلند در قرن نوزدهم با استعمار بریتانیا خواند. روایت رمان با نامه‌ها، دفترچه‌ها و اسناد متعدد، پیچیدگی و ابهام شخصیت کنت دراکولا را افزایش می‌دهد. 

8

برام استوکر، حدود ۱۹۰۶. 

خون‌آشام استوکر، شبیه نجیب‌زاده جذاب پولیدوری، الگویی کلاسیک از خون‌آشام‌های فریبنده است. شخصیت‌های زن خون‌آشام نیز جذاب و اغواگر هستند، در حالی که خود دراکولا سرد و ترسناک است و کنترل او بر دیگران را مخوف‌تر می‌کند. 

۷. سوسک، ریچارد مارش

9

تصویرگری جان ویلیامسون برای سوسک اثر ریچارد مارش، ۱۸۹۷

سوسک کمتر شناخته شده است، اما پس از انتشار در سال ۱۸۹۷، مدتی پرفروش‌تر از «دراکولا» بود. مانند بسیاری از شاهکارهای گوتیک، داستان چیزی نفرین‌شده را در عمق جامعه‌ی معمولی می‌بیند و ثروتمندان را در برابر محرومان و موجودات ترسناک قرار می‌دهد. 

در حالی که منبع تهدید خارجی در «دراکولا» اروپای شرقی است، در «سوسک» مصر باستان است. هدف این موجود نماینده پارلمان بریتانیا است که به خدایان مصر آسیب زده بود. این داستان، نمونه‌ای از رمان‌های گوتیک انتقادی نسبت به استعمار و قدرت است. 

۸. پرونده عجیب دکتر جکیل و آقای هاید، رابرت لوئیس استیونسون

10

دکتر جکیل و آقای هاید، هنرمند ناشناس، حدود ۱۸۹۰.

همچون فرانکنشتاین و دراکولا، این رمان کوتاه سال ۱۸۸۶ تأثیری فراتر از صفحات خود داشت و اصطلاح «شخصیت جکیل و هاید» را وارد فرهنگ عامه کرد: شخصی که ظاهر محترمی دارد اما در باطن شخصیتی تاریک و مخوف دارد. 

لندن ویکتوریایی، صحنه‌ای ایده‌آل برای یک داستان روان‌شناختی است که با روایت پیچیده از دیدگاه شخصیت‌های مختلف، حقیقت هولناک را آشکار می‌کند: هاید تجسم جنبه تاریک شخصیت جکیل است. 

این رمان، جهشی در ادبیات گوتیک به سمت درون‌نگری و روان‌شناسی ایجاد می‌کند؛ شر نه در دوردست‌ها، بلکه در دل انسان‌های معمولی است. 

۹. ارواح، وِرنون لی

11

رابرت براونینگ: آخرین دوشس من، اثر ادموند جوزف سالیوان، حدود ۱۹۱۵.

مجموعه داستان‌های ورنون لی، «ارواح» که مربوط به همان دوره دکتر جکیل و آقای هاید و دوریان‌گری اثر اسکار وایلد است، کمتر شناخته شده اما با آن‌ها چندین موضوع و مضمون مشترک دارد. 

لی (نام مستعار وایولِت پَجِت) متخصص رنسانس ایتالیا و زیبایی‌شناسی بود و این دانش را در داستان‌های گوتیک خود درباره‌ی جوانان (عموماً دانشمندان یا هنرمندان) که توسط آثار هنری یا یادگارها تسخیر شده‌اند، می‌بافد. در این داستان‌ها، گذشته‌ی دور در حال حاضر زنده می‌شود یا بهتر بگوییم، مواجهات ترسناک قهرمانان با آثار هنری ثابت می‌کند که گذشته هرگز نمی‌تواند به طور کامل آرام گیرد. 

زنی مرگبار و فریبنده از ایتالیا در قرون وسطی در پرتره‌ای سرشار از جذابیت و وسوسه‌گری زنده است (مرتبط با دوریان‌گری و شعر رابرت براونینگ، «آخرین دوشس من»)؛ مجسمه‌سازی ونوس خود را بر پایه کودکی یتیم می‌سازد که گویی خدای انتقام‌جوی زنده است. 

زنی بیمار به پرتره نیاکانش در دوره الیزابت خیره می‌شود و باور دارد که تجسم دوباره اوست، آمده تا با همکاری معشوق شاعر خود علیه همسرش، انتقام پس از مرگ بگیرد. آهنگسازی که روی اپرای خود در ونیز کار می‌کند، توسط صدای دل‌فریب یک کاستراتو که سالهاست مرده دنبال می‌شود. در هر داستان، شیفتگی وسواسی قهرمان به گذشته سبب سقوط و نابودی او می‌شود. 

12

نمای ونیز، اثر کارلو پونتی، حدود ۱۸۶۰

لی در مقدمه ارواح توضیح می‌دهد که ارواح داستان‌هایش «ارواح جعلی» هستند. این ارواح «در مرز گذشته» و «فقط در ذهن ما» زندگی می‌کنند و بسیار ترسناک‌تر از ارواح ماوراءالطبیعه هستند، چرا که با واقعیت به‌ویژه واقعیت ذهن انسان مرتبط هستند. 

هر داستان او این امکان را باز می‌گذارد که هیچ اتفاق ماوراءالطبیعه‌ای واقعاً رخ نداده باشد و ترس صرفاً در ذهن ما وجود داشته باشد. 

۱۰. سخت‌تر شدن اوضاع، هِنری جِیمز

13

تصویرگری اریک پاپ برای سخت تر شدن اوضاع اثر هنری جیمز، ۱۸۹۸. 

مانند داستان‌های مجموعه «ارواح» ورنون لی، رمان کوتاه هنری جیمز، «سخت‌تر شدن اوضاع» ترس را با ایجاد ابهام درباره اینکه آیا وقایع عجیب صرفاً تخیلات راوی هستند یا واقعی، تشدید می‌کند. 

مانند بسیاری از داستان‌های برجسته گوتیک، این رمان کوتاه نیز دارای روایت در قاب است؛ روایتی که گفته می‌شود یک شب کریسمس دور آتشی گرم خوانده می‌شود. روایت اصلی داستان پرستاری است که استخدام شده تا از خواهرزاده و برادرزاده مردی ثروتمند مراقبت کند؛ کودکانی که انگار تحت تأثیر ارواح دو تن از کارکنان پیشین خانه قرار دارند. 

اما آیا این‌ها ارواح «واقعی» هستند یا همان «ارواح جعلی» که لی از آن‌ها سخن می‌گوید؟ جیمز ابهامی وسوسه‌کننده به ژانر گوتیک وارد می‌کند: آیا موجودات ماوراءالطبیعه توسط همه، برخی یا هیچ‌یک از شخصیت‌ها دیده می‌شوند؟ 

تا پایان داستان، ممکن است نتیجه بگیریم مایلز و فلورا این ارواح را ساخته‌اند تا با پرستار ساده‌دل تازه‌شان شوخی کنند. ممکن است احساس کنیم آن‌ها نوعی تروما را از دست پرستار پیشین، خانم جِسِل و همراه او، پیتر کوئینت، تجربه کرده‌اند و همزمان در حال توهمِ دیدن تصاویری ماندگار از آن‌ها هستند. 

یا با توجه به صحنه اوج‌گیری که در آن مایلز گویا ارواحی را می‌بیند و اقدامات محافظه‌کارانه پرستار موجب می‌شود او در حالتی کشنده بی‌هوش شود، ممکن است بپرسیم آیا این پرستار است که از ابتدا این ارواح را تصور کرده؟ آیا آن‌ها تجلی اضطراب‌ها، نگرانی‌ها و دل‌مشغولی‌های او درباره نقش و مسئولیتی هستند که باید ایفا کند و اتفاقاتی که میان جسل و کوئینت رخ داده و به اخراجشان انجامیده است؟ 

روایت جیمز به شکلی استادانه بین تمامی این احتمالات تعادل دارد و به ما اجازه می‌دهد داستان را هم به‌عنوان وحشت گوتیک مستقیم و هم به‌عنوان بررسی روان‌شناختی بخوانیم؛ طوری که حس کنیم پرستار این ارواح را به عنوان شکلی مضر از کنترل خلق کرده است. 

۱۱. ربکا، دافنه دو موریه

14

نمایی از فیلم ربکا، به کارگردانی آلفرد هیچکاک، ۱۹۴۰

رمان سال ۱۹۳۸ دافنه دو موریه، تحت تأثیر «سخت‌تر شدن اوضاع» است. زن جوانی به خانه‌ای قدیمی وارد می‌شود که سایه خاطره ساکنان پیشینش بر آن سنگینی می‌کند. 

وحشت روان‌شناختی رمان حول کنجکاوی راوی درباره مرگ ربکا شکل می‌گیرد و با دسیسه‌های سرخانه‌دار بدخواه، خانم دانوِرز، افزایش می‌یابد. همچنین عناصر کلاسیک گوتیک، مانند خانه متروکه، قهرمان مرموز و اسرار تاریک، در رمان دیده می‌شوند. 

۱۲. خانه تسخیرشده هیل، شرلی جکسون

15

تسخیر خانه تپه، اثر اسکلتالمس. 

تمایز میان گوتیک روان‌شناختی و گوتیک سنتی واضح نیست، زیرا ادبیات گوتیک همیشه درباره روان انسان و تأثیر محیط بر آن است. 

جکسون در رمان سال ۱۹۵۹ خود، توجه ما را از پرسش «آیا خانه واقعاً تسخیر شده؟» به «چرا شخصیت‌ها به آن باور دارند یا ندارند» جلب می‌کند. خانه به شکلی زنده و انسانی تصویر می‌شود و ترس روانی، جایگزین ترس‌های ماوراءالطبیعه می‌شود. 

۱۳. آن، استیفن کینگ

16

جلد آن، اثر استیون کینگ، ۱۹۸۶.

یکی از ویژگی‌های کلاسیک گوتیک، ناشناختنی و تعریف‌ناشدنی بودن هیولا است؛ چیزی چنان هولناک که زبان از توصیف آن ناتوان است. 

رمان «آن» (۱۹۸۶) با شخصیت‌های کودک و بررسی روابط میان تخیل و واقعیت، ترس را عمیق‌تر می‌کند. افزون بر این، این کودکان به دلیل اینکه در حاشیه جامعه قرار دارند، به هم پیوند خورده‌اند. آن‌ها قربانیان ایده‌آل برای موجودی به نام «آن» هستند؛ موجودی شکل‌پذیر که به هر یک از آن‌ها در هیبت‌های هولناک و گوناگون ظاهر می‌شود. 

روایت کینگ ممکن است همانند داستان‌های گوتیک قدیمی (دراکولا و دکتر جکیل و آقای هاید) بر اساس اسناد و مدارک یافته شده نباشد، اما به همان اندازه پیچیده و گسترده است. داستان، گروهی از کودکان ترسانده‌شده را دنبال می‌کند که در بزرگسالی می‌کوشند از زخم‌های دوران کودکی خود رهایی یابند. مانند بهترین داستان‌های گوتیک، این بخش از گذشته آن‌ها هرگز به‌طور کامل دفن نمی‌شود و موجود همواره تغییرشکل‌دهنده، «آن» همچنان ترس‌های عمیق و ریشه‌دار هر بزرگسال را آشکار می‌کند.

مترجم: زهرا ذوالقدر

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید